دکتر احسان محمدحسینی-باستان شناس
براساس مطالعهای مشترک از سوی یونسکو و مرکز بینالمللی مطالعات حفاظت و بازسازی داراییهای فرهنگی ایکوروم، (ICCROM) “International Centre for the Study of the Preservation and Restoration of Cultural Property”، بیش از ۶۰ درصد از آثار فرهنگی در موزههای کشورهای درحالتوسعه بهدلیل مدیریت نادرست، روشهای نگهداری نامناسب و فضای ناکافی آسیب دیدهاند و همچنین، ۴۰ درصد از این آثار فاقد حمایتهای لازم برای حملونقل و نیروهای متخصص آموزشدیده هستند. این آمار نشاندهنده نیاز فوری به بهبود زیرساختها و آموزشهای مرتبط با حفاظت از میراثفرهنگی است.
کشور ما با داشتن حجم زیاد آثار تاریخی و هنری، در این زمینه با چالشهایی جدی مواجه است و اگرچه طی دهههای گذشته با رشد فیزیکی و توسعه موزهها در سراسر کشور مواجه بودیم، اما دانش و فناوری مرتبط با حفاظت، نگهداری و حملونقل این آثار متناسب با نیازهای روز رشد نکرده است و هر از چندگاهی شاهد انتشار اخبار نارحتکنندهای در این زمینه هستیم. درحقیقت، باید اعتراف کرد که وضعیت حمل آثار تاریخی در ایران، بهرغم داشتن تمدن غنی و آثار منحصربهفرد، فاصله بسیاری با استانداردهای جهانی دارد و با چالشهایی روبهروست. برای نمونه، در سال ۱۳۹۲ پس از صدور حکم دادگاه برای بازگرداندن آثار «پرویز تناولی» از موزه امامعلی(ع)، مشخص شد برخی از مجسمههای این هنرمند برجسته دچار آسیبهای جدی شدهاند. تناولی در این رابطه گفته است: مجسمهها بهگونهای نامناسب جابهجا شدهاند، بهطوریکه «جلوی چشم من روی زمین کشیده و شکسته شدند». او همچنین از گمشدن ۴۶ اثر دیگر خود خبر داد که محل نگهداری آنها نامعلوم بود. این حادثه نشاندهنده فقدان استانداردهای لازم در حمل و نگهداری آثار هنری است.
نگاهی به استانداردهای مدرن بهکاررفته توسط موزهها و گالریهای هنری جهان نشان میدهد این مراکز برای جابهجایی آثار مهم خود از بستهبندی تخصصی چندلایه (Custom Crating & Packing) سفارشی استفاده میکنند که کاملاً با ابعاد و فرم اثر هماهنگاند. در این بستهها ضمن استفاده از مواد جاذب ضربه، مانند فومهای پلیاتیلنی، پلییورتان و یا ساختارهای لرزهگیر، به لایهبندی داخلی برای محافظت در برابر لرزش، شوک مکانیکی، رطوبت و تغییرات دما توجه خاصی میشود و در مورد آثار بسیارحساس مانند نقاشیها یا آثار باستانی گاهی از جعبههای با فشار کنترلشده (climate-controlled crates) استفاده میشود که دارای دمایی ثابت معمولاً بین ۱۸ تا ۲۲ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی حدود ۴۵ تا ۵۵ درصد هستند و در طول این جابهجایی با بهرهگیری از دیتالاگرها، شرایط فشار، دما و رطوبت داخل بستهها، به طور دقیق و در طول کل مسیر رصد میشوند.
بررسی صفحات وب نشان میدهند حمل تخصصی آثار موزهای در سطح جهان توسط شرکتهای مجازی مانند Momart بریتانیا، Crozier Fine Arts آمریکا و Hasenkamp آلمان انجام میشود که در این زمینه تخصص دارند. این شرکتها به کامیونهای مجهز به سیستمهای ضدلرزش، تعلیق ویژه، تهویه مطبوع، سیستم امنیتی GPS و حتی زنگ خطر داخلی مجهز است و در مسیرهای طولانی نیز از هواپیماهای باربری با فشار و رطوبت کنترلشده استفاده میکنند و البته برای آثار بسیار ارزشمند در کل مسیر انتقال، یک تیم متخصص شامل کارشناس موزه، محافظ یا مرمتگر، اثر را همراهی میکند.
براساس ضوابط بینالمللی، حمل این آثار به پروتکلهای امنیتی چندمرحلهای، همکاری با پلیس، گمرک و نیروهای پلیس کشورهای مبدأ، میانی و مقصد برای تضمین امنیت فیزیکی و تخصیص مسیرهای انتقال محرمانه، تغییر مسیر درلحظه و زمانبندی متغیر برای جلوگیری از سرقت یا تهدید نیاز دارد.
علاوهبراین، بیمه حمل با ارزشهای چندمیلیوندلاری با پوشش کامل از جمله خسارتهای ناشی از حمل، سرقت یا شرایط جوی پیشبینینشده، این آثار را پوشش میدهد و در برخی موارد، تیم حفاظتی بیمه نیز بر انتقال آثار نظارت دارند. برای نمونه، نقاشی مونالیزا در جابهجاییهای نادر تحت شرایطی حمل میشود که محفظه شیشهای آن ضدگلوله و دارای کنترل دما و رطوبت است. این شرایط برای مومیاییهای مصری نیز استفاده میشود که با جعبههای ضدارتعاش و دمای کنترلشده حمل میشوند.
این نگرانیها باعث شد پژوهشگران و دانشمندان دست به ساخت فناوری هوشمندی بزنند که با کمک آن آثار هنری و تاریخی مهم در حملونقل مورد حفاظت مطمئنتری قرار میگیرند. یکی از این فناوریها توسط شرکت Sensing Systems طراحی و ارائه شده است و «اوگو ماریا کولسانتی» (Ugo Maria Colesanti)، مهندس تحقیقات در سیستمهای کامپیوتری و مدیر این مجموعه، در توضیح برخی اقدامات لازم برای حفاظت تابلوهای هنری در حین حملونقل، اعلام کرده است: «ما حسگرها و سنسورهایی ویژه را روی قطعات آلومینیومی میچسبانیم و پس از خشک شدن و محکم شدن، میتوانیم میزان ارتعاشات حین حملونقل را اندازه بگیریم.»
لازم به ذکر است که برخی از این سنسورها به قاب تابلوی هنری متصل میشوند و سایر حسگرها به جعبههای حملونقل چسبانده میشوند؛ اینگونه میتوان مقدار ضربههای وارده، میزان شوکی که جعبه جذب میکند و همچنین مقدار شوکی که به تابلو منتقل میشود، را محاسبه و از آن جلوگیری کرد.
قابلتوجه است که علاوهبر ضربهها، تغییرات دما، رطوبت، لرزش و نوسان در وسیله حملکننده نیز ممکن است به آثار هنری-تاریخی در حملونقل آسیب وارد کند؛ پس باید اینگونه نکات محافظتی را نیز در نظر گرفت. بر همین اساس، سنسورهایی که بهکار میرود از فناوری خاصی برخوردارند تا بتوانند آثار هنری را در طول سفر زیر نظر داشته باشند و دادهها بهطور مرتب توسط این حسگرهای هوشمند ضبط میشوند. این دادهها میتوانند مربوط به کوچکترین تغییرات آبوهوایی و یا هر نوع شوکی که ممکن است در طول سفر بر آثار هنری وارد شود، باشد.
نمونه جدید و موفق این سنسورهای هوشمند توسط پروژه فناوری موسوم به ژنسی (Genesi) و در دانشگاه لاساپیینزا (La Sapienza) رم طراحی و ساخته شدهاند و انرژی چندانی مصرف نمیکنند. بهاینترتیب، میتوان آنها را چند هفته و حتی چند ماه به حال خود رها کرد. همچنین، این سنسورها محکم و مقاوم هستند و میتوان آنها را در فضای باز بهکار برد. لازم به ذکر است که ژنسی (Genesi) نسل جدیدی از حسگرهای هوشمند بدون سیم را طراحی میکند که در ساختمانها و زیرساختها، برای نظارت بر طول عمر کل ساختار بنا تعبیه میشوند.
«کیارا پتریولی» (Chiara Petrioli)، استاد علوم کامپیوتری از دانشگاه لاساپینزا و مسئول هماهنگکننده پروژه ژنسی (Genesi)، دراینباره میگوید: «این فناوری کممصرف را میتوان در وضعیت و شرایط مختلف بهکار برد. همچنین، میتوان با این ابزار علاوهبر تحت نظر داشتن وضعیت آثار هنری، اشیای بزرگتری مانند تونل و پل را هم زیر نظر گرفت. نرمافزارهای لازم برای این فعالیتها هم نوشته شده است و در دسترس قرار دارد. بهاینترتیب، زمانی که اطلاعات و دادهها را در کامپیوتر وارد میکنیم، میتوانیم منحنی دما و رطوبت هوا طی زمان انتقال اثر مورد نظر را رسم کنیم. اگر بهعلت شتابگرفتن خودرو، شوکی ایجاد شود، جعبه شوک را جذب میکند و آن را به تابلو منتقل نمیکند؛ زیرا تابلو از جعبه جدا نگه داشته شده است. کاهش هزینههایی که باید به شرکتهای بیمه پرداخت و کمکردن هزینههای مبادله آثار هنری، از نکات مثبت این فناوری است.
«الیزابتا جانی» (Elisabetta Giani)، فیزیکدان مؤسسه مرمت و حفاظت از آثار باستانی در ایتالیا، میگوید: «حملونقل تابلوهای نقاشی، سفال، مجسمه و سایر آثار هنری و تاریخی، برای مؤسسه ما فعالیت بسیار مهمی به حساب میآید. ما در سال گذشته بیش از شش هزار اثر هنری جابهجا کردهایم.» البته لازم به ذکر است که مهندسان، اپلیکیشن و برنامهای برای تلفنهای همراه هوشمند طراحی کردهاند که با کمک آن میتوان هر نوع جسمی را هنگام حملونقل زیر نظر داشت.
در ایران نیز خوشبختانه طی سالهای اخیر شاهد پیشرفتهایی در این زمینه بودهایم و موزههایی مانند موزه ملی ایران و موزه رضا عباسی، از دهه ۸۰ خورشیدی و بهتدریج به بستهبندیهای مقاوم با فومهای صنعتی، جعبههای چوبی چندلایه و حسگرهای ابتدایی مجهز شدهاند. در این سالها برخی آثار برای نمایشگاههای بینالمللی (مثلاً در ایتالیا، فرانسه، آلمان) ارسال شدهاند و درنتیجه متخصصان ایرانی با رعایت اصول بینالمللی حمل آثار بهصورت مستقیم آشنا شدهاند. موضوع مهمی که باید در رابطه با این مسئله در نظر قرار داد، این است که بهرغم گامهای خوبی که در زمینه تجهیز و استفاده از روشهای جدید در حمل آثار تاریخی در ایران برداشته شده است، هنوز شاهد چالشها و ضعفهای ساختاری متعددی همچون نبود شرکتهای حمل تخصصی داخلی، ضعف در کنترل و بستهبندی استاندارد آثار، محدودیت در فناوریهای رهگیری دیجیتال و صد البته بوروکراسی و ضعف در هماهنگی بیننهادی هستیم.
متأسفانه برخلاف کشورهای پیشرفته، ایران با وجود موزههای متعدد و آثار تاریخی فراوان، هنوز شرکت حملونقل داخلیای ندارد که بهطور تخصصی و حرفهای فقط در حوزه حمل آثار هنری و تاریخی فعالیت کند. موزهها در بیشتر موارد، از کامیونهای عمومی یا اداری برای انتقال آثار خود استفاده میکنند که فاقد سیستم تعلیق ویژه، تهویه یا سامانه کنترل دما و رطوبت هستند و هنوز در بسیاری از موزههای کشور از جعبههای ساده یا حتی پتو و یونولیت بهعنوان ضربهگیر استفاده میشود و آثار سفالی در ظروف پلاستیکی نگهداری و حمل میشوند. این موضوع درحالیاست که کنترل اقلیم بهویژه در جابهجاییهای زمینی میان استانها یا در فصلهای گرم و خشک ایران -مثلاً مسیر یزد به تهران و یا مناطق شمالی و غربی کشور- دشوار است و میزان رطوبت، دما و فشار هوا در این مناطق با فاصله چند ساعت با یکدیگر، بسیار متفاوت است.
علاوهبراین، انتقال آثار میان موزهها یا برای نمایشگاههای خارجی نیاز به مجوزهای متعدد از میراثفرهنگی، گمرک، نیروی انتظامی و… دارد که فرایندها را کند و گاه پرخطر میکند و نهایتاً ابزارهایی مثل دیتالاگر، حسگر شوک یا GPS مخصوص آثار بهندرت در کشور استفاده میشود و در اختیار تعداد محدودی از نهادهای اصلی مثل موزه ملی قرار دارد.
ایران با داشتن تمدنی چندهزارساله و میراثی غنی از اشیای باستانی، خطی، هنری و فرهنگی، نیازمند نظامی مدرن و تخصصی برای حملونقل این آثار است. حمل غیراصولی آثار موزهای میتواند منجر به آسیبهای جبرانناپذیر مادی و معنوی شود و همچنین مانع مشارکت فعال ایران در نمایشگاههای جهانی میشود.
به همین دلیل، طراحی و راهاندازی یک شبکه حملونقل تخصصی آثار تاریخی در سطح ملی و تدوین پروتکلهای استاندارد بومیشده برای بستهبندی، حمل و کنترل شرایط محیطی در کنار ارتقای ظرفیت نیروی انسانی متخصص در زمینه حمل، مرمت و امنیت آثار بسیار حیاتی است و لازم است وزارت میراثفرهنگی و سایر نهادهای مرتبط نسبت به ایجاد شرایط بهمنظور تأسیس یا تجهیز شرکتهایی با مجوز رسمی از برای حمل آثار تاریخی اقدام کنند. این شرکتها باید نسبت به خرید و تجهیز وسایل حمل (ون یا کامیون) با سیستم کنترل دما، ضربهگیر، تهویه، GPS و سیستم ثبت دادهها اقدام کنند و خدمات ویژه طراحی بستههای استاندارد سفارشی را ارائه و با الگوگیری از پروتکلهایی جهانی مانند Courier Guidelines ICOM یا Art Transport Standards (EN 15946) زیر نظر وزارت میراثفرهنگی فعالیت کنند و وزارت میراثفرهنگی، وزارت ارشاد و شهرداریها و تمامی موزههای مختلف کشور نیز موظف باشند تنها از شرکتهای استاندارد دارای مجوز و مجهز به فناوریهای روز برای جابهجایی آثار تاریخی و هنری استفاده کنند.
امروز شرایط کشور بهگونهای است که فرسنگها تا رسیدن به این استانداردها فاصله داریم و مدیران وزارت میراثفرهنگی باید برای ارائه لوایح مرتبط و تدوین اساسنامههای لازم، نسبت به معرفی و اجرای این موارد تلاش کنند و حتی برای تبدیل این موارد به قانون، از نهادهای مقننه کمک بگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید