یکی از مناطقی که در روزگار گذشته زبان فارسی در آن به صورت گسترده استفاده میشد ، سرزمین هندوستان است که متاسفانه طی قرون اخیر به دلیل نفوذ فرهنگ انگلستان و استفاده از زبان انگلیسی در کنار زبان های محلی هر منطقه ، زبان فارسی در آن رو به فراموشی است . با این وجود هنوز در بسیاری از مناطق هند شاعران و فارسی زبانانی زندگی می کنند و وجود واژه های مشترک و دستور زبانی مشابه در زبان های فارسی و اردو و هندی خود دلالت بر ارتباطات دیرینه زبانی دو کشور دارد.
پرفسور مسعود سراج S.Masood Siraj استاد زبان فارسی و رئیس دانشکده زبان اردو و عضو هیات علمی دانشگاه میسور در جنوب هند یکی از شاعران و پژوهشگران حوزه ادب فارسی در سرزمین هندوستان است. وی در خانواده ای فرهنگی و فارسی زبان پرورش یافته و پدربزرگ پرفسور سراج یکی از شاعران مطرح پارسی گوی جنوب هند به شمار می رفته است . به همین دلیل با این استاد دانشگاه و شاعر پارسی گوی هندی به گفتگو نشستیم :
در ایالت کارناتاکا و به ویژه در شهر میسور در زمان تیپو سلطان ( برابر با قرن هجدهم میلادی) زبان رسمی درباری فارسی بوده و این موضوع در زمان سلسله وودیار و پس از تیپو سلطان نیز ادامه پیدا کرد . ما در گذشته و تا همین دهه های پیشین تعداد زیادی پژوهشگر زبان فارسی در این منطقه داشتیم که یکی از مهمترین آن ها پدر بزرگ من بود که در شهر لاهور و دانشگاه پنجاب تحصیل کرد. در آن زمان پژوهشگران بزرگی در زمینه زبان و ادبیات فارسی در این دانشگاه تدریس می کردند که از آن میان می توان به منشی فاضل ، مولوی فاضل و ادیب فاضل اشاره کرد.
پس از اینکه پدربزرگ من در دانشگاه لاهور در رشته زبان فارسی تحصیلات خود را به پایان رساند به شهر میسور در جنوب هند بازگشته و در این شهر به تدریس زبان فارسی پرداخت . در آن زمان در ماهاراجا کالج زبان فارسی دارای دپارتمان و دانشکده بوده و البته در این دانشکده زبان اردو نیز تدریس می شد . در این زمان یک پرفسور زبان فارسی از ایران برای کمک به این دانشکده اعزام شد که این استاد، پرو فسور عباس شوشتری نام داشت.
به هر حال در شهر میسور حتی تا دوران حاضر رشته زبان ادبیات فارسی در دانشگاه ها ارائه می شود و دانشجویان مختلفی به تحصیل در زبان فارسی می پردازند . ما در این دوره ها 14 واحد درسی در زمینه زبان فارسی ، 7 واحد درسی در زبان عربی و 14 واحد نیز در زبان اردو ارائه می کنیم.
در حال حاضر استقبال خوبی از زبان فارسی در دانشگاه می شود ولی من به یاد دارم در زمان نوجوانی من زبان فارسی حتی در دبیرستان ها نیز تدریس می شد.
ما در هند شاعران فارسی گوی زیادی از جمله امیرخسرو دهلوی و اقبال لاهوری را داریم و ادیبان و پژوهشگران هندی به خوبی با شاعران بزرگ ایران مانند مولوی، حافظ ، سعدی و خیام آشنا هستند . رباعیات خیام به زبان های مختلفی ترجمه شده و بسیار مشهور است البته در این میان نمی توان از نقش آثار بزرگی چون بوستان و گلستان و غزلیات حافظ و مثنوی معنوی چشم پوشی کرد .
اقبال و امیر خسرو در بین شاعران پارسی گوی هندی بسیار مشهور هستند . پدربزرگ من نیز شخصا به خاقانی علاقه بسیار زیادی داشته و به همین دلیل من از کودکی با احوالات و آثار این شاعر بزرگ ایرانی آشنا هستم.
وی در زمان سلسله پادشاهی وودیار wodeyar dynasty کتابی مانند شاهنامه و به تقلید از فردوسی در مورد سلسله پادشاهی وودیاردر میسور نوشته واین اشعار با نام رزم نامه مشهور هستند . سلسله وودیار آخرین سلسله پادشاهی میسور بودند که هنوز به صورت سمبلیک در این شهر سلطنت می کنند و تمامی آداب و رسوم درباری آن ها اجرا می شود و فقط دارای قدرت سیاسی نیستند.
وی همچنین تعداد زیادی قصیده و رباعیات نیز به زبان فارسی سروده است. من به یاد دارم تا چند دهه پیش در روزهای فستیوال داسارار که مهمترین جشن مردم میسور به شمار می رود ، تعداد زیادی از شاعران فارسی زبان هندی و ایرانی از سوی مهاراجه میسور به این جشن دعوت می شدند.
بعد از استقلال هند نه فقط در میسور بلکه در تمام هند زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی که زبان رسمی و اداری دربار پادشاهان بود شده و از سوی دیگر سیاست های انگلستان تقویت زبان های محلی در هر ایالت بود به گونه ای که امروزه در هر ایالت هند زبان و خطی جدا از سایر ایالت ها استفاده می شود که عموما مردم ایالت های دیگر قادر به خواندن و نوشتن با این زبان و خط نیستند. به جرئت می توان این سیاست انگلستان را اصلی ترین دلیل کمرنگ شدن زبان فارسی در هندوستان دانست.
این آثار باستانی بسیار ارزشمند هستند و خوشبختانه به دلیل قرار داشتن در ساختمان های باستانی از آن ها حفاظت می شود . موضوعی که باعث نگرانی من است ، نابودی بخشی از ادب و فرهنگ فارسی در هند است که به آن کمتر توجه شده و ناشناخته تر هستند . من به تازگی با کنسولگری کشور شما گفتگوئی داشتم و از آنان خواستم که اگر ممکن است از ما برای انجام پروژه ای در زمینه پژوهش در ادبیات فارسی و آثار باقی مانده به این زبان در جنوب هند حمایت کنند . متاسفانه این حوزه کاملا مورد غفلت قرار گرفته است.
ما تا چند دهه پیش و تا حدود سال 1970 میلادی تعداد زیادی شاعر پارسی گوی در میسور داشتیم و آثار زیادی به این زبان توسط این افراد در جنوب هند نگاشته شده است که متاسفانه امروزه به بوته فراموشی سپرده شده و در حال نابودی هستند. در گذشته به دلیل حمایت مهاراجه میسور از زبان فارسی این زبان رونق زیادی داشت و حتی شخص مهاراجا به زبان فارسی سخن می گفت و معلم فارسی داشت. اما امروزه کمتر کسی به زبان و ادبیات فارسی می پردازد و این موضوع می تواند موجب از بین رفتن بسیاری از منابع نگاشته شده به این زبان در جنوب هند باشد که در حال نابودی هستند. یک موضوع دیگر هم وجود دارد که من دوست دارم حتما در خبرگزاریتان انعکاس دهید .
در حال حاضر تعداد زیادی دانشجوی ایرانی در شهر میسور تحصیل می کنند و من بسیار متاسف هستم که بسیاری از آن ها هیچ شعری از حافظ یا شاعران دیگر ایرانی را را نمی شناسند ( حفظ نیستند) و در یکی از کلاس هایم با کمال تاسف دانشجوئی از ایران نمی توانست یک شعر حافظ را بدون غلط از روی متن بخواند . به نظر من و بر اساس تجربه ای که از برخورد با ایرانیان این شهر داشتم ، ادب دوستی و شعر و ادبیات فارسی نه فقط در هندوستان که حتی در ایران هم از سوی نسل جوان با بی مهری رو به رو است. چرا باید دانشجویان ایرانی با حافظ و خیام که از مشاهیر جهانی هستند ، بیگانه باشند ؟
من به آثار اقبال مانند اسرار خودی و رموز بی خودی خیلی علاقه دارم همینطور کلیات امیر خسرو ، مثنوی معنوی و آثار پدربزرگم مانند نشاط مستقر ، نوای مستقر و رود کاوری جز علاقه مندی های ادبی من هستند . شاعران زیادی در تاریخ ایران اشعار بسیار فاخری سروده اند که نمی توان از بین آن ها یکی را انتخاب کرد ولی من به این شعر حافظ خیلی علاقه دارم :
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
**ویدیوی این مصاحبه در قسمت گالری ویدیوها مندرج در سایت کانون برای علاقمندان در دسترس می باشد.
گزارش و گفتگو : دکتر احسان محمدحسینی- دبیر روابط عمومی و رسانه کانون اسلامی فارغ التحصیلان شبه قاره هند
دیدگاهتان را بنویسید