امروز شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۱
کد خبر: ۳۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۳
شاید آن روزهای ابتدایی که دولت‌مردان اعتدال با شوق‌وذوقی وصف‌ناپذیر به سمت مذاکره با کدخدا می‌رفتند و فاتحانه کلید حل‌وفصل همه مشکلات را در بستن با غرب و آمریکا می‌دیدند، نه‌تنها خود آن‌ها بلکه حتی شاید منتقدان دولت هم تصور نمی‌کردند سراب مذاکره و توافق این‌قدر زود واقعیت خود را نشان دهد و آمریکا تا این حد نسبت به تعهداتش در برجام عهدشکن باشد. اما در همان زمان رهبر معظم انقلاب نسبت به واقعیت دولت ایالات‌متحده و اینکه نمی‌توان به شیطان بزرگ اعتماد کرد، هشدار دادند و به‌طور مکرر از دولتی‌ها خواستند تا در مواجهه با دشمن با هوشیاری وارد شوند.
 
ایشان درعین‌حال بر اینکه نباید مسائل داخل کشور را به توافق با بیگانه گره زد و باید بر ظرفیت‌های درونی تکیه کرد، تأکید داشتند. هرچند آن روزها این رویکرد رهبر انقلاب برای برخی‌ها قابل‌هضم نبود، اما چندی بعد وقتی آمریکا عهدشکنی‌هایش را یکی بعد از دیگری شروع کرد، حقانیت بیانات آن روزهای رهبر انقلاب بر همگان روشن شد. در آخرین مورد اما در هفته اخیر و در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری بود که رهبر انقلاب نسبت به بی‌توجهی‌ها در مذاکرات و برجام تذکر دادند: «اشکالی که من نسبت به مذاکرات هسته‌ای داشتم و دارم و مکرّر با خودِ مسئولین در جلسات خصوصی در خلوت و جلوت مطرح کردم، همین است: من می‌گویم اشکالی نداشت ما مذاکره کنیم، مذاکره اشکالی نداشت منتها در این مذاکره بایستی دقّت و مراقبت لازم انجام می‌گرفت تا این‌جور نباشد که طرفِ مقابل، هر غلطی خواست بکند، نقض برجام محسوب نشود [امّا] ما اگر یک مختصر تکانی بخوریم، نقض برجام محسوب بشود! این خطا است، این نباید اتّفاق می‌افتاد؛ این به‌خاطر عدم اتّکاء و اعتنای به قدرت داخلی به ‌وجود می‌آید، [به‌خاطر] اتّکاء به‌طرف مقابل و عنصر خارجی، این حالت به ‌وجود می‌آید. این را عرض می‌کنیم که به بیگانه نباید چشم دوخت، با دنیا باید کار بکنیم، حرفی نداریم، کار کردن با دنیا قهراً الزاماتی دارد، آن الزامات را هم قبول می‌کنیم و به ‌دوش می‌گیریم، منتها تکیه‌ی به خارج نمی‌کنیم؛ چون دشمنِ ما در بیرونِ محیطِ جامعه و کشورِ ما زیاد است، یک جبهه‌ی دشمن در مقابلِ ما است.»[1]
 
چرایی بی‌اعتمادی به آمریکا
 
اینکه رهبر فرزانه انقلاب از همان ابتدا از عدم خوش‌بینی به مذاکره با آمریکا گفتند و دولت ایالات‌متحده را غیرقابل‌اعتماد دانستند و همچنان نیز بر آن تأکیددارند، به‌واسطه تجربیاتی است که ملت ایران در طول سال‌ها از نوع مواجهه آمریکایی‌ها کسب کرده است. خصومت‌های دولت‌های مختلف آمریکا اعم از دموکرات و جمهوری‌خواه در قبال ملت ایران به‌قدری هست که به‌راحتی بتوان نتیجه پایبندی آن‌ها به برجام را هم از اول مشخص کرد.
 
مردم ایران هنوز خاطره کودتای 28 مرداد را از یاد نبردند. زمانی که با حمایت آمریکا دولت مصدق ساقط شد و بار دیگر شاه به قدرت بازگشت و به‌تبع آن سرکوب‌های فراوانی نیز صورت گرفت.
 
از یاد نبرده‌اند دخالت نظامی کارتر دموکرات در ایران و ماجرای طبس را که به‌واسطه آن ایالات‌متحده اقدام به مداخله نظامی مستقیم در کشورمان کرد. تجاوز صدام به خاک کشورمان با هدایت و تحریک آمریکا صورت گرفت و او بود که در طول هشت سال جنگ نابرابر علیه ایران، رژیم بعث عراق را موردحمایت و انواع تجهیزات را در اختیار او قرارداد و در زمان وی بود که جنگنده‌های آمریکا، دو هواپیمای نظامی ایران را در جنگ ایران و عراق سرنگون کردند.
 
دولت آمریکا بود که در زمان بوش با مداخله و کارشکنی در آژانس، تلاش خود را در جهت خارج کردن پرونده هسته‌ای ایران از روال عادی و تبدیل کردن آن به مسئله‌ای سیاسی به کار گرفت و همان زمان بود که رئیس‌جمهور آمریکا، ایران را محور شرارت خواند.
 
همین دولت اوباما بود که سخت‌ترین تحریم‌ها و به‌اصطلاح تحریم‌های فلج‌کننده علیه مردم ایران را علیه مردم کشورمان وضع کرد و همین دولت بود که با حمایت از فتنه‌گران سعی کرد در امور داخلی کشور مداخله کند.
 
این در حالی است که برخورد دولت استکباری آمریکا با دیگر ملت‌های آزاده جهان نیز همواره با زورگویی و زیاده‌خواهی بوده و علاوه بر ایرانیان ملت‌های دیگر هم از خصومت‌ها و سلطه‌طلبی‌های آمریکا بی‌نصیب نمانده‌اند.
 
عامل ذوق‌زدگی نسبت به آمریکا
 
اما اینکه چطور باوجود این تجربیات و خصومت‌های شدید آمریکا علیه مردم کشورمان، دولت‌مردان تا این میزان به آن‌ها اعتماد کردند و این‌گونه مطمئن وارد مذاکرات شدند و همه‌چیز را به آن گرده زدند، بیشتر به رویکرد مدیریتی و ایده آن‌ها در اداره کشور مربوط می‌شود. به‌عبارتی‌دیگر آنچه موجب این‌همه ذوق‌زدگی شد، عدم اعتمادبه‌نفس ملی مسؤولین و حاکمیت روحیه «ما نمی‌توانیم» بر مدیران دولتی و اتکا به ایده قدرت برون‌زا است. این واقعیت تلخی است که هم در رویکرد عملی و مدیریتی دولت‌مردان قابل‌مشاهده است و هم اینکه آن‌ها حتی از اینکه در اظهارات‌شان هم این روحیه خود را فریاد بزنند ابایی ندارند. به‌عنوان مثال اینکه رئیس دولت حتی آشکارا آب خوردن مردم را هم به توافق گره می‌زند و یا مشاور رئیس‌جمهور می‌گوید «مزیت نسبی اقتصاد ما تولید آبگوشت بزباش و قورمه‌سبزی است» و یا وزیر دولت اظهار می‌دارد «باید مدیر اقتصادی از خارج وارد کنیم» همگی بیانگر همین واقعیت است.
 
سخن پایانی
 
هرچند علیرغم تجربیات متعددی که جلوی چشم است، در جریان مذاکرات هسته‌ای برخی‌ها نخواستند واقع‌بینانه با دشمن مواجهه کنند و نتیجه آن‌هم تحمیل خسارت محض برجام بر ملت شد؛ اما به نظر می‌رسد مذاکرات هسته‌ای چند سال اخیر و نوع مواجهه طرف آمریکایی با برجام، تجربه گران‌بهای دیگری در اختیار ملت ایران گذاشت و کار را به‌جایی رساند که حال بعد از چهار سال خالقان برجام هم به اینکه نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد، اذعان کنند، امید است که سیاست اتکا به درون و باور به توان داخلی بیش از گذشته جای خود را در میان دولتمردان ما باز کند تا دیگر شاهد رخ دادن چنین اشتباهات محاسباتی نباشیم، اتکا به خود و قدرت درون‌زا کلید حل مشکلات جامعه و کشور ماست. « ما جوانهای پُرانگیزه‌ای داریم، افراد متخصّصی داریم، تولیدکنندگان خوبی داریم، کارآفرینان خوبی داریم، کارگران خوب و کشاورزان خوبی داریم، معلّمان خوبی داریم، استادان خوبی داریم. کارها به دست افرادی از این‌ قبیل بایستی اصلاح بشود؛ این‌ها هستند که بایستی مشکلات کشور را برطرف بکنند؛ مشکل اقتصادی را هم این‌ها باید برطرف کنند و مشکلات گوناگون کاری را. از بیگانه‌ها کاری برنمی‌آید. من نمی‌گویم با دنیا قطع رابطه کنید، این اصلاً نظر بنده نیست. از اوّلِ انقلاب، بنده جزو آن آدم‌هایی بودم که اصرار داشتم بر ارتباط -ارتباط با اطراف دنیا- الآن هم همان عقیده رادارم، لکن بحثِ من این است که ما پای قدرتمند و طبیعیِ خودمان را با عصای بیگانه عوض نکنیم. اینکه به‌جای اینکه روی پای خودمان بِایستیم و به‌پای خودمان تکیه کنیم، به عصای بیگانه تکیه کنیم، خطا است»[2]
 
پی نوشت ها:

[1] 96/06/30بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری
 
[2] همان


*گروه سیاسی اندیشکده برهان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها