چهارشنبه / ۱۴ آذر / ۱۴۰۳
×
طی یک هفته گذشته در شمال سوریه تحولاتی رخ داده و بی‌ثباتی در این کشور پس از چند سال به اوج رسیده که ترکیه در آن نقش‌آفرین بوده است.
  • کد نوشته: 3042
  • منبع: تسنیم
  • دسامبر 3, 2024
  • 2 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به گزارش کانون، طی یک هفته گذشته وضعیت در شمال سوریه کاملاً دگرگون و از ثبات چندساله خود خارج شد. در حمله ناگهانی و وسیع تروریست‌های مسلح تحریرالشّام و نیروهای موسوم به ارتش آزاد سوریه که تحت کنترل ترکیه هستند، شهر استراتژیک حلب مجدداً اشغال شد.

    درباره زمان و نوع عملیات و نیروهای شرکت‌کننده گمانه‌ها و تحلیل‌های بسیاری منتشر شده است که؛ “به‌نفع کدام کشورهاست و کدام کشورها در پس آن قرار دارند”. آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه از جمله طرف‌هایی هستند که از این تغییر وضعیت سود می‌برند و هر یک بنا بر منافعی که دارند به آن نگاه می‌کنند.

    شکی نیست که بخش بزرگی از این عملیات با کمک و یا حداقل آگاهی دولت ترکیه انجام گرفته است و در این خصوص نشانه‌های بسیاری وجود دارد.

    ترکیه منافع بسیاری در وضعیت کنونی دارد که از جمله آنها ادعای تاریخی بر حلب بوده است و با اشغال آن توسط معارضه مسلح، این نفوذ محقق خواهد شد.

    ترکیه در زمان حاضر در وضعیت سوریه خود را دست‌بالا می‌داند اما چند نکته در این خصوص قابل توجه است که باید به آن پرداخته شود؛

    1 ـ ترکیه هرچند منافعی در وضعیت فعلی دارد اما موضوع سوریه به منطقه محدود نمی‌شود و ابعاد بین‌المللی دارد، بر این اساس ترکیه خواسته یا ناخواسته در طرح آمریکایی ـ اسرائیلی بازی می‌کند که هدف آنها تضعیف دولت بشار اسد و وارد کردن سوریه در روند بی‌ثباتی‌های جدید است. آنکارا با این اقدام، خود را در سطح یک کشور نیابتی یا اجراکننده نقشه‌های آمریکا و رژیم اسرائیل تنزل داده و از بازیگری مستقل و تأثیرگذار در منطقه فاصله گرفته است.

    2 ـ این اقدام که در بزنگاه درگیری جبهه مقاومت با رژیم اسرائیل و غرب انجام می‌گیرد، باعث ضربه به جریان مقاومت از جمله سوریه و حزب‌الله لبنان و در نهایت مقاومت فلسطین می‌شود که این موضوع نیز نقطه تاریکی برای اردوغان تلقی خواهد شد و اعتماد جمهوری اسلامی ایران به وی را کاهش خواهد داد، این امر در بلندمدت به‌زیان اردوغان خواهد بود. اردوغان نباید فراموش کند که دوره‌هایی همچون تهدید کودتا (که همواره ایران با آن مخالف بوده و خواهد بود) یا قبول شکست در سوریه و پذیرش از سوی ایران و روسیه را تجربه کرده است که در آینده نیز ممکن است دوباره تکرار شود و در آن برهه‌ها قاعدتاً نیاز بیشتری به اعتماد و کمک همسایگان خواهد داشت.

    3 ـ خروج تروریستها از ادلب و پخش شدن آنها در شمال سوریه منجر به تقویت آنها خواهد شد و این “غول خارج‌شده از شیشه” ممکن است از دست حامیان آن نیز خارج شود و منجر به تهدیدی برای خود آنها شود. تروریست به‌دنبال ترور و ناامنی بر اساس ذهنیت شستشویافته خود است و بر این اساس ممکن است امروز در سوریه باشد و فردا در کشوری دیگر دست به ترور، انتحار و بی‌ثباتی بزند. هیچ تضمینی نیست که تروریستها به منطقه خود محدود بمانند و قصد توسعه‌طلبی نداشته باشند، این موضوع با توجه به مرز 910کیلومتری ترکیه با سوریه برای آنکارا حساس‌تر خواهد بود.

    4 ـ بخش بزرگی از اقتصاد ترکیه متکی بر گردشگری و توریسم است. اگر برخی از این تروریستها طرح‌های دیگری را دنبال کنند و قصد به آشوب کشیدن کشورهای همسایه را داشته باشند، بیشترین ضربه را کشوری خواهد خورد که اساس درآمدزایی‌اش بر گردشگر و توریسم است. اگرچه همه کشورهای منطقه به ثبات و آرامش نیاز دارند تا رشد کنند اما برخی کشورها باید حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشند.

    5 ـ دولت سوریه روابط خوبی با کردهای منطقه دارد و در زمان حاضر بخشی از شمال سوریه با هماهنگی دمشق به کردها واگذار شده است تا بتواند بر تروریستها متمرکز باشد، این امر باعث نفوذ دمشق بر کردهاست. کردها به‌دلایل تاریخی با دولت ترکیه مشکلات زیادی داشته‌اند. آنها انگیزه کافی برای مبارزه با ارتش ترکیه را نیز دارند.

    موارد ذکرشده در بالا از جمله موضوعاتی است که دولت ترکیه باید به آنها توجه داشته باشد تا کشورهای منطقه بتوانند کنار یکدیگر ثبات و امنیت را برای منطقه شکل دهند.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *