امروز سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
کد خبر: ۲۰۶۰
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۷

چرا بعضی انسانها با تمام گناهانی که در طول زندگی شان دارند با یک تلنگر بهشتی میشوند ولی ما که سعی میکنیم از گناه دور باشیم خدا با یک تهمت وغیبت که شاید هم ناخواسته باشد ، سریع به ما تلنگر می زند و ما احساس سنگینی می کنیم . خدا با کوچکترین گناه ما را عذاب دنیایی می کند در حالیکه تمام تلاش ما این است که رضایت او را کسب بکنیم . یعنی ما با انسانی که یک عمر گناه کرده و حالا رو به خدا کرده ، هر دو نزد خداوند یکسان هستیم ؟

پاسخ:

این سوال چند بُعد دارد . یکی کارهایی که ما می کنیم . اگر کارهای مثبت می کنیم ، ترک گناه می کنیم ، مواظب باشیم گرفتار غرور نشویم . نگویم که من که ترک گناه کردم من که این همه عبادت کردم و من من بکنم از این طرف می غلطم . یعنی نماز خواندیم ، روزه گرفتیم و ترک گناه کردیم ، محصول این ها باید خضوع ، خشوع و فروتنی باشد . محصول عبادت باید عبودیت و بندگی باشد نه گردنکشی و طلبکاری . حواسمان باشد که اگر انسان خوبی هستیم دچار غرور نشویم . این توفیقات الهی بوده است و خدا را شکر کنیم . نکته ی بعدی اینکه توجه داشته باشیم که کسی که توبه می کند ، خودش را از منجلابی بیرون کشیده است ، این کار کمی نیست . این توفیقی که خدا به این تائب می دهد یعنی یک زمینه های مثبتی و امیدوار کننده ای در وجود این شخص هست . شخص نمرده است زیرا اگر از نظر روحی ، اخلاقی و معنوی مرده بود دیگر خدا او را تحویل نمی گرفت . باید او را در جهنم بسوزاند . همین که احساس زیبایی شکل می گیرد ، اینکه از گناه تنفر پیدا می کند ، بدش می آید ، به خوبی ها یک رویکرد مثبت و قشنگی پیدا می کند ، این نشانه دهنده آثار حیات در وجود او است . این هنوز دارد آن نفس های انسانی اش را می کشد ،هنوز توجهات الهی به سمت و سوی او هست . او با توفیق الهی خودش را از گناه بیرون می کشد بنابراین کار کمی نکرده است . خود توبه یکی از کارهای بسیار سنگینی است . طرفی که معتاد شده است ، آن اعتیاد را پیدا کرده و چند وقتی عشق ظاهری و سوری کرده است بعد خودش را از چنگال این بلا نجات می دهد و در یک فضای سلامت می آورد ، هر کسی به او برسد تبریک میگوید . حرکت خیلی ارزشمندی است . انسان تائب را باید تشویق کنیم . نگوییم که توچنین و چنان بودی خیر . به او تبریک بگوییم و کمکش کنیم ، در ادامه کار تشویقش کنیم ، ترغیبش کنیم ، گناهان پیشین را بر رخ او نکشیم بلکه بگوییم که الان حرکت مثبتی انجام داده پس می تواند و از این به بعد هم سعی و تلاش خودت را بکن . ما نباید شخص تائب را از توبه کردنش توبه کار بکنیم . نگوید که توبه کردن ما هیچ خاصیتی ندارد و همه دارند ما را دست می اندازند و همه دارند گناهان ما را به رخ مان می کشند . توبه کار سنگین و بزرگی است . نکته بعدی این است که حالا ما گناهی نکردیم به مجرد اینکه گناه کوچکی می کنیم خدا به ما گیر می دهد . اولا که این جوری نیست که تا ما یک گناهی کردیم خدا به ما گیر بدهد و یک حالت قهر و دعوایی داشته باشد . خداوند ستار و غفار است و نادیده می گیرد . در روایت داریم که اگر بخاطر ی گناه تمام عذاب دنیا و آخرت را به من بدهی کم است . امام سجاد (ع) می فرماید : اگر من را در جهنمی ببری که هیچ کس به غیر از من نباشد یعنی پایین ترین قسمت جهنم باشم و این را در حالتی می گوید که در راه عبودیت او مامور بشوم ، با پلک چشمم زمین را شخم بزنم ، با دندانم کوه آهن را بِکنم یعنی این قدر بندگی تو را بکنم بعد در جهنمی ببری که هیچ کس پایین تر از او نباشد نه من توانسته ام که وظیفه انجام بدهم و نه تو ستم کرده ای . این ها تلنگر هایی است که خدا را بیشتر بشناسیم . نگاههای سطحی درباره ی خدا نداشته باشیم . اگر او را درک می کردیم می فهمیدیم که کوچکترین خطای ما بزرگترین است تا اینکه بیاییم بگوییم که ما یک خطایی کردیم و خدا به ما گیر داده است . خدا به این زودی و راحتی به ما گیر نمی دهد و دیگر اینکه اگر خدا به تو گیرداد خوشحال باش نه اینکه نگران باشی . اگر یک دانش آموز تنبل نمره ی 10 بیاورد او را تشویق می کنند ولی اگر یک دانش آموز خوب نمره ی 18 بیاورد چه بسا او را تنبیه هم بکنند که چرا نمره ی 18 آورده ای ؟ چون از او توقع نمره ی 20 است . اگر تلنگری می زند بخاطر این است که میگوید حواست باشد تو استعدادت بالاتر از این ها است ، تو موقعیت بالاتر داری ، خودت را بالا بیاور و خودم را با دیگران برابر ندانیم . ظرفیت ها متفاوت است . در باب انبیاء داریم که یک خطای کوچک انبیاء که از نظر ما اصلا گناه محسوب نمیشود می فرماید که به عزت و جلال خودم اگر این کار را می کردی از نبوت تو را ساقط می کردم . از کسی که در درجه ی ده ایمان است یک توقع است و از کسی که درجه ی نه است یک توقع دیگری است . حسنات الابرار سیئات المقربین . گاهی اگر یک کار خوب را کسی انجام بدهد او را تشویق می کنند و اگر دیگری این کار را بکند او را تنبیه می کنند . نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم . توقعی که از تو هست غیر از او است . کسی که مواظب و مراقب خودش است باید به او تذکر بدهند و او را گوش مالی بدهند تا حواسش را جمع کند . این مایه ی ناراحتی ما نباشد بلکه مایه ی خوشحالی ما باشد که من یک حساب جداگانه ای پیش خدا دارم و باید بیشتر از این حواسم را جمع کنم . خدا توقع دیگری از من دارد . استعدادی را در من می بیند که من باید فراتر از این بروم . این بخاطر قهرش نیست بلکه از سر لطفش است که دارد من را گوشمالی میدهد . حالااینکه کسی که گناه کرده با کسی که گناه نکرده قطعا یکی نیستند. کسی که توبه کرده مثل این است که گناه نکرده است و پاک شده است ولی کسی که گناه نکرده و رفتار شایسته از خودش نشان داده ، مسلما رتبه اش بالاتر است . مبادا آن کسی که درجه اش بالاتر است غروری به سراغش بیاید که او را بیچاره کند . مواظب باشد همیشه خودش را کمترین بداند . اعمال و رفتاری که انجام میدهد مایه سر افرازی و گردنکشی او نباشد . اما کسی که توبه کرده ، یک وقت ما داریم نم نم حرکت می کنیم و خلاف نمی کردیم و پیش می رفتیم ولی او خلاف زیاد کرده است و الان متوجه شده است و توبه کرده است ، حالا که توبه کرده سرعت رفتنش به طرف خدا زیاد شده است و یک جور دیگری با خدا رفیق شده است ، یک جورهای دیگری دارد نماز می خواند ، یک حس دیگری دارد و دارد از ما جلومی زند . بله از ما عقب افتاده بود . اول سوار یک موتور بود و ما سوار یک ماشین شیک بودیم ولی حالا او سوار هواپیما شده است . حواست را جمع کن که مبادا تو عقب بمانی . چه بسا آینده ی او جبران سابقه ی او را بکند . توبه کرده ، اعمال نیکو و بالایی انجام می دهد و چه بسا از همه ی ما جلوتر زد . بنابر این مقایسه نکنیم . چیزی که مهم است این است که خودمان را در پیشگاه خداوند طلبکار ندانیم . از استعدادهای خودمان در راه بندگی استفاده ی بهینه را بکنیم و یقینا بدانیم که عاقبت خوشی هم داریم . حالا کسی که مدتی خلاف کرده ، توبه کرده و کارهای خوب انجام میدهد ، چرا ما ناراحت هستیم ؟ خدا کند کسانی که صد سال گناه کرده اند وقرار است که یک ساعت دیگر بمیرند ، همین الان توفیق توبه کنند ، آنها هم پاک بشوند و به بهشت بروند . از ما چیزی کم نمیشود .

سوال – آیا کسی که نمازش را سر وقت و با جماعت می خواند با کسی که کاهل نماز است در پیشگاه خداوند یکسان هستند ؟ شوهر من عاشق ابوالفضل است . در ماه محرم ماهواره نگاه نمی کند و سی دی های عزاداری گوش می دهد و مرد خوب است و در عزاداری ها هم شرکت می کند ولی حال نماز خواندن ندارد و نمی داند چه چیزی را دارد از دست می دهد . لطفا من را راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – یقینا متفاوت است . کسی که در اول وقت وضوء گرفته و با ادب و احترام در پیشگاه خدا برای نماز ایستاده با کسی که می گوید ولش کن هر وقت شد نماز می خوانیم و همه ی کارهایش را بکند و بعد نماز می خواند متفاوت است . این فرد خیلی با کسی که الان راهی مسجد است یا در منزل اول وقت نمازش را خوانده بی تردید فرق میکند . می فرماید که اگر نماز را سبک بشمارید به شفاعت ما نمی رسید . یعنی دارید از ما فاصله می گیرید . ما همه چیزمان را در نماز می بینیم . ارزش و لذت مان را در نماز می بینیم . نماز را بزرگترین نماد بندگی خدا می بینیم . امام سجاد (ع) در حال نماز بود و ردای آن حضرت داشت می افتاد و امام آن را درست نکرد . یکی از یاران به ایشان گفتند که چرا ردای تان را درست نکردید ؟ فرمود : وای بر تو . می دانی من در محضر چه کسی بودم ؟ حالا آن توقعات و احساسات را از ما نمی خواهند که داشته باشیم . ای اباذر جوری عمل کن که مثل اینکه خدا دارد تو را می بیند . تو او را نمی بینی ولی او تو را می بیند . حالا من نابینا هستم و به من بگویند که تو در پیشگاهی یک فرد عظیمی هستی مودب می ایستم .
حالا آن آقایی که عاشق ابوالفضل است و درمحرم کارهای خلاف نمی کند می خواهم عرض کنم که ایشان یک نگاهی به خودشان بکنند . حیف نیست که از این عشق پاکی که در دلشان است بهتر مرزبانی کنند . عشق به ابوالفضل کم نیست و در هر دلی نمی گذارند و در هر دلی جای نمی گیرد . عشق به انسانهای پاک یک نوع پاکی می طلبد . اگر ظرف این آقا پاک نبود این عشق در آن نبود . خدا چیز پاک را در ظرف ناپاک نمی گذارد . حالا این شخص عشق پاک دارد و دست از گناه هم برداشته ، ما از این افراد زیاد داریم ک عاشق اهل بیت هستند و وقتی اسم حسین را میشنوند دلشان می لرزد و اشک شان سرازیر میشود . وقتی به عزاداری می رود احساس قشنگی به او دست می دهد و سینه می زند و برای مصیبت های اهل بیت گریه می کند. پس این نشان می دهد که عشق وجود دارد . این عزیزانی که عشق و محبت را دارند و این زیبایی را خدا در وجودشان خلق کرده است ، آیا نباید بهتر مرزبانی کنند ؟ دشمن در کمین است . شیطان دنبال همین ابوالفضل در دلت می گردد . می خواهد همین را از قلبت بدزدد . همین شیطان دشمن حجاب تو است و همین شیطان یک روز می آید و عشق فاطمه ، زینب و امام حسین را از تو می گیرد . اگر مادر خواب بینیم که عشق ابوالفضل از دل ما رفته ، وحشت می کنیم و ازخواب می پریم . اگر خانمی که برای مصیبت های زینب اشک می ریزد در خواب ببیند که عشق اینها را دارند از او می گیرند وحشت او را فرا می گیرد . این عزیزان که این قدر زیبایی در وجودشان است چرا حواسشان را جمع نمی کنند ؟ چرا به نماز بی اعتنا هستند ؟ چرا توجه به نماز ندارند ؟ مگر ابوالفضل از نماز بدش می آمد ؟ اینها دقت کنند و از این فرصت های قشنگ شان استفاده کنند . اینها انسانهای بدی نیستند زیرا عشق ائمه در آنها هست . مواظب باشند که این عشق ها از بین نرود .

سوال – سوره ی نساء آیات 127- 122 راتوضیح دهید .

پاسخ – می فرماید : کسانی که ایمان بیاورند و کارهای قشنگی انجام بدهند ، زیباترین زندگی ابدی را خواهند داشت . تجری من تحت الانهار .ما که در این دنیا دنبال فضایی هستیم ک یک درختی پیدا کنیم و کنار جوی آبی بنشینیم و لذت ببریم . خدا می فرماید که چیزهایی به شمامیدهم که چشم شما آنرا ندیده و گوش شما آن را نشنیده است و در دلها نگذشته است . شما فقط ایمان بیاورید . خدا می فرماید: این وعده ها حق است و دروغ نیست . کسی را از خداوند راستگوتر سراغ دارید ؟ چرا ما باید به هوا و هوس های نفسانی مان و دروغ شیطان گوش کنیم ؟ اما خدا که این همه مهربان است حرف او را گوش نمی کنیم . وعده های خدا قطعی است با خدارابطه برقرار کنیم خدا به این ارتباط احتیاج ندارد ما به آن احتیاج داریم .

سوال – خانم 45 ساله هستم . حجاب کامل دارم . اهل هیئت و نذری پختن هستم . در کارهای خیر هم هستم. با شنیدن صوت قرآن و دعا دلم می لرزد و همه از من به نیکی یاد می کنند ولی کاهل نماز هستم . درد من را دوا کنید . من کاهل نماز هستم . دلم می خواهد جوری ازنماز صحبت کنید که من نمازم را اول وقت بخوانم و دلم نمی خواهد بیشتر از این گناه بکنم . از نماز بیشتر بگویید .

پاسخ – در آینده انشاءالله درباره ی نماز صحبت خواهیم کرد . در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال درباره ی اهمیت نماز روایات زیادی داریم . روایت در مورد کسی که نماز واجبش را ترک کند این است که امام باقر (ع) از قول رسول خدا نقل می کند : فاصله بین اسلام و کفر ترک نماز است . اگر انسان نمازش را ترک بکند نوعی تاریک کفر در وجودش است . این کفر نه به معنای کافر بودن به خدا و پیامبر است بلکه نوعی تیرگی و تاریکی در دل است . در روایات داریم که ممکن است کسی شراب بخورد ، اعمال زشت انجام بدهد و بگوید که لذت بردم اما کسی که نماز نمی خواند چه لذتی می برد ؟ الان شما برای خودتان این سوال را مطرح کنید و با خودتان درگیری ایجاد کنید که اگر من نماز نخوانم چه لذتی می برم ؟ در وقت نماز که همه ی پاکان و خوبان دارند عمل نمازخواندن را انجام می دهند ، فردی که نماز نمی خواند بی اعتنا نشسته است . روایت می گوید که این نوعی کفر و تاریکی است . هیچ لذتی به این کا رمترتب نیست . عزیزان تا فرصت هست باید جبران کنیم . نباید بگذاریم که فرصت از دست ما برود و یک وقتی متوجه بشویم که دیگر فرصتی نداشته باشیم . در روایات داریم که اولین چیزی که از بنده سوال میشود نماز است . اگر نمازت مورد قبول واقع شود بقیه ی کارهایت مورد قبول خواهد بود . اگر این تیرک را پایین بکشی خیمه پایین می آید و اگر تیرک ایستاده باشد خیمه هم سرپا است . خطر جدی است . شوخی نگیریم . اگر توفیقی نسبت به کارهای مثبت داریم که ا ین خانم می فرمایند که حجاب دارند وکارهای زیبا انجام می دهم ، پس چرا باید این خلا کنار کارهای شما باشد ؟ چرا باید این بی دقتی در کار شما باشد ؟ حالا فرد نگوید که اگر من نماز نخوانم کارهای دیگر من هم مورد قبول نیست پس دیگر حجاب را رعایت نکنم ودزدی هم بکنم. خیر . عذابش بیشتر میشود . اینجا تعبیر به قبولی نماز است . اگر کسی عمل خوبی را انجام داد از عذاب و جهنم بیرون می آید . مثل اینکه میگویند که اگر کسی شراب بخورد تا چهل روز نمازش قابل قبول نیست . اگر نماز نخواند می گویند که چرا نخواندی ؟ اگر نماز بخواند قبول نمی کنند. بین انجام وظیفه و قبولی آن عمل فرق است . نماز را قبول نمیکند ولی از آن طرف هم بعنوان تارک الصلاة هم عقابش نمی کند. حالا طرف شراب خورده ، این چهل روز را نماز نخواند . خیر . همین الان هم باید توبه کند و نمازش را بخواند اما این نماز آن اثری را که باید داشته باشد ندارد. پس اگر نماز نمی خوانیم کار خیرمان را ترک نکنیم . همه ی اعمال را محکم بچسب و آن یکی را رها کند که نماز نخواندن است . حالا که همه اعمال را انجام میدهی نماز نخواندن خودت را درست کن . چرا همیشه می خواهی بطرف منفی برویم ؟ چرا می خواهیم شیطان و هوا و هوس را راضی کنیم ؟ شما خانم محترم که اهل حجاب هستید و کارهای خیر میکنید ، آن نقیصه را هم درست کنید . روایاتی هم در مورد تاخیر در نماز داریم . فاصله بین اسلام و کفر تر ک نماز است البته اگر کسی متعمدا نماز واجبش را ترک کند یا از روی سستی و کاهلی و یا عمدا می گوید که من نماز نمی خوانم یا اینکه قضیه را شل گرفته است و وقت از دستش در رفته است و بی خیال شده است و کفر و تاریکی دلش را گرفته است . این روایات موجب ترس و وحشت ما نشود موجب بیداری ما بشود . خدا و امام هشدار می دهند که اگر این حرکت را انجام بدهی دچار تاریکی میشوی . مثل پزشک که هشدار می دهد که اگراین نوع غذا را بخوری دچار سرطان می شوی . معنایش این نیست که الان بالا ی سرت ایستاده اند و اجباری درکار است . در روایات به ما تلنگرهایی می دهد که می گوید : مواظب باش یک تاریکی دلت را گرفته است . وقتی ما آزمایش را پیش پزشک می بریم . مثلا پزشک می گوید که قند و چربی شما بالا است . چکار می کنید ؟ آیا فکر می کنیم که فردا خواهیم مُرد ؟ خیر خیلی امیدوارنه دنبال راه حل از دکتر می گردیم . دکتر هم ما را راهنمایی می کند و کار ما درست میشود . امام و قرآن و خدای مهربان می گوید که اگر نماز نمی خوانی یک لکه روی دلت افتاده است ، اگر این را ادامه بدهی ممکن است این لخته باعث سکته ی تو بشود. نباید دعوا بکنم . باید بگویم که چکار کنم ؟ جواب و راه کار را به تو می دهند که در فرصت های بعدی این را خواهیم گفت . خیلی راحت مشغول نمازمان بشویم . از این روایات ناراحت نشویم همان طور که با پزشک رفتار میکنیم و نسخه اش را عمل می کنیم . پیامبران و خدا پزشکان با محبتی هستند که دنبال ما می چرخند . امام صادق (ع) دنبال ما می دود چرا فرار میکنیم ؟ سر اباعبدالله در کوچه های مدینه و شام دنبال ما می دود که ما را نجات بدهد ، چرا فرار می کنیم ؟ این نوع تهدیدها فرار کردن ندارد . این نوع تهدید ها به معنی هشدار است . بیدار کننده است . به من میگوید که این نشانه ی تاریکی بوده است و من میگویم عجب این نشانه ی تاریکی بوده و من نمی دانستم . این لخته ی میشود و سر رگهای معنوی من را می گیرد و من را دچار سکته میکند و ممکن است که فلج بشوم . خوب به دنبال راه حل آن می گردم . سلامتی برمیگردد و جبران مافات هم میشود . انشاء الله پیرامون این مسئله در آینده صحبت خواهیم کرد .
امام صادق (ع) در رابطه با ثواب خواند نماز می فرماید : بنده ای از شیعیان ما نیست که برای نماز بلند میشود مگر به تعداد مخالفان او فرشته ها پشت سر او مشغول نماز می شوند و برای او دعا میکنند تا نماز او تمام بشود . آیا باید این فرصت ها را از دست داد ؟

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها