امروز شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۱
کد خبر: ۶۶۷۹
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۴
دکتر احسان محمدحسینی؛ باستان شناس
باید توجه داشت به جز گورکانیان، سلسله های اسلامی دیگری نیز در هند وجود داشتند که اگرچه هیچ یک نتوانستند به عظمت، قدرت و وسعت بابریان یا همان گورکانیان برسند اما نمی توان نقش این حکومت ها را در شکل گیری فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی در هندوستان نادیده گرفت.
به گزارش کانون باید توجه داشت به جز گورکانیان، سلسله های اسلامی دیگری نیز در هند وجود داشتند که اگرچه هیچ یک نتوانستند به عظمت، قدرت و وسعت بابریان یا همان گورکانیان برسند اما نمی توان نقش این حکومت ها را در شکل گیری فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی در هندوستان نادیده گرفت. در ادامه به بررسی این حکومت ها می پردازیم:
سلسله بهمنیان1532-1347 (748-932 هق)
شاهان دکن یا بهمن شاهیان یا به عبارتی دیگر سلسله قدرتمند بهمنی پس از فروپاشی سلاطین دهلی (تغلغیان  در دکن جنوب هند) بوسیله علاءالدین حسن گنگو و با لغب ابوالمظفر پایه ریزی گردید.
این سلسله اولین حکومت مستقل اسلامی در جنوب هند است .محل پیدایش اولیه سران این سلسله بدرستی مشخص نیست بعضی از محققین علاءالدین حسن بهمن شاه را ایرانی تاجیک میدانند و برخی او را افغانی از ناحیه بدخشان می خوانند.بحرحال او دردستگاه سلطان محمد تغلق از سلاطین دهلی  دارای رطبه و مقامی بوده است.در زمان سلطان فوق الذکر بعلت ظلم و ستمی که به مردم وارد میشد و گروه گروه از ساکنین از ترس سردمداران حکومت و کشتار از زادگاه خود فرار می نمودند .این سلسله کم کم رو به ضعف نهاد و اقتدار و حاکمیت خود را در دکن از دست داد و علاءالدین حسن گنگو بر علیه سلطان محمد حسن تغلق در سال 1347 میلادی سر به شورش برداشت و در دکن ادعا استقلال و خود را بهمن شاه نامید.
حسن بهمن شاه اعتقاد داشت که از نسل بهمن پسر اسفندیار و از تبار ساسانیان است .پایتخت این سلسله ابتدا در گلبرگه و بعدا در زمان پادشاهی احمد شاه ولی به بیدر منتقل شد هر دو پایتخت ذکر شده در ایالت کاناتاکا کنونی قرار دارد.
سران بهمنی از دوست داران ادبیات و فرهنگ و زبان فارسی بوده اند و کتیبه هایی به زبان فارسی مربوط به علاءالدین حسن در موزه بیجاپور به چشم میخورد.یکی از پادشاهان معروف این سلسله احمد شاه ولی است که از شاه نعمت الله وی دعوت به پایتخت بیدر نمود .شاه نعمت الله ولی یکی از پسرانش را مامور به آن خطه نمود او و همراهانش در هند باعث گسترش فرهنگ ایرانی و فارسی  در دکن شده اند. 
نفوذ معماری و موضوعات هنری ایران در آثار بجا مانده بهمنیان قابل ملاحظه است معماری این سلسله تحت تاثیر ایران ؛ ترک ؛عرب و موضوعات محلی بوده است . در آرامگاه پادشاهان این دوره معروف به هفت گنبد در گلبرگه نفوذ گنبد های ایرانی را بخاطر میاورد. بنابه نوشته آقای مهردادشکوهی درصفحه  65 نفوذ موتیوهای ساسانی درتاج امپراتورهای ایندوره دربالای طاقهای بعضی ازآرامگاه ها گلبرگه وقلعه ها باجزئیات به وضوح دیده میشود .  
اوج شکوفایی بهمنیان مربوط به زمان محمد شاه سوم (1363-1482 میلادی)او وزیر هوشمند و مقتدر ایرانی بنام محمود گاوان گیلانی داشت .در حقیقت اداره امور مملکت . شکوفایی این زمان سیاست و کیاست محمود گاوان را عیان میکند او در سال 1453 میلادی از ایران به بیدر آمده بوداو توانست مناطق زیادی را به وسعت مملکت بهمنی بیافزاید در دوره بهمنیان دو گروه به نام دکنی ها و آفاقیان زندگی میکردند گروه دکنیها قدیمی ترو شامل حبشی ها و سودانی ها بوده اند که در خدمت سران بهمنی در جنگها به جنگآوری می پرداختند.گروه جدید آفاقیان بودند که شامل ایرانیان. بصریها. گیلانیها و سیستانیها بوده اند که با ورود آنها به دکن باعث نفوذ بیشتر فرهنگ ایرانی شداین موضوع باعث حسادت دکنی ها واقع گشتبخصوص اینکه. یک وکیل السلطنه بنام خلف الدین بصری  از طرف آفاقیان به وسیله پادشاه بهمنی انتخاب شد همین موضوع باعث جنگ و جدال بین این دو گروه گردید محمود گاوان با سیاست و دانش بی نظیر خود پستهای مملکتی را بین دوگروه به طور مساوی تقسیم کرد ولی بعلت حسادت ها نسبت به این دانشمند برجسته ایرانی بوسیلهسعایت درباریان کوتاه نظر و نارضایتی دکنی ها به دستور محمد شاه سوم این خدمت گذار صدیق و درست کردار  کشته شد.  
محمود گاوان در پنجم ماه صفر 886 برابر با 1481 اپریل به شهادت رسید و یک سال بعد در پنجم صفر 887 ه ق برابر 1482 م سلطان محمد سوم درگذشت و در حقیقت فروپاشی بهمنیان از زمان کشته شدن محمود گاوان آغاز شد . 

قطب شاهیان1687-1518میلادی/924-1099 ه ق 
مؤسس این سلسله سلطان قلی قطب‌شاه از همدان ایران و از ترک‌های بهارلو و از اعقاب قرایوسف و اسکندر، از قراقویونلو به شمار می‌رفت.  او از نوادگان میرزا جهانشاه قراقویونلو و نوادگان دختری علی شکربیگ بود.  
سلطان قلی قطب‌شاه در سال 1452 میلادی /864 ه ق به اتفاق عمویش الله قلی که تجارت اسب میکرد به بیدر هند وارد شد او مهارت هایی از خود نشان داد  و از طرف محمد شاه بهمنی در سال 1485 میلادی  حاکم  telangana شد. سلطان قلی از دربار بهمنی ها لغب qutubol mulk دریافت نمود بعد از مرگ محمد شاه بهمنی در سال 1518 میلادی سلسله قطب شاهیان را برپا و استقلال یافت گلکنده را پایتخت نمود Golconda)اثار و بناهای زیادی در زمان او ساخته شد مانند جام مسجد مخزن های اب قصر باغ و پادشاهی باده شاهی Badshahi Ashur khane  او در سن 90 سالگی بدستور پسر سومش جمشید به بوسیله محمود همدانی نامی گشته شد.  
قلعه گواکوندا علاوه بر عظمت ساختاری خود سنگ ها و جواهرات قیمتی فراوان در خود دارد از آن جمله الماس کوه نور که در زمان سلطان عبدااله قطب شاه در ناحیه کلار kollar
نزدیک رود کریشنا پیدا شد سید محمد میر جمله وزیر ایرانی عبدالله قطب شاه زمانی مورد غضب سلطان واقع شد او در سال 1656 میلادی این الماس و سایر جواهرات را همراه با نامه ای شکوه امیز نزد شاه جهان به دهلی فرستاد.
در زمان محمد شاه گورکانی در سال 1739 میلادی نادر شاه در جنگ دلهی این الماس و تخت طاوس که متعلق به شاه جهان بود به غنیمت گرفت و به ایزان برد این الماس دست به دست گشت از ایران خارج شد تا اینکه امروزه بر تارک تاج ملکه انگلیس خود نمایی میکند.  .   
سلاطین قطب شاهی شیعه بودند واز نظر مذهبی از شاهان صفوی پیروی میکردند بین لیران و هند ارتباط و قطن شاهیان ارتباط سیاسی تجاری و فرهنگی بر قرار بود. انها پادشاهی قدرتمندی در دکن داشتند و نه تنها حامیان خوبی برای اشاعهٔ فرهنگ فارسی بودند بلکه فرهنگ‌های منطقه‌ای دکن را نیز توسعه می دادند. 
 قطب‌شاهیان ابتدا گلکنده و بعد از آن حیدرآباد را به عنوان پایتخت برگزیدند، و هر دو شهر توسط آنان توسعه و آبادانی یافت. 
حکومت قطب شاهیان به دلایل متعدد از همان آغاز تأسیس، پیوسته با حکومت‌های هندوی همجوارشو همچنین با دیگر حکومت‌های محلی مسلمان دکن کشمکش‌های سیاسی ـ نظامی داشت.  با این وجود آنان همواره سعی می‌کردند بدون روی آوردن به زور و با اجتناب از جنگ به حل کردن مسائل بپردازند .
 قطب‌شاهیان با توجه به سابقه قومی و علائق مذهبی، روابط بسیار نزدیکی با دربار ایران و شاهان صفوی برقرار نمودند و در برابر دشمنان از آنان یاری می‌خواستند.  
مذهب رسمی قطب‌شاهیان تشیع بود و ایشان در ترویج مذهب شیعه و دین اسلام در منطقه کوشیدند. بسیاری از علمای شیعه در این دوران از ایران به دکن مهاجرت کردند. 
از همین رو آداب و رسوم شیعه از جمله اعیاد و نیز عزاداری حسین بن علی در دکن رواج یافت. به‌ویژه عبدالله قطب‌شاه در این مورد کوشش بسیاری می‌کرد و خود در اکثر مراسم مذهبی یعنی اعیاد و یا عزاداری‌های مختلف شرکت می‌کرد. افزون‌بر برگزاری جشن زادروز حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام ، جشن نیمه شعبان - که مسلمانان شبه قاره آن را «شب برات» می‌نامند - نیز به‌ویژه در دورهٔ سلطان عبدالله قطب‌شاه با جلال و شکوه هرچه تمامتر برگزار می‌شد.
سلاطین قطب‌شاهی با توجه به سابقه قومی و علائق مذهبی، روابط بسیار نزدیکی با دربار ایران و شاهان صفوی برقرار کرده بودند و صفویان در برابر دشمنان به آنان یاری می‌رساندند. افزون بر آن بیشتر وزرا و مقامات عالی‌رتبهٔ قطب‌شاهیان از میان ایرانیان مهاجر که شخصیت‌های علمی و فرهنگی به‌شمار می‌رفتند برگزیده می‌شدند و مقام «میرجملگی» و «پیشوایی» یا وزارت اعظم و نیز «دبیری» و منصب «سرخیلی» که نیابت وزیر اعظم شمرده می‌شد، اغلب در اختیار ایرانیان حیدرآباد و گلکنده بود. از جمله این افراد می‌توان از شاه میرزای اصفهانی طباطبایی، وزیر ابراهیم قلی قطب شاه؛ میر محمد مومن استرآبادی، وزیر معروف محمد قلی قطب شاه؛ و میرزا محمد سعید میرجمله، وزیر مقتدر عبداله قطب‌شاه نام برد. همچنین بسیاری از ایرانیان مهاجر از جمله میرزا روزبهان صفاهانی، میر فصیح‌الدین محمد تفرشی، سید عبداله مازندرانی و میر محمد سعید اردستانی در زمان عبداله قطب‌شاه به منصب پراعتبار «سرخیلی» رسیدند.
قطب‌شاهیان مانند دیگر حکمرانان و سلاطین اسلامی هندوستان از زبان و ادب فارسی و از هنرمندان و دانشمندان ایرانی به‌شدت استقبال می‌کردند از همین رو در زمان قطب‌شاهیان بسیاری از رجال سیاسی، علمی، ادبی و دیگر اقشار مردم از ایران به حیدرآباد مهاجرت کردند. در حیدرآباد مراکز مهمی برای تدریس زبان فارسی تاسیس شد که مورد حمایت اشراف محلی و ایرانیان قرار گرفت. در این هنگام فارسی، زبان رسمی منطقه دکن بود و تمامی نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی به زبان فارسی نوشته می‌شد. بر فراز بیشتر بناها و عمارت‌های تاریخی این دوره، کتیبههای فارسی به چشم می‌خورد. اکثر پادشاهان قطب‌شاهی نیز، خود اهل شعر و ادب بودند و از همین رو علما، شعرا و اهل ادب در دربار آنان جایگاه ویژه‌ای داشتند.  همین امر سبب شد که شهر حیدرآباد به عنوان مرکز فرهنگی - اسلامی در جنوب هند دارای بزرگترین کتابخانه‌های کتب خطی فارسی و عربی گردد به طوری که حتی امروز پس از گذشت چند قرن ده‌ها کتابخانه کتب خطی و صدها هزار کتاب مرجع و دست‌نوشته خطی در این شهر وجود دارد که کماکان محققین سراسر جهان را به حیدرآباد محتاج می‌نماید.
پیشرفت زبان و ادبیات فارسی در زمان محمد قلی قطب‌شاه به اوج رسید تا حدی که برخی معتقدند محیط ادبی دکن در آن دوران از اصفهان نیز ممتازتر بوده است. برخی از پادشاهان این سلسله مانند محمد قلی و جمشید قلی خود به زبان فارسی شعر می‌سرودند.  
بیشتر اصطلاحات اداری و اجتماعی و مدنی در این زمان به زبان فارسی بوده است و حتی اصطلاحات موسیقی نظیر پرده، مقام، خسروانی، بربط، عود، دف، سرنا و غیره در دکن رواج داشته است. همچنین آداب و رسوم ایرانی که در جشن‌ها و سوگواری‌ها مرسوم است نیز در فرهنگ مردم منطقه دکن وارد و مرسوم شده بود.
علاوه بر زبان و ادب فارسی ، قطب شاهینان در هنر و معماری نیز از ایران الهام گرفته و معماران ایرانی شهر حیدرآباد تلاش نمودند تا شهر حیدرآباد را مشابه شهر اصفهان بنا کنند و از همین رو نام دوم شهر حیدرآباد «اصفهان نو» است زیرا سبک معماری اصفهان در آن به چشم می‌خورد. 
آرامگاه‌های سلاطین قطب‌شاهی در حدود یک کیلومتری بیرون از دیوار گلکنده واقع شده؛ این بناها با حجاری‌های شگرفی بر روی سنگ ساخته شده و چشم‌انداز جذابی از باغ‌های زیبایی دارد که آن‌ها را احاطه کرده است. بناهای قطب شاهیان تاثیرات و نفوذ معماری ایران را نمایان میسلازد.چهار منار .مکه مسجد قصر چو محله پورانی حولی .و بسیاری قصرها و باغهای دیگر.
چهار منار در زمان محمد قلی قطب شاه ساخته شد و مکه مسجد به فرمان سلطان محمد قطب شاه بنا گردید.موسس شهر حیدراباد ابراهیم قطب شاه است.
در شهر حیدر اباد بناهای زیادی نیز در زمان اصف شاهیان ساخته شد از جمله دانشگاه معروف عثمانیا و بیمارستان عثمانیا در زمان میر عثمان علی خان نظام هفتم حیدراباد ساخته شده است.
فرهنگ معماری قطب شاهیان همچون معماری سایر سلسله‌های مسلمان هند سرشار از اصلاحات و تعبیرات ایرانی است و بناهای مختلف و قسمت‌های گوناگون آنها همگی با واژگان و اصطلاحات فارسی شناخته می‌شد. برای مثال در نامگذاری بخش‌های مختلف قلعه گلکنده و شهر حیدرآباد از کلماتی مانند جمعه مسجد، بالا حصار، سلاح خانه، عاشورخانه، فیل خانه، چهار منار، چهار کمان، عزاخانه، دیوان خاص، دیوان عام، دولت خانه، ابرایم باغ، باغ گلشن، باغ عام، کوه طور و صدها کلمه فارسی دیگر استفاده می‌شد.سلسله قطب شاهیان در سال 1686 میلادی /1098 ه ق بدست قوای اورنگ زیب منغرض گردید.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها