امروز شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۴
کد خبر: ۷۰۶۸
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۳
دکتر احسان محمدحسینی؛ باستان شناس
بدون شک نمی توان تاریخ اسلام در هندوستان را مطالعه کرده و نقش زبان و ادب فارسی در روابط ایران و هند را نادیده گرفت. به همین دلیل در این قسمت از سلسله یادداشت های تاریخ اسلام در هندوستان به بررسی این موضوع می پردازیم.
به گزارش کانون همزمان با ورود اسلام به هند و پس از آن در دوره غزنویان ، فرهنگ فارسی و علوم اسلامی به وسیله سربازان ایرانی و مسلمان وارد هند می شود . نثر فارسی از اواخر قرن ششم قمری برابر با قرن دوازدهم میلادی از غزنین به لاهور و مولتان و سپس به دهلی وارد شد . 
زبان فارسی در حقیقت زبان دیوانی دربار بسیاری از سلسله های مسلمان هند بوده است . این زبان رفته رفته به سایر مناطق مسلمان نشین هند نفوذ پیدا کرده و در این دوران از تاریخ هند شاهد حضور مهاجرین فارسی زبان در هند هستیم که از اقصی نقاط ایران به دربار سلاطین غور ، خلجی و تغلق پناهنده می شدند .  
زبان فارسی همچنین در دربار بابریان در شمال هند نیز ، زبان اداری دربار محسوب شده و به خصوص در عصر اکبر شاه ، این زبان از رسمیت بسیاری برخوردار شد . 
سنت تاریخ نگاری به  زبان فارسی در شبه قاره هند از اوایل قرن هفتم قمری برابر با قرن سیزدهم میلادی در حکومت غوریان و پادشاهان بنده ( غلامان ) در دهلی آغاز شد . نخستین تالیف در این زمینه ، ترجمه کتابی با نام تاریخ سند به زبان عربی بود و علی ابن حامد کوفی آن را به عنوان فتح نامه سند یا چچ نامه به فارسی ترجمه کرد .  
دومین کتاب تاریخی در هند به زبان فارسی توسط نظام الدین حسن نظامی نیشابوری فرزند نظامی عروضی نوشته شده است که به شرح وقایع دوران قطب الدین ایبک و التوتمیش می پردازد . 
تاریخ عمومی طبقات ناصری به نوشته منهاج سراج جوزجانی از مهمترین آثار فارسی نوشته شده در هند است . امیر خسرو دهلوی ، شاعر پارسی گوی هند ، نیز در برخی نوشته های خود جنبه تاریخی را رعایت کرده است . 
در دوره تغلقیان نیز چندین کتاب مهم تاریخی و جغرافیائی به زبان فارسی نگاشته شدند . علاوه بر این موضوع ، فرهنگ نویسی در این دوره رایج شد . برای نمونه می توان به فرهنگ فارسی غواص در زمان علا الدین محمد شاه خلجی – 695 -715 هجری قمری ( قرون سیزدهم و چهاردم میلادی ) اشاره کرد که به کوشش فخرالدین مبارک غزنوی مولف در تنظیم واژه ها از روش اسدی طوسی پیروی کرده است .  
داستان های متعددی در این دوران در کشور هند به زبان فارسی ترجمه شد . از مهمترین این آثار می توان این موارد اشاره کرد : 
1-داستان پنجه تنتره pancatanra یا همان کلیله و دمنه  در زمان انوشیروان در قرن ششم میلادی از زبان سانسکریت توسط برزویه طبیب از سانسکریت به پهلوی ترجمه شده و از زبان پهلوی به عربی توسط عبدالله ابن مقفع ( روزبه ایرانی ) ترجمه شده و در نهایت توسط نصرالله منشی به فارسی برگردانده شد . نسخه پهلوی  این کتاب از بین  رفته بود و این اثر مجددا از زبان عربی به فارسی بازگردانده شد . 
2-نل و دمن که بخشی از داستان حماسی ماهاباراتا محسوب شده و به وسیله فیضی شاعر زمان اکبر شاه به نظم در آمد . 
3-داستان های بودائی در ادبیات فارسی .
4-داستان طوطی نامه یا چهل طوطی 
5-کتاب هائی دیگر مانند سندباد نامه ، بلوهر و بوذاسف و ... نیز از زبان هندی به فارسی ترجمه شده اند .  
زبان اردو از آمیزش زبان های مناطق شمالی هند و اطراف دهلی با زبان فارسی تشکیل شده است و در بین کارگزاران حکومتی که غالبا ایرانی یا از آسیای مرکزی بودند ، رواج داشت.
تکوین زبان اردو در نواحی شمال هند صورت گرفت ولی مقدمات شکل گیری این زبان به صورت یک زبان مجزا و خاص ، مربوط به جنوب هند است . در اواخر سده 7 قمری ( سیزدهم میلادی ) علاالدین محمد خلجی به دکن لشکر کشی کرده و برخی از نواحی آن جا را فتح کرده و پس از آن محمد تغلق دکن را به سلطنت دهلی ضمیمه کرد . از این زمان به علت مناسبات سیاسی و تجاری و فرهنگی بین مرکز حکومت اسلامی در دهلی و نواحی مرکزی شبه قاره برقرار شد و زبانی که در دهلی و گجرات رواج یافته بود ، به ان نواحی یعنی دکن راه پیدا کرد . 
از آغاز سلطنت بهمنیان در اواسط قرن هشتم قمری ( چهاردهم میلادی ) زبان اردو ابتدا در دربار بین لشکریان و ماموران دولتی گسترش یافته و سپس به توده جامعه منتقل شد . 
گفتنی است بیش از پنجاه درصد از واژه های زبان اردو ، فارسی هستند و مابقی از زبان های عربی ، ترکی ( که به وسیله ایرانی های مهاجر وارد شده ) و هندی تشکیل می شود .    پس از ورود انگلیسی ها به هند در سال 1835 زبان فارسی از سوی این استعمارگران کنار گذاشته شده و زبان اردو به جای ان رسمی شد . بعدها لغات زبان انگلیسی هم وارد زبان های هندی و اردو شد . 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها