امروز جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۳:۳۰
کد خبر: ۲۰۴۳
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۲
در واقع سكوت رسمی رهبری در قبال نامه تعجب‌آور هاشمی رفسنجانی، بیش از هرچیز نشان از پختگی سیاسی ایشان داشت؛ چراكه دفاع یا رد این نامه می‌توانست تشنج‌های زیادی در میان هواداران و یا مخالفان ریاست جمهوری و نیز كاندیداها ایجاد كند و انتخابات خردادماه را زیر سئوال ببرد اما این سكوت باعث آرامش نسبی در فضای انتخاباتی كشور شد.
یكی از بحران های گسترده كه هزینه‌های زیادی به نظام تحمیل كرد،حوادث مربوط به سال 1388 بود. ظاهر این رویداد تاریخی، اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری با ادعای واهی تقلب بدون هیچ گونه دلیل و مدرك محكمه‌پسند بود كه با استفاده از روش‌های غیرقانونی و كشاندن اعتراضات به سطح خیابان‌ها به وقوع پیوست ولی عملا براندازی نظام و مقابله با جمهوری اسلامی در دستور كار مخالفین داخلی و معاندین خارجی قرار گرفت.

این حوادث با برخورداری از شرایط و ویژگی‌های منحصر به فرد، یكی از پیچیده‌ترین شرایط سه دهه گذشته انقلاب اسلامی را به خود اختصاص داد و به واسطه آن بسیاری از ظرفیت‌ها و واقعیت‌های جمهوری اسلامی محك خورد و به آزمون گذاشته شد.

در چنین شرایطی٬ نقش رهبری یك نظام٬ از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ اگر شخص اول یك كشور نتواند به درستی شرایط بحرانی را مدیریت كند٬ قطعا چنین شرایطی تبعات جبران ناپذیری بر كشور تحمیل خواهد كرد. پس از گذشت 6 سال از فتنه و هویدا شدن ابعاد مخفی این جریان٬ بررسی نقش مدیریتی مدبرانه مقام معظم رهبری در فتنه 88 امری قابل تامل است؛ چرا كه این حادثه، ویژگی ها و ظرفیت‌های علمی،فقهی، راهبردی و مدیریتی مقام معظم رهبری را به دلیل بزرگی و عمق بحران، بیش از سایر حوادث آشكار كرد و از این جهت می‌تواند الگوی مناسبی برای عملكرد مدیران و مسئولان در سطوح مختلف نظام قرار گیرد.

از سویی، پس از كنكاش در آنچه به عنوان بنیانهای نظری مدیریت بحران شناخته شد، ضروریست كه بستر تحقق و اجرای آن را نیز بازنگری نمود. چرا كه میزان كارآمدی و تاثیر مولفه های مدیریت بحران در یك نظام در صحنه عمل است كه مشخص می گردد. در این گزارش به برخی از زوایای مدیریتی رهبر انقلاب، در فتنه 88 اشاره شده است.

مدیریت صورت گرفته از سوی مقام معظم رهبری در بحران انتخابات 1388 ٬ ویژگی منحصر به فرد دیگری دارد كه همانا انطباق آن بر ارزش های اساسی و اهداف بنیادین دین مبین اسلام است. در بعد ظاهری، بهره گیری به جا و هوشمندانه معظم له از مفاهیم دینی مرتبط و كلید واژه هایی چون «فتنه»، «بصیرت»،«صبر»، «انصاف»، «امتحان عظیم»، «پرهیز از تهمت»، «مراقبت در گفتار» و... همچنین بازخوانی قرینه‌های تاریخی صدر اسلام شاهدی بر این مدعا بوده، علاوه بر آنكه اندك دقتی در روح بیانات و باطن شیوه‌های به كار بسته، نشانه‌هایی از همگرایی كامل با آموزه‌های وحیانی كتاب و سنت اسلامی مشاهده می‌گردد.

بازخوانی بیانات، هشدارها و اقدامات مقام معظم رهبری در بزنگاه‌های سیاسی این دوره گویای ظرافت و دقت لازم صورت گرفته در مراحل مختلف رویارویی با بحران است كه تابع سلسله مراتب تعیین شده در قاعده امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. اگر برای ضرورت امر به معروف و نهی از منكر در دین اسلام سه مرحله تقسیم بندی رویارویی فرهنگی، سیاسی و نظامی قائل شویم در رفتار و سلوك مدیریتی رهبری نیز سه مرحله مشابه در مواجهه با بحران 1388 قابل تمییز است.

در این گزارش، نقش مقام معظم رهبری در مدیریت بحران حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در سطح سیاست گذاری و هدایت راهبردی، مورد بررسی قرار می گیرد.

سیاست گذاری و هدایت راهبردی

اگر چه نقش و جایگاه رهبری انقلاب به عنوان موثرترین كنشگر عرصه بحران 88، از ابعاد مختلف قابل بررسی است، اما این نقش ابتدا در مقام سیاستگذاری و هدایت راهبردی از منظر كاربست تمهیداتی برای پرهیز و پیشگیری از وقوع بحران مورد واكاوی قرار می گیرد. یكی از دو تعریف عمده قابل تفكیك و شناسایی، در مورد فرآیندی كه ما آن را مدیریت بحران می‌نامیم، تحلیل‌ها و تعاریفی است كه به فرآیند تدبیر بر وضعیت زمانی قبل از بروز و رخداد بحران متمركز می‌گردد.

در این دسته بندی، مدیریت بحران فرآیندی محسوب می‌شود كه در آن تدبیرگران با شناسایی وجوه مشترك و تشابه بحران‌ها به نقاط قابل اتكاء و علائم قابل تعمیم دست می‌یابند. لذا با بروز نشانه‌های بحران، از وقوع این پدیده جلوگیری و با آن مقابله می‌كند. بر مبنای این الگو، هرچند كه هیچ بحرانی دقیقاً مشابه بحران‌های دیگر نیست، با این وجود، تشابهات قابل توجهی بین آنها وجود دارد كه كشف و درك این تشابهات كلیدی جهت برنامه‌ریزی برای ممانعت از ظهور بحران، محور اصلی مدیریت بحران قرار می‌گیرد.

همسو با همین فضا، كریتنر نیز با رویكردی پیشگیرانه كه ناظر بر تدبیر بحران در یك سازمان می‌باشد، معتقد است: «مدیریت بحران عبارت است از پیش‌بینی و تدارك و آمادگی برای رویارویی با رویدادهایی كه بقاء و حیات سازمان را تهدید می‌كند.»

در هر حال در رویكرد مبتنی بر وضعیت زمانی قبل از بروز بحران، مدیریت بحران در كاركرد دوگانه پیش‌بینی و پیشگیری از بحران، تجلی می‌یابد.

اگرچه در جای جای مسیر پر فراز و نشیب مدیریت مقام معظم رهبری در بحران انتخابات ریاست جمهوری 1388 ردپایی از سیاست‌گذاری و هدایت راهبردی معظم‌له دیده می‌شود، اینگونه راهبردهای مدیریتی رهبر انقلاب در این حوادث، تحت 14 عنوان مورد بررسی و توجه قرار می گیرد. از این چهارده راهبرد كه مرتبط با بخش اول فرضیه یعنی سیاستگذاری و هدایت راهبردی معظم له احصاء و دسته بندی می گردد، 6 راهبرد اول كه پیش از دوره گسترش بحران و به اصطلاح در دوره پیدایش(دوره ماقبل بحران) اتخاذ شده، ناظر بر پیشگیری از بحران بوده و 8 راهبرد دیگر در چارچوب دیگر اصول مدیریت بحران، قابل تحلیل است.

به هرحال در نگاه كلی، از ماهها قبل از برگزاری انتخابات تا روز برگزاری آن در 22 خرداد 1388 و همچنین در مواقع مختلف پس از آن، شاخص ترین و مهم ترین گزینه های مدیریتی رهبر معظم انقلاب، به شرح ذیل دسته بندی می گردد.

*تعیین و تبیین خطوط كلی

تا پیش از برگزاری انتخابات در 22 خرداد 1388، همچون انتخابات گذشته، مقام معظم رهبری با تعیین خطوط كلی، خواست ها و مطالبات اساسی جامعه اسلامی را متذكر شده، شرایط و ویژگی های كلی گزینه اصلح در مسیر انقلاب و اهداف و آرمان های آن را بیان فرمودند. نگاهی به پیشینه این موضوع نشان می دهد شكل گیری فضای عدالت خواهی و مبارزه با فساد و تجمل گرایی در آستانه انتخابات 1384، به حق محصول به راه انداختن این گفتمان از سوی مقام معظم رهبری در سال های پیش از آن بود. در دوره ای كه مدعیان اصلاحات فقط شعار اصلاح سر می دادند و به جای پرداختن به اصلاحات واقعی، با طرح مسائل حاشیه ای و انحرافی در مسیر ضد اصلاح گام برمی داشتند، ایشان در موضع گیری های مختلف بر اصلاحات واقعی همچون مسئله عدالت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض تاكید كرده و این امور را به مطالبات اصلی مردم در انتخابات- كه در جمهوری اسلامی، همانا مظهر اراده مردمی در  تعیین سرنوشت خویش بوده است- تبدیل نمودند. این نقش بی بدیل در انتخابات نهم ریاست جمهوری در سال 1384 خود را آشكار ساخت.

در انتخابات سال 88 نیز مقام معظم رهبری دو محور گفتمانی را به موازات یكدیگر پیش می بردند؛ یكی موضوع «سیرت و صورت» انقلاب كه بیشتر ناظر به صیانت از اصول و مبانی انقلاب بود و دیگری محور «پیشرفت و عدالت» توامان در دهه چهارم به عنوان گفتمان آینده ساز كشور. اگرچه ایشان برای اولین بار مسئله صورت و سیرت انقلاب را در دیدار مجلس خبرگان به صورت اجمالی بیان كردند اما سخنرانی ایشان در دانشگاه علم و صنعت(24/9/1387) را باید مبدا چنین گفتمانی دانست. در این سخنرانی، ایشان جمهوری اسلامی را به دو بعد «ساخت حقیقی» و «ساخت حقوقی» تقسیم كردند و صیانت از ساخت حقیقی یا سیرت نظام كه جهت گیری های اصولی انقلاب را در بر می گرفت را اساس كار دانستند. ایشان در این سخنرانی، بار دیگر گفتمان انقلاب را بازخوانی كردند و مولفه‌های اصلی و كلیدی این گفتمان را به عنوان سیرت انقلاب و ساخت درونی و حقیقی جمهوری اسلامی تبیین نمودند.

 انتخاب دهه چهارم به عنوان دهه گفتمان «پیشرفت و عدالت» نیز محور دیگر این گفتمان سازی بود كه مبداء آن سخنرانی اول فروردین 87 در مشهد بود كه جهت‌گیری نظام در دهه آینده را روشن و مشخص می‌كرد.

ایشان در ابتدای سال 88 نیز به صورت مبسوط به شعار دهه چهارم پرداختند و خطوط اصلی در این باره را تبیین فرمودند. معظم‌له همچنین در دیدار با دانشجویان دانشگاه‌های كردستان در اردیبهشت سال 88 نیز زوایای دیگری از گفتمان را طرح كردند كه در جهت دادن به مطالبات و تقاضاهای اجتماعی نقش آفرین و موثر بود.

معرفی شاخصهای انتخابات سالم، توصیه به حضور گسترده در انتخابات، معرفی شاخصهای فرد اصلح جهت كاهش سردرگمی مردم، دعوت به حفظ اخلاق انتخاباتی (برحذر داشتن از مجادله و تهمت)، تأكید بر شناخت بیشتر مردم نسبت به برخی جناحبندیها از جمله این اقدامات بود.

*تاكید بر اصل مشاركت در انتخابات

همواره یكی از سیاست های كلی نظام و مقام معظم رهبری در انتخاباتهای مختلف، حضور و مشاركت حداكثری بوده كه با تدبیر و تاكید مقام معظم رهبری، شاهد ركورد شكنی مشاركت 85 درصدی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بوده ایم. بی تردید نصاب شكنی حضور 40 میلیونی مردم در این انتخابات كه مایه اقتدار  و تثبیت نظام مردم سالاری دینی است، یكی از مولفه های تدبیر رهبر انقلاب در شكل گیری این حماسه تاریخی به شمار می آید. ایشان در سخنرانی های متفاوت خود، با تاكید بر اهمیت اصل انتخابات، افشای برنامه ها و توطئه های دشمنان علیه نظام اسلامی، ترسیم چشم انداز مثبت و امید بخش آینده نظام، ابراز اعتماد به انتخاب مردم و تقویت فضای رقابتی و آزاد در انتخابات، بستر این حضور گسترده و میلیونی را فراهم ساختند.

تاكید مستمر رهبر انقلاب بر مشاركت گسترده مردم به عنوان مسئله اول انتخابات در همه سخنرانی ها، افشای برنامه و خواست دشمن برای كاهش مشاركت مردم، ترسیم فضای امید و چشم انداز مثبت و رو به جلو برای كشور، ابراز اعتماد به تشخیص و انتخاب مردم و نیز تقویت فضای رقابتی و آزاد در انتخابات، از محورهای اصلی¬ای بود كه از سوی رهبری طرح شد و مورد تاكید قرار گرفت.

ایشان در سفر به مشهد و سنندج درباره¬ی اولویت داشتن نفس حضور و مشاركت گسترده ی مردم سخن گفتند و اینكه چه كسی به مقام ریاست جمهوری دست یابد را اولویت دوم دانستند.

*تقویت فضای آزاد و ایجاد رقابت در انتخابات

همواره، اصل ایجاد فضایی رقابتی و آزاد در همه انتخابات‌ها از سوی مقام معظم رهبری پیگیری و تاكید می شده است. در واقع، احترام به نظر و خواست عمومی مردم به عنوان ولی نعمتان انقلاب، علاوه بر تامین و پاسداشت اصل آزادی در نظام جمهوری اسلامی، مقبولیت مردمی را به ارمغان خواهد آورد كه زمینه لازم برای برگزاری پر شور و مشاركت گسترده در انتخابات بوده و پایه های مشروعیت نظام را مستحكم تر خواهد كرد.

رویكرد رهبر انقلاب پیش از انتخابات در این دوره نیز به گونه‌ای بود كه تحولات طوری پیش رود كه شرایط برابری برای رقابت میان نامزدهای انتخاباتی فراهم شود و جامعه نیز آزادانه فرد مورد نظر خود را بیابد. همین رویكرد، رقابت سنگین و پرشور و هیجان انتخابات دهم را موجب شد.

اما جریان بحران آفرین كه می‌كوشید تا شایعه تقلب در انتخابات را پیش از برگزاری آن و حین مناظره‌ها تقویت كند، شائبه حمایت از كاندیدایی خاص از سوی معظم له را مطرح كرد كه بی‌درنگ مورد هشدار رهبری قرار گرفت. ایشان در بیانات آغاز سال 88 در حرم رضوی كه غالبا مورد توجه بیشتر توده‌های مردم قرار می‌گیرد ضمن هشدار به برگزاری انتخاباتی پرشور به دست اندركاران تاكید كردند كه بایستی دست نامزدها باز باشد تا مردم آزادانه بتوانند انتخاب كنند.

علاوه بر این، در پایان سخنانشان با تبیین این نكته كه رای خود را به هیچ كس نخواهند گفت، تشخیص را بر عهده مردم نهادند و راه سوء استفاده های احتمالی هر دو جریان رقیب را بستند.

در بیان شاخصه‌های انتخاب رئیس جمهور «اصلح» نیز كه محور جنگ روانی دشمن قرار گرفته و به خلاف، معظم له را به جانبداری از كاندیدای خاص متهم می‌كردند، تلاش ایشان آن بود كه با ارائه تحلیل از وضعیت كنونی كشور و جهانی، ویژگی‌های رئیس جمهور اصلح را برای پیشبرد سریع تر كشور معرفی كنند كه در چند ویژگی عمده خلاصه می شد و در بیانات در جمع مردم كردستان در اردیبهشت 88 چنین برشماری شد: «قاطعیت در برابر نظام سلطه، ساده زیستی، خضوع در برابر مردم و رسیدگی مضاعف به جامعه خویش.»

*مراقبت از سلامت انتخابات

در طول تاریخ انقلاب، دشمنان همواره از مدت‌ها قبل از برگزاری انتخابات تا بعد از آن، نسبت به سلامت انتخابات خدشه وارد می‌ساخته‌اند كه در این انتخابات نیز همین پروژه تكرار شد.

مهمترین دستاویز جریان فتنه برای شعله‌ور ساختن آتش غائله پس از انتخابات، مسئله‌ی دروغ تقلب و متهم ساختن نظام جمهوری اسلامی به دست بردن در آرای مردم بود. اتهام خلاف واقع و ناجوانمردانه‌ای كه موجب تشویش اذهان عمومی، سوءاستفاده دشمنان و وارد آمدن ضربات سنگینی بر پیكره انقلاب و جامعه‌ی ایران گردید تا جایی كه مقام معظم رهبری در سخنان خود، صراحتا آن را بزرگ‌ترین جرم فتنه گران در حوادث انتخابات 88 خواندند.

باید گفت طرح شبهه‌ی احتمال تقلب در انتخابات 88، كه یكی از راهكارهای مرسوم و شناخته شده در پروژه‌های انقلاب رنگی برای كلید زدن فرآیند نافرمانی مدنی محسوب می‌شود، از چند ماه پیش از انتخابات در دستور كار رهبران و اتاق‌های فكر جریان اصلاحات قرار گرفته بود و برخی صاحبنظران آن را گریزگاه اصلاح طلبان برای فرار از شكست احتمالی تعبیر می‌كردند.

لذا از همان آغاز رقابت‌های انتخاباتی، سناریوی تشكیك در سلامت انتخابات و القای احتمال قریب به یقین بروز تقلب گسترده، طراحی شد و از سوی طیف‌های مختلف جریان اصلاحات به طور هماهنگ به اجرا در آمد.

جبهه دوم خرداد به رغم آگاهی از سلامت انتخابات، اما با زمینه‌هایی كه داشت، از همان لحظات نخست سر طغیان در برابر آرای عمومی برداشت و از پذیرفتن نتیجه سرباز زد. رفتار هنجار شكنانه‌ی این جبهه كه به آشوب آفرینی و اغتشاش منتهی شد، به لحاظ زمانی از دو مرحله متفاوت برخوردار بود: مرحله‌ی نخست از زمان اعلام آرای توسط وزارت كشور آغاز شد و تا 10 تیر یعنی زمان اعلام قطعی نتایج توسط شورای نگهبان ادامه یافت. در این دوره بیشترین هجمه‌ی تبلیغاتی این جبهه‌ی سیاسی به همراه نیروهای حامی آنها در خارج از كشور بر مسئله «تقلب» متمركز بود. اما در مرحله‌ی دوم كه از 10 تیر به بعد آغاز می شود، این جبهه كه دیگر دستیابی به اهداف خود یعنی سقوط دولت احمدی نژاد را بر باد رفته می‌بیند، به مظلوم‌نمایی از خود و خشونت‌ورز معرفی كردن حكومت جمهوری اسلامی می پردازد و به عبارت دیگر به خونخواهی كسانی كه آنها را «شهید» معرفی می‌كند بر می‌خیزد.

البته رهبر معظم انقلاب اسلامی از همان ابتدا با كیاست و ژرفای نظر خود این خط انحرافی كه راهبرد خود را بر مبنای موضوع تقلب قرار داده بود را شناسایی كرده و چندین بار در خلال بیانات خود قبل و پس از برگزاری انتخابات نسبت به آن هشدار دادند. ذیلا به بیانات تامل برانگیز معظم له در واكنش به توطئه‌ی تشكیك در انتخابات كه از عمق تیز بینی و هوشمندی ایشان در رصد جریانات سیاسی حكایت دارد، اشاره می‌كنیم :

هشدار اول : اول فروردین 1388- مشهد مقدس 3 ماه قبل از برگزاری انتخابات: «انتخابات به فضل الهی و به حول قوه الهی، انتخابات سالمی است. من می‌بینم بعضی‌ها در انتخاباتی كه دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كرده‌اند به خدشه كردن. این چه منطقی است؟ این چه فكری است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است- در حدود سی انتخابات-مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسما متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین كرده‌اند و انتخابات صحیح بوده است و چرا بی خود خدشه می كنند، مردم را متزلزل می كنند، تردید ایجاد می كنند؟ »

هشدار دوم: 9 اردیبهشت 1388 در دیدار با جمعی از معلمان ، پرستاران و كارگران: «یكی از دشمنی‌ها همین است كه این پدیده با ارزش تاثیرگذار حضور مردم و نقش‌آفرینی مردم در اداره‌ی كشور را در تبلیغات خودشان نفی كنند یا ندیده بگیرند یا انكار كنند. بارها و بارها در اظهارات صریح‌شان، در اظهارات كنایه آمیزشان در انتخابات كشورمان خدشه كردند. نه؛ انتخابات كشور ما از انتخابات اكثر این كشورهای مدعی دموكراسی هم آزادتر است هم پر شورتر، هم انگیزه‌ی مردم در این انتخابات بیشتر است. انتخابات پر شور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه می‌كند. از دشمن انتظاری هم جز دشمنی نیست. چه انتظاری هست؟ بی‌توقعی از دوستان است. بی‌توقعی از كسانی است كه جزو این ملت‌اند؛ واقعیات را دارند می‌بینند؛ می‌بینند كه این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام می‌گیرد. در عین حال همان حرفی را كه دشمن می‌زند اینها هم می‌زنند. من انتظارم این است كه كسانی كه با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت به آنها توجه كنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سئوال نبرند. مرتب تكرار نكنند كه آقا این انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ می‌گویند؟ چرا این همه زحماتی را كه این مسئولان در طول این سال‌های متمادی متحمل شدند، ندیده می‌گیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسی می‌كنند؟»

هشدار سوم در 14 خرداد 1388 در آستانه برگزاری انتخابات : «نكته اول این است كه از دو سه ماه قبل از این رادیوهای بیگانه شروع كردند به بدنام كردن مردم. گاهی گفتند: این انتخابات نیست. انتصابات است. گاهی گفتند: این یك بازی كنترل شده درون حكومت است. گفتند: این كاندیداها خودشان دارند بازی می كنند. نامزدهای مختلف كه می‌بینید با هم اختلاف نظر دارند، اینها هم ظاهرسازی است. بازی است. گاهی گفتند: در انتخابات قطعا تقلب انجام خواهد گرفت. هر وقتی یك چیزی گفتند. مقصود از همه‌ی این تخریب‌ها یك چیز است و او اینكه می‌خواهند ملت در انتخابات مشاركت قوی و نمایانی  نكند.»

یادآوری عبرت‌آموز در 29 خرداد  پس از برگزاری انتخابات و آغاز فتنه: «این خط را پیش از انتخابات هم شروع كردند. از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هی دارند دائما به گوش ها می‌خوانند، تكرار می‌كنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. می‌خواستند زمینه را آماده كنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم كه این حرفی را كه دشمن می خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد نگوئید.»

*امنیت انتخابات و كنترل هیجانات تبلیغاتی

به دنبال برگزاری مناظره‌های انتخاباتی كه برای نخستین بار به این شكل در تاریخ انقلاب روی داد، فضای ملتهبی در جامعه حاكم شد كه عملكرد نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنها، این فضا را تشدید كرد.

در میان انبوه برنامه هایی كه رسانه ملی برای معرفی كاندیداها تدارك دیده بود، صحبت‌های چهره به چهره آنها با دوربین و نیز مصاحبه های كارشناسی و مصاحبه با خبر شبكه 2 سیما بیننده زیادی داشت اما توجه اصلی را فیلم‌های مستند تولیدی ستاد كاندیداها و از آن مهم‌تر، مناظره‌های رودرروی آنها به خود جلب كرد و تاثیر غیر قابل انكاری در سرنوشت انتخابات گذاشت.

هر چند پخش فیلم های مستند نامزدها، تنور انتخابات را داغ كرد اما مناظره‌های زنده تلویزیونی كه طی 12 تا 18 خرداد از ساعت ده و نیم تا 12 شب از شبكه 3 سیما پخش شد، فضای انتخابات را از شدت حرارت و هیجان، منفجر كرد.

در مناظره تلویزیونی 13 خرداد میان احمدی نژاد و میر حسین موسوی، احمدی نژاد ضمن وارد كردن اتهام فساد اقتصادی به خانواده هاشمی رفسنجانی، وی را بنیانگذار اشرافیت خواند و سه رقیب خود یعنی رضایی، موسوی و كروبی را به عنوان نمایندگان هاشمی در انتخابات مورد تهاجم قرار داد.

روز بعد از مناظره 13 خرداد (مناظره موسوی- احمدی نژاد)، مسئولان ارشد كشور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در مرقد مطهر شركت كردند. جمعیت رو به روی جایگاه را اكثرا طرفداران احمدی‌نژاد تشكیل می‌دادند ولی تعدادی از طرفداران موسوی هم حضور داشتند و دو طرف با تمام توان برای جایگاه و دوربین‌های تلویزیون كه به طور زنده مراسم را پخش می كردند، ابراز احساسات می‌كردند.

رهبر انقلاب در این مراسم به موضوع انتخابات و تبلیغات انتخاباتی هم اشاره كردند و گفتند: «درباره حضور جوانان علاقه‌مند به نامزدها در خیابان‌ها حرفی نمی‌زنم اما مبادا این مساله به مجادله و درگیری و اغتشاش بینجامد كه اگر كسی به این مساله اصرار داشته باشد، حتما یا خائن است یا بسیار غافل» ایشان یك بار دیگر تاكید كردند«به كسی نمی‌گویند كه به چه نامزدی رای بدهد یا ندهد چرا كه این مساله به خود مردم مربوط و متعلق به ملت است.»

اوج فضاسازی تبلیغاتی و ایجاد جو تشنج، مربوط به نامه آقای هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبر انقلاب بود كه با رسانه‌ای و علنی شدن آن، فضا ملتهب‌تر گردید.

نامه هاشمی رفسنجانی واكنش تندی بود به اظهارات احمدی‌نژاد در مناظره تلویزیونی با موسوی كه در تاریخ 19 خرداد 1388 به صورت سرگشاده، خطاب به مقام معظم رهبری بدون سلام و عرض تحیت در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت و انعكاس وسیعی پیدا كرد.

نامه ای كه آشكارا نشان می‌داد هاشمی در كشاكش رقابت‌های سیاسی، حفظ جایگاه خود را بر حفظ وحدت و آرامش نظام اسلامی و رعایت شان رفیع ولی فقیه مقدم می‌شمارد.

این اقدام معنادار به وضوح نشان می‌دهد كه قصد هاشمی صرفا گفت و گو با رهبری نبوده، زیرا می‌توانست مطالب خود را مستقیما و در دیدار خصوصی به سمع و نظر ایشان برساند. بلكه ظاهرا وی می‌خواست از رهگذر علنی ساختن نامه‌ی خود، پای مقام معظم رهبری را به ماجرا كشانده و با واداشتن ایشان به اتخاذ موضع، صحنه را علیه احمدی‌نژاد بیاراید.

نامه سرگشاده‌ی هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، واكنش های تندی را در میان سیاسیون اصولگرا، دانشجویان متعهد و آحاد ملت انقلابی ایران برانگیخت. به طوری كه فردای آن روز یعنی 20 خرداد 88 انبوهی از موضع گیری‌ها، مصاحبه‌ها و نامه‌های سرگشاده در انتقاد به هاشمی در مطبوعات و رسانه‌های كشور منتشر گردید.

رهبر انقلاب با مدیریت صحیح این فضا، اجازه هرگونه سوء استفاده دشمنان و مخالفان را سلب نمود. در واقع سكوت معظم‌له در برهه‌ی حساس پیش از برگزاری انتخابات و بی پاسخ گذاشتن نامه‌ی متكبرانه هاشمی تدبیری هوشمندانه بود كه ابتكار عمل را از دست حریف ستاند و از ایجاد موجی كاذب با هدف برگشت فضا به نفع كاندیدایی خاص جلوگیری نمود. 

می‌توان اتخاذ تكنیك صبر و انتظار مقام معظم رهبری را در مواجهه با این رویداد، در چارچوب یكی از اهداف اصلی مدیریت بحران، كه همانا ایجاد بستری مناسب جهت درك و پذیرش واقعیات بحران موجود برای بخش عظیمی از افراد و گروه‌های درگیر و توده‌های حامی آنها است٬  بررسی كرد. این امر بر اساس ویژگی منحصر به فرد موقعیت شناسی شخص رهبری تحلیل می‌شود كه با استفاده از تكنیك مذكور ضمن تحدید جوانب مخرب بحران اجازه داد تا این واقعه مسیر طبیعی خود را طی نموده و در فرصت مناسب به مهار آن پرداخته شود.

در واقع سكوت رسمی رهبری در قبال نامه تعجب‌آور هاشمی رفسنجانی، بیش از هرچیز نشان از پختگی سیاسی ایشان داشت؛ چراكه دفاع یا رد این نامه می‌توانست تشنج‌های زیادی در میان هواداران و یا مخالفان ریاست جمهوری و نیز كاندیداها ایجاد كند و انتخابات خردادماه را زیر سئوال ببرد اما این سكوت باعث آرامش نسبی در فضای انتخاباتی كشور شد.

اگر ایشان در آن مقطع ادعاهای آقای هاشمی را رد می‌كردند و همانگونه كه در خطبه‌های نماز جمعه هفته بعد از انتخابات 22 خرداد به صراحت به اختلاف دیدگاه آقای هاشمی با رییس‌جمهور اشاره كردند و فرمودند نظر رئیس‌جمهور به نظر بنده نزدیكتر است و نیز با حمایت از خدمات ارزشمند دولت نهم؛ سیاهنمایی‌ها و پخش كارنامه‌های جعلی علیه دولت و اتهامات و توهین آشكار به رییس‌جمهور قانونی مملكت و دروغگو و خرافاتی خواندن وی از سوی كاندیداها را محكوم كردند؛ همین افرادی كه فردای انتخابات جنجال به پا كردند و با به اغتشاش كشیدن كشور سعی در القای تقلب در انتخابات كردند؛ موضع گیری رهبر انقلاب (مدظله) را به عنوان دخالت مستقیم در انتخابات مطرح كرده و از آن بهره‌گیری سوء می‌كردند و بر عكس آن نیز چنان چه مقام معظم رهبری در آن مقطع در تأیید سوابق انقلابی و گذشته آقای هاشمی سخنی می‌گفتند؛ همان‌گونه كه در بخشی از خطبه‌های نماز جمعه هفته بعد از برگزاری انتخابات بدان اشاره كردند-بوقهای تبلیغاتی كاندیداها با حذف پیشوندها و پسوندهای بیانات معظم‌له چوب تكفیر احمدی‌‌نژاد را بلند می‌كردند و به اسم ولایت فقیه حكم خروج احمدی‌نژاد از گردونه رقابتهای انتخاباتی را صادر می‌كردند. اما بینش عمیق رهبری با سكوت در برابر نامه‌ی آقای هاشمی اجازه هرگونه مانور و بهره‌گیری سوء از سخنان و مواضع ایشان را از سوی فرصت‌طلبان سلب كرد.

تلاش كاندیداهایی كه شكست خود را از قبل پیش‌بینی كرده بودند برای دخالت دادن رهبری در انتخابات تا دقیقه90 نیز ادامه داشت و حتی یك روز مانده به انتخابات نیز میرحسین موسوی با ارسال نامه‌ای به مقام معظم رهبری از رهبر انقلاب در خواست كرد تا ایشان با رهنمودها و دخالت مستقیم، موجبات بی‌طرفی همه مقامات، مجریان و ناظران انتخابات را فراهم كنند تا از آرای مردم محافظت شود!

اما حكمت و بینش رهبری در سكوت نمودن و عدم پاسخ به این نامه و گرفتن بهانه از اردوگاه متحد مخالفان؛تمامی ترفندهای سیاسی را عقیم كرد تا ملت بزرگ ایران با آگاهی و درك و شعور بالای خود مستقلاً تصمیم گرفته و كاندیدای اصلح را برگزینند.

در آخرین حركت، طراحان متوسل به شگردی دیگر شده و به پخش شایعات روی آوردند. آنان تنها ساعاتی مانده به آغاز رای‌گیری‌ها برای اعمال نفوذ بر رفتار رای دهندگان و قرار دادن معظم له در عمل انجام شده، شایعه‌ای هدفمند و شیطنت آمیز بصورت گسترده پخش كردند كه مقام معظم رهبری به نامه ی آقای هاشمی پاسخ داده است. این اقدام نیز سریعا از جانب دفتر مقام معظم رهبری تكذیب شد و ترفند آنان بی ثمر ماند.

معظم له در روز انتخابات نیز این مسئله را تذكر دادند :«من دیدم دیروز و دیشب – در این پیامك‌های فراوانی كه در دست مردم هست- شایعاتی را از قول من نقل می كردند كه دروغ محض بود و واقعیت نداشت.»

ایشان در مصاحبه خود در اولین ساعات رای گیری صبح روز انتخابات باز هم موضوع امنیت را مورد توجه قرار دادند و با دعوت مجدد به حفظ آرامش با بكارگیری واژه هایی چون؛ صبر، حلم، وقار، متانت و سكینه روحی از مردم خواستند از امكان ایجاد تشنج بدخواهان در مراكز رای گیری جلوگیری كنند. بهره‌گیری از ظرفیت‌های قانونی به منظور اقناع معترضین

موافقت با تمدید زمان شكایت و باز شماری 10 درصد صندوق‌های رای نمونه‌هایی از انعطاف رهبری و جمهوری اسلامی در برابر فتنه‌گران بود، تا از زمان از دست نرفته دست از لجاجت و كینه توزی بردارند. این تاكتیك نیز از منظر پیشگیری و پیش از دوره بحران (دوره گسترش)، قابل ارزیابی است.

 رهبر انقلاب برای متقاعد كردن جریان مردد و معترض به نتایج انتخابات ضمن دعوت كاندیداها به حفظ اخلاق در پیروزی و شكست، بنا به درخواست بعضی افراد، از اختیارات اصل 57 استفاده كردند و بر آن اساس با تمدید 5 روزه مهلت رسیدگی به شكایات موافقت كردند و شورای نگهبان نیز در این فرصت اشخاصی مانند افتخار جهرمی، رحیمیان، ابوترابی، ولایتی، حداد عادل و دری نجف آبادی را در بازشماری آراء به تركیب خود اضافه كرد.

ایشان با درك لزوم حفط آرامش و وحدت در بین مردم، فریب خوردگان جریان فتنه را به تبری جستن و نادیده نگرفتن حقایق به بهانه عقلانیت توصیه كردند و با دفاع از گذشته و ذكر سوابق انقلابی بعضی از آنها، مسیر بازگشت را بازگذاشتند.در واقع، تلاش معظم له در جهت احقاق حقوق مطالبه كنندگان كه خودشان به عنوان یكی از پشتیبانان این افراد می شدند، حكایت از درایت ایشان در ایجاد ثبات داشت.

همانطور كه در مبانی نظری اشاره شد، مدیریت بحران نیازمند بهره جستن از تكنیك های موثر تدبیر و تحدید بحران است. تكنیك افزایش اعتبار از جمله این تكنیك ها بوده كه طی آن تلاش می گردد كه در احساس و برآورد حریف نسبت به ارزش هدف هایی كه دنبال می كند دگرگونی ایجاد شود. برای این منظور باید ترتیباتی اتخاذ نمود كه حریف احساس كند كه می باید هزینه زیادی برای ایجاد و استمرار بحران پرداخت نماید. از نگاهی، دو بند 7 و 8 در این راستا قابل تعریف است.

*تاكید بر قانون گرایی

مهم ترین رویكرد رهبر انقلاب پس از انتخابات كه منجر به شكست شورش‌های جبهه دوم خرداد شد، تاكید و پایداری ایشان بر روی «قانون گرایی» بود. معظم له بارها قانون را فصل الخطاب اعلام كردند و با صبر و شجاعت بر سر آن ایستادند. در روزهایی كه رهبران فتنه به دلیل آشوب آفرینی گمان می كردند می توانند به روش های آنارشیستی از انقلاب امتیاز بگیرند، كوتاه نیامدن رهبر انقلاب از قانون و قانونمداری در برابر مطالبات فراقانونی آنان در نهایت ثبات و جمهوریت، هردو را به ارمغان آورد.

*مقاومت در برابر فشارها و ایستادگی قاطع

مواضع رهبری در روزهای پس از انتخابات توانست اهداف برخی جریان های سیاسی داخلی و خارجی برای تحقق انقلاب مخملی در ایران را با مانعی بزرگ مواجه سازد. عدم تمكین به پیشنهاداتی همچون تشكیل شورای حل مسئله، برخورد قاطع در برابر پیشنهاد ابطال انتخابات، از جمله این ایستادگی‌ها بود.

نگاهی به وقایع رخ داده در روزهای پر حادثه بحران 88 نشان می دهد، پروژه ابطال انتخابات، خواسته اصلی بحران آفرینان بود كه با ایستادگی قاطع رهبر معظم انقلاب مواجه شد. «خاتمی با اینكه پیش از این به صراحت گفته است در ایران تقلب ممكن نیست، در پس پرده آتش بیار معركه می شود. او صبح روز بعد از انتخابات یعنی زمانی كه آراء هنوز در حال شمارش بود، با هاشمی رفسنجانی تماس گرفته و می گوید كه به همراه «میرحسین موسوی» و «سید حسن خمینی» قصد دیدار وی را دارد. به گفته هاشمی، خواسته این سه تن در دیدار ظهر 23 خرداد «ابطال انتخابات بود و راه های قانونی را نیز قبول نداشتند.»

«ابطال انتخابات» خواسته‌ای بود كه جریان فتنه از آن كوتاه نمی‌آمد، چرا كه برای پیش برد طرح كودتا، ابطال یك گام اساسی محسوب می شد. لذا روز 26 خرداد وقتی جمعی شامل نمایندگان كاندیداها، نمایندگان مسئولان اجرائی، نظارتی و كمیسیون تبلیغات انتخابات به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند، نمایندگان موسوی و كروبی هم چنان بر ابطال انتخابات اصرار كردند و البته جواب قاطعی از زبان رهبر انقلاب شنیدند: «یك مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم كه دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تكرار نكنید. اگر امروز تمام دنیا نیز روبه رویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم كوتاه نخواهم آمد.»

البته معظم‌له همان طور كه ایستادگی قاطع در برابر سران فتنه را در پیش گرفتند، درباره‌ی فریب خوردگان این حوادث مماشات و گذشت را برگزیدند. آزادی قریب به اتفاق بازداشت شدگان آشوب‌های خیابانی و دستور برخورد با ماموران متخلف و دستور تعطیلی كهریزك، نمونه‌هایی از این رفتار رهبری به شمار می‌آید.

مقام معظم رهبری دوگانه‌ای در «تدبیر» به معنای بهره‌گیری از فرصت‌ها و همچنین «تحدید» در معنای محدود كردن و مهار بحران را اجرا نموده كه در بند‌های بعدی قابل رهگیری است.

*جلوگیری از انشقاق و چند دستگی در توده مردم و ایجاد وحدت

در شرایطی كه جریان مغلوب انتخابات به نتایج انتخابات معترض بوده و به مواضع و رفتارهای ساختارشكن ادامه می‌داد و دشمن خارجی نیز به حمایت از آن‌ها مشغول بود، رهبر معظم انقلاب از همان ابتدا با درایت تلاش داشتند رای‌دهندگان به مغلوب شدگان در انتخابات را نیز در دایره نظام و جمهوری اسلامی تعریف كنند و میان سرمایه رای و پتانسیل آشوب تفكیك و جدایی قائل شوند. در واقع، همه شركت كنندگان در انتخابات دهم با شركت در ساز و كار قانونی انتخابات و رای به كاندیداهای تائید شده شورای نگهبان به نظام جمهوری اسلامی رای داده بودند و این ظلم نخبگان جریانات سیاسی بود كه در صدد بود از این سرمایه رای به عنوان سرمایه آشوب و حركات اعتراضی سوء استفاده كند. ذكر شواهدی چون؛ تعلق همه رای دهندگان 4 نامزد به جبهه انقلاب، رای مردم به كاندیداها با اعتقاد به نظام و ... در بیانات رهبری در این راستا ارزیابی می گردد.

*جذب حداكثری و دفع حداقلی به عنوان سیاست نظام

مقام معظم رهبری بر مبنای «جذب حداكثری و دفع حداقلی» طی 8 ماه پس از انتخابات با معترضین رفتار كردند تا جایی كه طی این مدت بسیاری از توده‌های مردمی كه به هر علتی رای خود را به غیر از رئیس جمهور منتخب داده بودند، به تدریج با مشاهده زاویه گرفتن جریان مدعی خط امام(ره)، راه خود را جدا نموده و در نهایت اقلیت باقی مانده در مسیر جریان فتنه اغلب افرادی بودند كه اكثریت آنان چالش جدی با كلیت جمهوری اسلامی داشتند.

رهبر انقلاب در نماز جمعه 20 شهریور 88، در مسیر اتمام حجت به جریان ساختار شكن، مبانی مواجهه نظام و انقلاب با گرایش های گوناگون سیاسی و فكری را باز تبیین و مرور كردند. مدارا در جای خود و قاطعیت در جای خود، اساس این تبیین به عنوان دو چهره اصلی نظام اسلامی را تشكیل می داد. ایشان از یك سو اختلاف سلایق در چارچوب نظام را نه تنها مضر نمی دانند بلكه آن را نافع می شمارند. رهبرانقلاب حتی مخالفت با مبانی را مادامی كه به معارضه و ضدیت با انقلاب و شمشیر كشیدن علیه نظام نشود، قابل تحمل می دانند.

*تاكید بر لزوم تفكیك جبهه معترض با ضد انقلاب

رفتارهای ساختار شكن جریان فتنه، موجب حمایت سران استكبار از آن ها و اقداماتشان شده بود و آن ها نیز بدون برائت از دشمن، این امر را مایه تقویت هنجار شكنی و نشانه موفقیت خود تلقی كردند كه رهبر انقلاب با درك این فضا نسبت به این تهدید هشدار دادند. بازخوانی مواضع رهبر انقلاب نشان می دهد ایشان در برهه‌ای كه معاندین و دشمنان نظام اسلامی كاملا در صف جریان فتنه قرار گرفته و هم افزایی می كردند، تاكید داشتند كه جریان منتقد و معترض به نتیجه انتخابات بایستی با اظهار برائت از دشمن و حمایت خارجی، حداقل مرزبندی و تكلیف خود را با دشمنان قسم خورده نظام شفاف و روشن نماید. این مرزبندی موجب می‌شد دشمن نتواند در غبار فتنه از ظرفیت و میدان داری برخی غافلین همراه شده با فتنه به سود خود بهره برد و از سوی دیگر در صورت عدم این مرزبندی و تاكید بر معارضه با نظام، با افشای ارتباط و همسویی فتنه‌طلبان با دشمنان قسم خورده به ویژه ضد انقلاب خارجی، تبیین و تمییز حق از باطل برای فریب خوردگان در طوفان فتنه آسانتر ممكن می گردید. تاكید معظم له بر شناخت دوست و دشمن و پرهیز از مخلوط كردن و برخورد خطا با دوست و فرض نكردن دشمن خونی و معاند در لباس دوست، ذیل همین سیاست ارزیابی و تعریف می شود.

همانطور كه در مبانی مدل مدیریت بحران به استفاده تدبیرگر بحران از تكنیك های روانی و جریان سازی اشاره داشتیم، راهبردهای ذیل نیز تحت این عناوین قابل تشریح خواهند بود.

*بازخوانی تناقض های جریان فتنه

در حوادث بعد از انتخابات بارها به بهانه برخی بستر‌سازی‌ها كه مواضع و اقدامات جریان فتنه ایجاد می كرد، شعارها و اقداماتی علیه ارزش ها و شعائر انقلاب از سوی جریانات ضد انقلاب داخل و خارج انجام می گرفت. روز قدس و 13 آبان از جمله روزهایی بود كه این اتفاقات افتاده بود. در برنامه ای كه هواداران جریان فتنه به مناسبت 16 آذر در دانشگاه تهران برگزار كردند، دامنه جسارت ها و هنجار شكنی ها توسعه یافت و تمثال مبارك حضرت امام خمینی (ره) مورد اهانت قرار گرفت. این مساله و مسایل پیشین، جریان مذكور را كه ادعای دفاع از انقلاب و خط امام (ره) را داشت، از راهی كه در پیش گرفته بودند، منصرف نكرد.

رهبر انقلاب در دیداری كه به مناسبت آغاز محرم داشتند، تناقضات در شعار و عمل این جریان را بازگو كردند و عملی كه از سوی آن ها صورت می گیرد را بر خلاف ادعاهای آن ها دانستند.

 *فعال كردن جریان انقلاب تحت تدبیر طرح جنگ نرم 

آگاهی از هجوم دشمن برای تبدیل نقاط قوت و فرصت های نظام به نقاط ضعف و تهدیدها با بكارگیری شیوه های عملیات روانی موجب شد رهبر معظم انقلاب از تبیین جنگ نرم و صف آرایی و تجهیز دشمن در این جبهه علیه انقلاب سخن بگویند. معظم له با درك لزوم فعال سازی، تحرك بخشی و خروج از انفعال نیروهای جریان انقلاب در دیدارهایی با نخبگان از جمله دانشجویان، هنرمندان و شعرا، اعضای مجلس خبرگان رهبری مسئله جنگ نرم را مطرح كردند و محیط فعالی را در فضای عمومی و نخبگانی كشور ایجاد نمودند. خلق واژه و تقسیم نقش هایی چون نبرد نرم، افسران جنگ نرم، فرماندهان جنگ نرم و... در همین راستا ارزیابی می شود.

*زمینه سازی حمایت مردمی

ناگفته پیداست، یكی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)حضور و مشاركت آگاهانه، مومنانه و فعال مردم مسلمان ایران در صحنه بوده است. این حضور به قدری عمیق و آگاهانه بود كه با استمرار خود همه توطئه ها و فتنه های دشمنان انقلاب در ابعاد داخلی و خارجی را تاكنون نقش بر آب كرده است. تاثیر گذاری این حضور، در سایه پیروی قطعی و مخلصانه از ولایت و رهبری معظم انقلاب تداوم پیدا كرده و اهداف خود را محقق كرده است.

نقش و حضور مردم هرچند در عرصه دفاع از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، امر ناشناخته‌ای نبوده ولی كم و كیف این پدیده در زمان مقابله با فتنه اخیر از جهاتی یك پدیده نوظهور و دارای ابعاد و تاثیرگذاری ویژه است. نگاهی به سلوك و شیوه مدیریتی مقام معظم رهبری گویای این واقعیت است كه در صحنه نگهداشتن مردم به عنوان پشتیبانان نظام اسلامی همواره یكی از تدابیر معظم له در مدیریت سیاسی جامعه به ویژه در بحران ها بوده است.

پیش از بحران، مشی مقام معظم رهبری پیرامون مردم حول محورهایی چون؛ حضور حداكثری مردم در این آزمون الهی، معرفی جمهوری اسلامی به عنوان نظام دارای مردمسالاری دینی حقیقی، تبیین نیت نظام سلطه در بدنام و مخدوشكردن چهره انتخابات برای سلب پشتوانههای مردم سالاری دینی بود.

 مدارای نظام و رهبری در برابر جریان فتنه كه با هدف آگاه سازی آن ها و بوجود آوردن شرایط برای جبران اشتباهات انجام شد ، با واكنش مناسبی روبرو نشد از این رو بود كه مردم وارد عرصه دفاع از نظام و انقلاب شدند.

اولین حركت جدی مردم برای مقابله با فتنه گران حضور گسترده و میلیونی آنها در نماز جمعه 29 خرداد1388 بود. این حضور توانست در میان انبوه سر و صداها و فتنه‌گری‌ها قدرت مردمی نظام جمهوری اسلامی را به نمایش بگذارد كه از نظر ادبیات براندازی نرم، این حضور بسیار پر معنا بود. زیرا حضور گسترده مردمی در حمایت از دولت حاكم می تواند براندازی نرم را با مشكل جدی رو به رو كند و روحیه معترضان را ضعیف نماید و از طرف دیگر روحیه نخبگان حاكم و ماموران عمل كننده را تقویت كند. به همین جهت بعد از خطبه‌های نماز جمعه بیست و نهم خرداد٬ شاهد كاهش شدت حضور مردمی معترضان هستیم كه بسیاری از همراهان حركت را از قطار فتنه پیاده كرد.

دومین حركت گسترده مردمی در مقابله با فتنه‌گران٬ در راهپیمایی روز قدس سال 88 بود. از چند روز قبل از این روز؛ رسانه‌های صهیونیستی و معاند در تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن این مراسم بودند. از دقایق اولیه صبح روز جمعه 27 شهریور 1388 در میان جمعیت مردمی٬ عده‌ای از فتنه‌گران نیز حضور داشتند. این جمعیت كه نشان‌های سبز رنگ و همچنین بطری‌های آب نیز همراه خود داشتند٬ در آخرین جمعه ماه مبارك رمضان٬ شعار «نه غزه٬ نه لبنان٬ جانم فدای ایران» سر می‌دادند.

اما ملت هشیار بار دیگر به صحنه آمدند و صفوف متحد و یك رنگشان موجب شد كه هواداران فتنه گران به حاشیه رفته و به چشم نیآیند.

ناكامی مجدد فتنه در 13 آبان 1388 رقم خورد. شكست طراحان براندازی در روز قدس٬ آنها را بر آن داشت تا با راهپیمایی در روز 13 آبان، فتنه را همچنان زنده نگه دارند.با فرا رسیدن این روز آنچه در ساعات اولیه اتفاق افتاد حضور چشم گیر و كم نظیر ملت و دانشجویان و دانش آموزان بسیجی در این مراسم بود. در روز 13 آبان خبری از خیل سبز پوشان در خیابان‌ها نبود و گروه های چندین نفره آنها نیز در برابر خیل ملت مسلمان و بسیجیان جرات عرض اندام نداشتند.

اما اوج فتنه انگیزی سران فتنه به عاشورای سال 88 بازمی‌گردد. در این روز٬ نیروهای انتظامی گمان می‌كردند فتنه‌گران حرمت عاشورای حسینی را نگاه می‌دارند و بر همین اساس از حالت آماده باش تا حدودی خارج شده بودند اما فتنه‌گران از این فرصت استفاده كردند و به هتك حرمت این روز پرداختند. همین مساله غیرت مردمی را كه بر اساس نظر رهبر خویش تا كنون صبر و تحمل كرده بودند، به جوش آورد و از روز عاشورا تا روز چهارشنبه 9 دی با اجتماع عظیم و میلیونی خود، حجت را به تعبیر رهبر انقلاب برای همه از جمله فتنه گران كه دائما ادعاهای باطل خود را مستند به حمایت مردم بیان می كردند، تمام كردند. 


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها