جمعه / ۱۹ اردیبهشت / ۱۴۰۴
×
معرفی یکی از چهره های علمی تاثیر گذار ایرانی در هند؛

قدم های بزرگ، نشانهٔ رسیدن است

در این مطلب خوانندگان با خانم دکتر مریم صف آرا از زبان خودشان آشنا خواهند شد.
  • کد نوشته: 5839
  • منبع: اختصاصی
  • می 4, 2025
  • 28 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    بقای آدمی موقوف بر بعثت هایی است که از شوق و انگیزه می تراود. گاهی انسان تصورات و نقشه های خارق العاده بزرگی به ذهنش خطور می کند. تا می آید به خود بیاید و در مورد آن اندیشه کند به ناگه این ضرب المثل لاجون را به یاد می آورد که «سنگ بزرگ علامت نزدن است» و از آنجایی که قدرت زیادی هم در تعمیم های نادرست دارد بلافاصله این پندار را گره می زند به نشدن و نرسیدن و لذا همه ی آن تراوش های ذهنی و فکری که می‌تواند مایه حرکت ها و انقلاب های بزرگ ‌ باشد را نادیده می گیرد
    اما این نشان هم قابل توجه است که هر گردی، گردو نیست…‌ و بر این اساس می‌طلبد که ضمن تصحیح تعمیم های نادرست و بالابردن قدرت تمییز و تشخیص، بدون تردید پذیرفت قدم های بزرگی که در ذهن پرورانده می شود، قطعا راه به موجودیت خواهد سپرد، صرفا کافیست آن قدم هاي بزرگ را خرد کرد به چند نیم قدم، هر نیم قدم را تعریف کرد و سپس شروع کرد به نیم قدم، نیم قدم ، قدم برداشتن …..
    و یادمان بماند که «قدم های بزرگ خرد نشده، هم، در ظرف روان نمی گنجد، هم در ظرف جسم؛ مثل دریا که باید دریاچه دریاچه چشید»

    مریم صف آرا هستم متولد ۱۳۵۵/۴/۸ دکتری روانشناسی بالینی عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) دوران تحصیل اینجانب در رشته ریاضی فیزیک به اتمام رسید. از دوران تحصیل و بعد از آن همزمان با تحصیل در همه ی مقاطع دوره خوشنویسی را در انجمن خوشنویسان کرج آغاز نمودم. و به سبب علاقه به حوزه شعر و ادبیات علیرغم اینکه در رشته ریاضی فیزیک درس می خواندم هر هفته در محافل شب شعر کرج شرکت می کردم. از همان دوران راهنمائی و دبیرستان متوجه شدم که علاقه فراوان به حوزه روانشناسی، شعر و هنر دارم. و به خصوص توانمندی خود را در زمینه روانشناسی وافر یافتم. بر این اساس در کنکور ریاضی فیزیک شرکت نکرده و برای اینکه فرصتم را برای تغییر حوزه دیپلم ریاضی به انسانی از دست نداده و به جای پشت کنکور ماندن بتوانم زودتر حوزه علوم انسانی را در دانشگاه آغاز کنم لاجرم بلافاصله بعد از دیپلم وارد رشته روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد واحد کرج شدم. همزمان با کارشناسی، تحصیل خود را در سطح ۲ حوزه علمیه جامعه الزهرا(س)قم آغاز کردم و به مدت ۶ سال نیز در این مقطع تحصیل نمودم. کارشناسی خود را در مدت ۳ ترم تمام کرده و آماده ورود به دوره کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی شدم. اما به سبب یکسری از برنامه ها درسم را متوقف نمودم. در سال ۱۳۷۹ در رشته روانشناسی بالینی با رتبه ۲ کشوری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن پذیرفته شدم و شروع به تحصیل نمودم. پس از اتمام دوره ارشد در سال ۱۳۸۲
    جهت اخذ پذیرش از دانشگاه دهلی هندوستان در رشته روانشناسی اقدام نمودم که این پروسه دو سال طول کشید و در نهایت در سال ۱۳۸۴ در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه دهلی، دانشکده روانپزشکی پذیرش گرفتم و تحت راهنمائی پروفسور منجینگ سینگ بهاتیا و مشاوره دکتر تی بی سینگ شروع به تحصیل در مقطع دکتری تخصصی نمودم.
    طی سالهای تحصیلم در هند فعالیت های علمی دیگری نیز داشتم. از جمله شروع به نوشتن مقالات علمی – پژوهشی مرتبط و غیر مرتبط با تز دکتری خود نموده و حدود ۷ مقاله در مجله روانپزشکی دهلی وابسته به دانشگاه دهلی چاپ نمودم. همچنین طی مدت مزبور در سمینارها و کنفرانس های مختلفی در ایالت ها و شهرهای مختلف هند از جمله میسور، دهلی، و …. شرکت نموده و به ارائه مقالات پرداختم. طی سالهای دور از وطن و زندگی در هند همچنین یک دوره مسئول فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان شبه قاره در هند بودم. و در فعالیت های جانبی دیگری از جمله شب شعرهای مرکز تحقیقات فارسی خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در دهلی، آموزش خطاطی به ایرانیان، انجام مشاوره های فردی، سخنرانی در نشست های (زنان) همسران ماموران سفارت و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در خصوص مباحث تربیتی – مهارتی و .. نقش فعال داشتم.
    یکی از موارد خیلی اساسی که امید بسیار به نتایج اخروی آن داشته و چشم انتظار بدان دوخته ام، خطاطی بلندترین نهج البلاغه دنیا بر روی پوست آهوست. همزمان با شروع دکتری در دهلی نو به شروع کتابت نهج البلاغه بر روی پوست آهو نموده که این اثر هنری بعد از ۴ سال تلاش در نیمه شعبان سال ۱۳۸۹ به اتمام رسید. این اثر هنری متعلق به مرکز بین المللی میکروفیلم نور با مدیریت آقای دکتر مهدی خواجه پیری است. علاوه بر این اثر هنری، خطاطی مناجات خمس عشر بر روی پوست آهو را نیز طی همان سالها انجام دادم.

    در حوزه خطاطی، همچنین در جشنواره ای که در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو با حضور زنان سفرای کشورهای دیگر برگزار شد، یک نمایشگاه خطاطی برگزار نمودم.
    در جشنواره بین المللی و علمی – فرهنگی آرمان نیز که در دهلی نو برگزار گردید موفق به کسب رتبه اول در رشته خطاطی گردیدم.
    بعد از اتمام خطاطی در نیمه شعبان سال ۱۳۸۹،جلسه دفاعیه رساله دکتری بنده در ۱۳۸۹/۰۶/۲۴ انجام شد. و در نهایت در سال ۱۳۹۰ به ایران بازگشتم و در شهریور ماه سال ۱۳۹۲به عنوان هیئت علمی در دانشگاه الزهرا (س)جذب شدم.
    هم اکنون در دانشگاه مشغول فعالیت های پژوهشی و آموزشی هستم و همزمان مسئول دو مرکز مشاوره در تهران هستم، زمان هایی را نیز شخصا به انجام مشاوره های روانشناختی می پردازم.
    عنوان تز دکتری بنده در خصوص شناخت درمانی و معنویت درمانی بود. وقتی پذیرش دکتری ام حاصل شد، با خودم گفتم در قسمت معنویت درمانی احتمالا در هند هیچ منبعی پیدا نکنم و همه ی منابع کارم در این زمینه را باید از ایران جمع آوری نمایم. اما وقتی در سال ۱۳۸۴ شروع به کار کردم با نهایت تعجب دریافتم در این زمینه فقط ۵ درصد در تحقیقات ایران می توان منابعی در خصوص معنویت درمانی و روان درمانی معنوی جست، و این در حالی بود که در هند مقالات بسیار و داِئره المعارف های مجزا در خصوص معنویت درمانی و روان درمانی معنوی در دسترس بود.
    البته نکته حائز اهمیت این بود که در خصوص معنویت درمانی اسلامی و یا روان درمانی اسلامی طی آن سالها چیزی در منابع هند و دیگر منابع بین المللی یافت نمی شد و این مهم امروزه یکی از قوت های پژوهش در ایران به شمار می آید، یکی از بسیار حقایق علمی جالبی که در دوره دکتری بدان رسیدم.
    طی این سالهایی که در نقش هیئت علمی به فعالیت می پردازم حدود ۱۰۰ مقاله علمی – پژوهشی، ۵۰ مقاله همایشی ، ۲۰ کتاب و بسیاری موارد دیگر از دست آوردهای علمی اینجانب بوده است.
    همچنین دو کتاب ادبی ، کتاب شعر با عنوان “ماه با جایش” و کتاب نثر ادبی در خصوص دفاع مقدس با عنوان “ساهور” را نیز طی این سالها به چاپ رسانیده ام.

    تهیه و تدوین: کمیته فرهنگی کانون اسلامی فارغ‌التحصیلان شبه قاره هند

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *