بنده فکر میکنم یکی از ویژگیهای بارز آقای ناطقنوری صداقت در گفتار و بازی نکردن با افکار عمومی است .
یکی از ویژگیهای بارز آقای ناطقنوری صداقت در گفتار و بازی نکردن با افکار عمومی است. اینکه ایشان بارها اعلام کردهاند من خود را از نظر سیاسی بازنشسته کردهام یک بیان صادقانه است. اما واقعیت و باور بنده این است که شرایط کشور آنقدر ویژه و حساس است که به حضور و وجود شخص آقای علیاکبر ناطقنوری بسیار نیازمند است. چه در حوزه قوهمقننه و چه در حوزه خبرگان به ایشان نیاز هست. بنابراین فکر میکنم که باید در این موضوع هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان معتدل در یک فضاسازی منطقی و اخلاقی چه در حضور رسانه و چه در صورت فردی و شخصی و گفتوگوهای مکرر ایشان را به یک اغنای اخلاقی برسانند که در این شرایط در انتخابات حضور پیدا کنند.
شما فکر میکنید دلیل اینکه برخی از اصلاحطلبان بهدنبال سرلیستی آقای ناطقنوری هستند، چیست؟
برخی از دوستان اصلاحطلب مانند جریان کارگزاران بهدنبال این اتفاق هستند. واقعیت این است که در جامعه اصلاحطلبی باتوجه به عملکرد چند ساله اخیر آقای ناطقنوری مخصوصا در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ که عملا در کنار آقای خاتمی (رئیس دولت اصلاحات)، آقایهاشمی، آقای سیدحسن خمینی و آقای روحانی قرار گرفتند و در واقع این روند را همراهی کردند، ایشان از یک محبوبیت قابل توجهی برخوردار شدند. در هر صورت اصلاحطلبی نیست که ایشان را به اعتبار اینکه یک اصولگرا هست، حضورشان و ضرورت وجودشان را در حل مسائل مهم کشور نپذیرند. اما طبیعتا اقتضای کار تشکیلاتی، حزبی، جبههای و جناحی این است که هر جریانی در واقع یک نامزد شناختهشده چه برای انتخابات ریاستجمهوری و چه برای شرکت در انتخابات مجلس دارد. بنده معتقدم بحثی هم که بعضی از دوستان در مورد آقای ناطقنوری و آقای عارف و هر کسی دیگر مطرح کردند زودهنگام بود. از نظر بنده همانطور که انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ رقابت مهمی بود، انتخابات مجلس این دوره هم از نظر نخبگان و افکار عمومی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین اگر آقای ناطقنوری اراده کنند که در عرصه مجلس حضور پیدا کنند و در ایام ثبتنام جامعه شاهد حضور ایشان در یکی از محلهای ثبتنام کاندیدا باشد آن قدر ویژگیهای خوب دارند که بتوانند جایگاه قانعکننده خودشان را در هر دو جبهه پیدا کنند و این جایگاه، جایگاه اغناکنندهای باشد.
حالا که در این مورد گفتوگو میکنیم شاید بد نباشد اشارهای هم به سخنان آقای عطریانفر داشته باشیم. ایشان که از شخصیتهای اصلی کارگزاران است در مصاحبه با هفتهنامه مثلث گفتهاند «نقد لاریجانی را به نسیه عارف ترجیح میدهند»، نظر شما درباره این موضع آقای عطریانفر چیست؟ آیا همه اصلاحطلبان مانند کارگزاران سازندگی فکر میکنند؟
بالاخره آقای عطریانفر شخصیت سیاسی کارکشتهای است. او هم برای خودش تحلیلی دارد. ایشان طبیعتا به اعتبار وابستگی به جریان کارگزاران نظر میدهند. آنها به دنبال این که آقای ناطقنوری و آقای لاریجانی باتوجه به تجربههای سالهای اخیرشان و ریاست مجلس در لیستشان قرار بگیرند. در هر صورت از سوی دیگر به این نکته باید توجه کرد که کارگزاران بهعنوان یک عضو جبهه اصلاحات تا این لحظه پذیرفته است که در چارچوب منشور سیاستگذاری شده اصلاحطلبان حرکت و همراهی کند. اگرچه این احتمال هم وجود دارد که در روزهای نزدیک به انتخابات اصلاحطلبان و بعضی از احزاب اصلاحطلب در فهرست اختصاصی خودشان چند مورد چهرههایی را داشته باشند که بعضی دیگر از احزاب اصلاحطلب آنها را در فهرستهای خودشان نداشته باشند. فکر میکنم در آینده باید بیشتر در این مورد صحبت کرد و سخن گفت و صحنه واقعی جامعه را دید. مخصوصا در ایام تبلیغات و بعد از پایان ثبت نام خیلی از حرفهایی را که به نظر من عدهای خیلی عجولانه میزنند آن موقع براساس واقعبینی و واقعیتهای موجود جامعه باید زد.
بههرحال کسانی که ضرورت حضور آقایان ناطقنوری یا علی لاریجانی را در لیست اصلاحطلبان مطرح میکنند و این علاقهشان را پیوست میکنند بهخصوصیاتی که برای آقای عارف ذکر میکنند. به یک معنا آنها میگویند آقای عارف در چندسال اخیر چندان مواضع اصلاحطلبی نداشتهاند، شما این مساله را قبول دارید؟
من آقای عارف را یک چهره بسیار اصلاحطلب، اخلاقی و سیاستمند میدانم. ایشان ظرفیت خوبی هم برای خودشان در کشور ایجاد کردهاند و بنده کاملا ایشان را یک شخصیت اصلاحطلب میدانم. من خیلی از نقدهایی را که به آقای عارف وارد است. قبول ندارم. اما از این نظر که هر انسان غیرمعصومی در عملکرد خودش ممکن است خطاهایی مرتکب شود یا بعضی از رفتارهای سیاسی که برخی از همفکرانشآن را نپسندند، یک امر بدیهی است. این هم بدیهی است که آقای عارف هم به بعضی از احزاب اصلاحطلب و افکارشان نقدهایی دارند. این یک امر طبیعی است و البته یکی از شناسههای بارز جامعه توسعهنیافته سیاسی همین باشد که خیلی تحزب و قوانین و قواعد خودش را در درون خودش محکم نکرده است. خیلی از احزاب بیش از اینکه حزبی به معنای علمی کلمه و مدرن کلمه توجه بکنند، در درون خودشان علی رغم اینکه نام حزب را دارند جبههای موضعگیری، تجزیه و تحلیل میکنند.
حالا از نظر شما چرا کارگزاران سازندگی اصرار به تشکیل مجلسی شبیه مجلس پنجم را دارد؟ این مجلس پنجم چه مشخصاتی دارد که این طیف از اصلاحطلبان به این اندازه از آن رضایت دارند و اساسا چقدر از آن به وجود آقای ناطقنوری مربوط میشود؟
اصلاحطلبان از این منظر ارزیابی و تحلیل نمیکنند. این کف برداشت اصلاحطلبان در مورد مجلس آینده است. باتوجه به نقش دولت و نقش بخش قابل توجهی از اصولگرایان معتدل که در هر صورت آنها هم در روند انتخابات آینده موثر هستند، این کف پیشبینی دوستان اصلاحطلب برای مجلس آینده است. به هر صورت اهتمام عالی آنها به این است که مجلسی از لحاظ کمی و کیفی فراتر از آن داشته باشند. علت آن هم این است که مجلس فعلی و دو مجلس قبلی و مخصوصا مجلس فعلی که در شرایط خیلی حساسی در دو سال اخیر قرار داشته، مشکلاتی را برای سیاستهای اساسی دولت پیش آورده و در روند توسعه ملی کشور موانعی ایجاد کرده است. باتوجه به جریانی که در مجلس فعلی قرار دارد، این آرزوی دوستان اصلاحطلب است که حداقل اگر اصلاحطلب شاخصی در مجلس آینده وجود نداشت عاری از جریان تندرویی باشد که امروزه ما شاهد هستیم.
به عقیده شما چه شخص دیگری میتواند غیر از آقای ناطقنوری چنین نقشی را برای اصلاحطلبان داشته باشد؟ آیا شخصی مثل آقای لاریجانی میتواند چنین نقشی را برای اصلاحطلبان داشته باشد؟
خیر. اگرچه بنده بارها در مصاحبههایی که داشتهام عنوان کردم و باورم هم این است که آقای لاریجانی الان با آقای لاریجانی یک دهه قبل خیلی متفاوت، پختهتر و در خیلی از عرصهها ملیتر نگاه میکند اما من تفاوت اساسی بین آقای لاریجانی و آقای ناطقنوری در درون جبهه اصولگرایی میبینم. بنابراین بنده اگر مخیر بشوم در عرصه انتخابات بین این دو نفر حتما آقای ناطقنوری را به آقای لاریجانی ترجیح میدهم.
برخی مطرح میکنند که یکی از دلایلی که ممکن است آقای ناطقنوری کاندیدا نشوند حضور آقای علی لاریجانی است، شما این مساله را قبول دارید؟
خیر، بنده معتقدم اگر آقای ناطقنوری وارد انتخابات شوند و بهطور طبیعی از هر حوزه انتخاباتی وارد شوند، رای خواهند آورد. بنابراین حتما آقای لاریجانی به احترام ایشان وارد عرصه رقابت با ایشان در زمینه مدیریت مجلس نخواهند شد. حتی اگر مجلس یکدست اصولگرا باشد و اصلاحطلبی درون آن نباشد.
شما شباهتها و تفاوتهای آقای لاریجانی و آقای ناطقنوری را در عرصه سیاست در چه چیزهایی میبینید؟
من در سالهای اخیر یعنی از ۷۶ به بعد اخلاقگرایی آقای ناطقنوری را در عرصه سیاستورزی بسیار پررنگتر از آقای لاریجانی دیدم و باور دارم. به همین جهت هم است که عرض کردم اگر مخیر شوم در انتخابات مجلس ایشان را به آقای لاریجانی ترجیح میدهم، با این حال معتقدم که هر دو ظرفیتهای خاص خودشان را دارند. اگرچه در اصول و مبانی اختلاف آنچنانی ندارند اما آقای ناطقنوری در عرصه سیاست ورزی و کنشگری سیاسی به نظر بنده واقع بینتر از آقای لاریجانی هستند. حتی میتوانم این تعبیر را به کار ببرم که عرصهمنفعت طلبی ملی را بر حوزه منافع جناحی ترجیح میدهند. در هر صورت بنده معتقدم در صورت ثبتنام آقای ناطقنوری در انتخابات بدون هیچتردیدی ایشان رای خواهند آورد. حضور ایشان را از این جهت یک تکلیف اخلاقی و دینی میدانم که واقعا میتوانند یک شکاف عمیق بسیار جدی بین بخش تندروهای اصولگرای مثل جبهه پایداری ایجاد کنند. بنابراین از این جهت است که معتقدم هم رسانههای دو جناح و هم شخصیتهای اثرگذار دو جناح باید در قانعسازی آقای ناطقنوری برای حضور در عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری فعال شوند. من تردیدی در رایآوری ایشان ندارم. اما همانطور که گفتم یکی از ویژگیهای بارز ایشان صداقت در گفتار، شفاف بودن در بیان و بازی نکردن با افکار عمومی است. بنابراین اینکه آقای ناطقنوری گفتند که من در انتخابات حضور نخواهم داشت و خودم را از سیاست بازنشسته کردم، این یک واقعیت است. حالا باید بزرگان و افکار عمومی ایشان را از این دریافت و درک صادقانه خودشان به شرایط خطیر و مهم کشور در عرصه ملی، منطقی و بینالمللی برگردانند که حضور آقای ناطقنوری بسیار برای هر دو جناح کشور مغتنم است. هر چند بنده حضور ایشان را بیشتر از منظر ملی ارزیابی میکنم.
در صورت کاندیداتوری آقای ناطقنوری چه تحولات و تغییراتی میان اصولگرایان رخ خواهد داد؟
حضور آقای ناطقنوری جریان معتدل و عاقل اصولگرایی را کاملا منسجم و متحد میکند. حضور ایشان جریان تندرو و افراطی اصولگرایی را که امروز در اسامی و قالبهای شناخته شده و بعضا ناشناخته که در درون مجلس و بیرون مجلس حضور دارند را خانهنشین خواهد کرد.
در راستای همین بحث شما فکر میکنید در این صورت ممکن است با کاندیداتوری آقای ناطقنوری طیفهایی از اصولگرایان هم از ایشان حمایت کنند؟
تردیدی ندارم، حتما. همانطور که گفتم یکی از امتیازاتی که حضور ایشان در انتخابات برای اصولگرایان خواهد داشت این است که در واقع جبهه اصولگرایان عاقل و معتدل را کاملا منسجم میکند. اتفاقی که در جبهه اصولگرایان در انتخابات سال ۹۲ رخ نداد. بالاخره با چهار نامزد آمدند و شکست خوردند. اما حضور آقای ناطق در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش رو میتواند اصولگرایان را منسجم کند، البته تنها اصولگرایانی را که پیشینه و هویت تاریخی دارند و ما در تاریخ جمهوری اسلامی همیشه از آنها بهعنوان راست یاد کردیم نه جریان افراطی که بعد از سال ۸۴ کم کم با القاب مشخص ظهور و بروز کرد که امروزه حتی آقای لاریجانی علیه آنها موضع دارند.
حالا اگر فرض بر کاندیداتوری آقای ناطقنوری باشد این اتفاق چه تاثیری بر آرایش سیاسی دو جناح خواهد داشت؟
در حال حاضر من عقیده دارم اینگونه پیشبینی برای این لیستها غیرواقعبینانه و خیلی زودهنگام است. به نظرم باید یک مقدار جلوتر رفت. هنوز فضای عمومی کشور وارد موضوع انتخابات مجلس نشده است. اگر هم بخواهیم یک نگاه کاملا عالمانه و علمی را عرضه کنیم و به نمایش بگذاریم حتما زمانی خواهد بود که ترکیب ثبتنام کنندهها و تاییدشدگان نهایی انتخابات مجلس مشخص شده باشد، یعنی درست در ایام تبلیغات رسمی.
بنده هم در حال حاضر هیچگونه خبری از لیستی که قرار است اصولگرایان در این انتخابات ارائه کنند، ندارم و اصلاحطلبان هنوز برنامهای در چارچوب فهرستبندی و لیستبندی در دستور کارشان ندارند. فعلا سیاستگذاریهای عمومی را دنبال کردند و به سامان رساندند.
بهعنوان سوال آخر اینکه آیا شما کاندیداتوری آقای ناطقنوری را در حال حاضر مطلوب آقای روحانی میبینید یا خیر؟
حتما اینطور است. همانطور که آقای روحانی در سال ۹۲ بنا بر رویکرد مصلحت اندیشی ملی آمد نه مصلحتاندیشی سیاسی و جناحی همچنان که اصلاحطلبان این کار را کردند. براساس مصلحتاندیشی ملی در شرایط خطیر به حمایت از آقای روحانی آمدند، آقای روحانی هم در انتخابات مجلس پیش رو اگر آقای ناطقنوری کاندیدا شوند براساس همان مصلحتاندیشی ملی از آقای ناطقنوری حمایت خواهند کرد. اگرچه رئیسجمهور به ظاهر و بهعنوان تکلیف قانونی نمیتواند از کسی حمایت رسمی کند. اما حضور آقای ناطقنوری برای رئیسجمهور بسیار نویدبخش و خرسندکننده خواهد بود. همچنان که من معتقدم حضور آقای ناطقنوری در عرصه انتخابات برای اصلاحطلبان هم بسیار مغتنم و خوشحالکننده است.
شما فکر میکنید دلیل اینکه برخی از اصلاحطلبان بهدنبال سرلیستی آقای ناطقنوری هستند، چیست؟
برخی از دوستان اصلاحطلب مانند جریان کارگزاران بهدنبال این اتفاق هستند. واقعیت این است که در جامعه اصلاحطلبی باتوجه به عملکرد چند ساله اخیر آقای ناطقنوری مخصوصا در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ که عملا در کنار آقای خاتمی (رئیس دولت اصلاحات)، آقایهاشمی، آقای سیدحسن خمینی و آقای روحانی قرار گرفتند و در واقع این روند را همراهی کردند، ایشان از یک محبوبیت قابل توجهی برخوردار شدند. در هر صورت اصلاحطلبی نیست که ایشان را به اعتبار اینکه یک اصولگرا هست، حضورشان و ضرورت وجودشان را در حل مسائل مهم کشور نپذیرند. اما طبیعتا اقتضای کار تشکیلاتی، حزبی، جبههای و جناحی این است که هر جریانی در واقع یک نامزد شناختهشده چه برای انتخابات ریاستجمهوری و چه برای شرکت در انتخابات مجلس دارد. بنده معتقدم بحثی هم که بعضی از دوستان در مورد آقای ناطقنوری و آقای عارف و هر کسی دیگر مطرح کردند زودهنگام بود. از نظر بنده همانطور که انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ رقابت مهمی بود، انتخابات مجلس این دوره هم از نظر نخبگان و افکار عمومی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین اگر آقای ناطقنوری اراده کنند که در عرصه مجلس حضور پیدا کنند و در ایام ثبتنام جامعه شاهد حضور ایشان در یکی از محلهای ثبتنام کاندیدا باشد آن قدر ویژگیهای خوب دارند که بتوانند جایگاه قانعکننده خودشان را در هر دو جبهه پیدا کنند و این جایگاه، جایگاه اغناکنندهای باشد.
حالا که در این مورد گفتوگو میکنیم شاید بد نباشد اشارهای هم به سخنان آقای عطریانفر داشته باشیم. ایشان که از شخصیتهای اصلی کارگزاران است در مصاحبه با هفتهنامه مثلث گفتهاند «نقد لاریجانی را به نسیه عارف ترجیح میدهند»، نظر شما درباره این موضع آقای عطریانفر چیست؟ آیا همه اصلاحطلبان مانند کارگزاران سازندگی فکر میکنند؟
بالاخره آقای عطریانفر شخصیت سیاسی کارکشتهای است. او هم برای خودش تحلیلی دارد. ایشان طبیعتا به اعتبار وابستگی به جریان کارگزاران نظر میدهند. آنها به دنبال این که آقای ناطقنوری و آقای لاریجانی باتوجه به تجربههای سالهای اخیرشان و ریاست مجلس در لیستشان قرار بگیرند. در هر صورت از سوی دیگر به این نکته باید توجه کرد که کارگزاران بهعنوان یک عضو جبهه اصلاحات تا این لحظه پذیرفته است که در چارچوب منشور سیاستگذاری شده اصلاحطلبان حرکت و همراهی کند. اگرچه این احتمال هم وجود دارد که در روزهای نزدیک به انتخابات اصلاحطلبان و بعضی از احزاب اصلاحطلب در فهرست اختصاصی خودشان چند مورد چهرههایی را داشته باشند که بعضی دیگر از احزاب اصلاحطلب آنها را در فهرستهای خودشان نداشته باشند. فکر میکنم در آینده باید بیشتر در این مورد صحبت کرد و سخن گفت و صحنه واقعی جامعه را دید. مخصوصا در ایام تبلیغات و بعد از پایان ثبت نام خیلی از حرفهایی را که به نظر من عدهای خیلی عجولانه میزنند آن موقع براساس واقعبینی و واقعیتهای موجود جامعه باید زد.
بههرحال کسانی که ضرورت حضور آقایان ناطقنوری یا علی لاریجانی را در لیست اصلاحطلبان مطرح میکنند و این علاقهشان را پیوست میکنند بهخصوصیاتی که برای آقای عارف ذکر میکنند. به یک معنا آنها میگویند آقای عارف در چندسال اخیر چندان مواضع اصلاحطلبی نداشتهاند، شما این مساله را قبول دارید؟
من آقای عارف را یک چهره بسیار اصلاحطلب، اخلاقی و سیاستمند میدانم. ایشان ظرفیت خوبی هم برای خودشان در کشور ایجاد کردهاند و بنده کاملا ایشان را یک شخصیت اصلاحطلب میدانم. من خیلی از نقدهایی را که به آقای عارف وارد است. قبول ندارم. اما از این نظر که هر انسان غیرمعصومی در عملکرد خودش ممکن است خطاهایی مرتکب شود یا بعضی از رفتارهای سیاسی که برخی از همفکرانشآن را نپسندند، یک امر بدیهی است. این هم بدیهی است که آقای عارف هم به بعضی از احزاب اصلاحطلب و افکارشان نقدهایی دارند. این یک امر طبیعی است و البته یکی از شناسههای بارز جامعه توسعهنیافته سیاسی همین باشد که خیلی تحزب و قوانین و قواعد خودش را در درون خودش محکم نکرده است. خیلی از احزاب بیش از اینکه حزبی به معنای علمی کلمه و مدرن کلمه توجه بکنند، در درون خودشان علی رغم اینکه نام حزب را دارند جبههای موضعگیری، تجزیه و تحلیل میکنند.
حالا از نظر شما چرا کارگزاران سازندگی اصرار به تشکیل مجلسی شبیه مجلس پنجم را دارد؟ این مجلس پنجم چه مشخصاتی دارد که این طیف از اصلاحطلبان به این اندازه از آن رضایت دارند و اساسا چقدر از آن به وجود آقای ناطقنوری مربوط میشود؟
اصلاحطلبان از این منظر ارزیابی و تحلیل نمیکنند. این کف برداشت اصلاحطلبان در مورد مجلس آینده است. باتوجه به نقش دولت و نقش بخش قابل توجهی از اصولگرایان معتدل که در هر صورت آنها هم در روند انتخابات آینده موثر هستند، این کف پیشبینی دوستان اصلاحطلب برای مجلس آینده است. به هر صورت اهتمام عالی آنها به این است که مجلسی از لحاظ کمی و کیفی فراتر از آن داشته باشند. علت آن هم این است که مجلس فعلی و دو مجلس قبلی و مخصوصا مجلس فعلی که در شرایط خیلی حساسی در دو سال اخیر قرار داشته، مشکلاتی را برای سیاستهای اساسی دولت پیش آورده و در روند توسعه ملی کشور موانعی ایجاد کرده است. باتوجه به جریانی که در مجلس فعلی قرار دارد، این آرزوی دوستان اصلاحطلب است که حداقل اگر اصلاحطلب شاخصی در مجلس آینده وجود نداشت عاری از جریان تندرویی باشد که امروزه ما شاهد هستیم.
به عقیده شما چه شخص دیگری میتواند غیر از آقای ناطقنوری چنین نقشی را برای اصلاحطلبان داشته باشد؟ آیا شخصی مثل آقای لاریجانی میتواند چنین نقشی را برای اصلاحطلبان داشته باشد؟
خیر. اگرچه بنده بارها در مصاحبههایی که داشتهام عنوان کردم و باورم هم این است که آقای لاریجانی الان با آقای لاریجانی یک دهه قبل خیلی متفاوت، پختهتر و در خیلی از عرصهها ملیتر نگاه میکند اما من تفاوت اساسی بین آقای لاریجانی و آقای ناطقنوری در درون جبهه اصولگرایی میبینم. بنابراین بنده اگر مخیر بشوم در عرصه انتخابات بین این دو نفر حتما آقای ناطقنوری را به آقای لاریجانی ترجیح میدهم.
برخی مطرح میکنند که یکی از دلایلی که ممکن است آقای ناطقنوری کاندیدا نشوند حضور آقای علی لاریجانی است، شما این مساله را قبول دارید؟
خیر، بنده معتقدم اگر آقای ناطقنوری وارد انتخابات شوند و بهطور طبیعی از هر حوزه انتخاباتی وارد شوند، رای خواهند آورد. بنابراین حتما آقای لاریجانی به احترام ایشان وارد عرصه رقابت با ایشان در زمینه مدیریت مجلس نخواهند شد. حتی اگر مجلس یکدست اصولگرا باشد و اصلاحطلبی درون آن نباشد.
شما شباهتها و تفاوتهای آقای لاریجانی و آقای ناطقنوری را در عرصه سیاست در چه چیزهایی میبینید؟
من در سالهای اخیر یعنی از ۷۶ به بعد اخلاقگرایی آقای ناطقنوری را در عرصه سیاستورزی بسیار پررنگتر از آقای لاریجانی دیدم و باور دارم. به همین جهت هم است که عرض کردم اگر مخیر شوم در انتخابات مجلس ایشان را به آقای لاریجانی ترجیح میدهم، با این حال معتقدم که هر دو ظرفیتهای خاص خودشان را دارند. اگرچه در اصول و مبانی اختلاف آنچنانی ندارند اما آقای ناطقنوری در عرصه سیاست ورزی و کنشگری سیاسی به نظر بنده واقع بینتر از آقای لاریجانی هستند. حتی میتوانم این تعبیر را به کار ببرم که عرصهمنفعت طلبی ملی را بر حوزه منافع جناحی ترجیح میدهند. در هر صورت بنده معتقدم در صورت ثبتنام آقای ناطقنوری در انتخابات بدون هیچتردیدی ایشان رای خواهند آورد. حضور ایشان را از این جهت یک تکلیف اخلاقی و دینی میدانم که واقعا میتوانند یک شکاف عمیق بسیار جدی بین بخش تندروهای اصولگرای مثل جبهه پایداری ایجاد کنند. بنابراین از این جهت است که معتقدم هم رسانههای دو جناح و هم شخصیتهای اثرگذار دو جناح باید در قانعسازی آقای ناطقنوری برای حضور در عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری فعال شوند. من تردیدی در رایآوری ایشان ندارم. اما همانطور که گفتم یکی از ویژگیهای بارز ایشان صداقت در گفتار، شفاف بودن در بیان و بازی نکردن با افکار عمومی است. بنابراین اینکه آقای ناطقنوری گفتند که من در انتخابات حضور نخواهم داشت و خودم را از سیاست بازنشسته کردم، این یک واقعیت است. حالا باید بزرگان و افکار عمومی ایشان را از این دریافت و درک صادقانه خودشان به شرایط خطیر و مهم کشور در عرصه ملی، منطقی و بینالمللی برگردانند که حضور آقای ناطقنوری بسیار برای هر دو جناح کشور مغتنم است. هر چند بنده حضور ایشان را بیشتر از منظر ملی ارزیابی میکنم.
در صورت کاندیداتوری آقای ناطقنوری چه تحولات و تغییراتی میان اصولگرایان رخ خواهد داد؟
حضور آقای ناطقنوری جریان معتدل و عاقل اصولگرایی را کاملا منسجم و متحد میکند. حضور ایشان جریان تندرو و افراطی اصولگرایی را که امروز در اسامی و قالبهای شناخته شده و بعضا ناشناخته که در درون مجلس و بیرون مجلس حضور دارند را خانهنشین خواهد کرد.
در راستای همین بحث شما فکر میکنید در این صورت ممکن است با کاندیداتوری آقای ناطقنوری طیفهایی از اصولگرایان هم از ایشان حمایت کنند؟
تردیدی ندارم، حتما. همانطور که گفتم یکی از امتیازاتی که حضور ایشان در انتخابات برای اصولگرایان خواهد داشت این است که در واقع جبهه اصولگرایان عاقل و معتدل را کاملا منسجم میکند. اتفاقی که در جبهه اصولگرایان در انتخابات سال ۹۲ رخ نداد. بالاخره با چهار نامزد آمدند و شکست خوردند. اما حضور آقای ناطق در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش رو میتواند اصولگرایان را منسجم کند، البته تنها اصولگرایانی را که پیشینه و هویت تاریخی دارند و ما در تاریخ جمهوری اسلامی همیشه از آنها بهعنوان راست یاد کردیم نه جریان افراطی که بعد از سال ۸۴ کم کم با القاب مشخص ظهور و بروز کرد که امروزه حتی آقای لاریجانی علیه آنها موضع دارند.
حالا اگر فرض بر کاندیداتوری آقای ناطقنوری باشد این اتفاق چه تاثیری بر آرایش سیاسی دو جناح خواهد داشت؟
در حال حاضر من عقیده دارم اینگونه پیشبینی برای این لیستها غیرواقعبینانه و خیلی زودهنگام است. به نظرم باید یک مقدار جلوتر رفت. هنوز فضای عمومی کشور وارد موضوع انتخابات مجلس نشده است. اگر هم بخواهیم یک نگاه کاملا عالمانه و علمی را عرضه کنیم و به نمایش بگذاریم حتما زمانی خواهد بود که ترکیب ثبتنام کنندهها و تاییدشدگان نهایی انتخابات مجلس مشخص شده باشد، یعنی درست در ایام تبلیغات رسمی.
بنده هم در حال حاضر هیچگونه خبری از لیستی که قرار است اصولگرایان در این انتخابات ارائه کنند، ندارم و اصلاحطلبان هنوز برنامهای در چارچوب فهرستبندی و لیستبندی در دستور کارشان ندارند. فعلا سیاستگذاریهای عمومی را دنبال کردند و به سامان رساندند.
بهعنوان سوال آخر اینکه آیا شما کاندیداتوری آقای ناطقنوری را در حال حاضر مطلوب آقای روحانی میبینید یا خیر؟
حتما اینطور است. همانطور که آقای روحانی در سال ۹۲ بنا بر رویکرد مصلحت اندیشی ملی آمد نه مصلحتاندیشی سیاسی و جناحی همچنان که اصلاحطلبان این کار را کردند. براساس مصلحتاندیشی ملی در شرایط خطیر به حمایت از آقای روحانی آمدند، آقای روحانی هم در انتخابات مجلس پیش رو اگر آقای ناطقنوری کاندیدا شوند براساس همان مصلحتاندیشی ملی از آقای ناطقنوری حمایت خواهند کرد. اگرچه رئیسجمهور به ظاهر و بهعنوان تکلیف قانونی نمیتواند از کسی حمایت رسمی کند. اما حضور آقای ناطقنوری برای رئیسجمهور بسیار نویدبخش و خرسندکننده خواهد بود. همچنان که من معتقدم حضور آقای ناطقنوری در عرصه انتخابات برای اصلاحطلبان هم بسیار مغتنم و خوشحالکننده است.
ارسال نظر
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها