دونالد ترامپ اعلام کرده است که دیوید فریدمن را بهعنوان سفیر آمریکا در اسرائیل نامزد خواهد کرد. فریدمن کسی است که گفته راهکار دو دولتی «صلحی شبیهِ خودکشی» با «اسلامگرایان افراطی» است و یهودیان آمریکاییِ حامی این طرح را متهم کرده است که از نازیها بهتر نیستند. در این راستا، این نگرانی وجود دارد که در دولت ترامپ تخریبهای بیشتری رخ دهد و همین امر موجب میشود که تا کارهای در دست اقدام برای حفظ روستاهای فلسطینی در برابر تخریب، بیش از پیش ضرورت پیدا کند.
مبارزۀ کنونی برای تقاضای بهرسمیتشناختن وجود این روستاها (مثل سوسیه) در نقشههای اپل و گوگل و دولت اسرائیلْ مثال نادری است از ایستادگی معنادار مردمی در برابر اسرائیل.
برای سالیان متمادی اسرائیل قصد داشته است روستای فلسطینی سوسیه را تخریب کند و حدود ۳۰۰ ساکن آن را جابهجا کند. این تلاش برای خلع یدْ مخالفانی نامنتظره داشته است.
یکی از محورهای استدلال اسرائیل این است که اراضی مورد سؤال هیچوقت به شکلی واقعی محل زندگی فلسطینیها نبودهاند و اینجاست که نقشهها نقشی حیاتی بازی میکنند
همانطور که فاینستاین در نامۀ ۲۸ ژوییۀ ۲۰۱۵ به نتانیاهو اشاره کرده است:
این روستا حداقل از دهۀ ۱۸۳۰ در تپههای جنوب الخلیل وجود داشته است... ساکنان روستا با حسن نیت تلاش کردهاند تا به شکلی قانونی در خانههایشان زندگی کنند. مثلاً در اکتبر ۲۰۱۳ ادارۀ مدنی اسرائیل۱ نقشۀ اصلی آمادهشده با حمایت سازمان مردم نهاد اسرائیلی «خاخامهای حامی حقوق بشر» را رد کرد. این طرح به ساکنان [سوسیه] اجازه میداد تا به شکلی قانونی خانه بسازند و به شبکههای موجود آب و نیرو متصل شوند... تخریب سازههای مدنی و جابهجاکردن خانوادههای بیگناه... امنیت اسرائیل را کاهش میدهد و آن را از جامعۀ ملل منزوی میکند.
اما به نظر میرسد این استدلال توان زیادی در برابر تصمیمگیری سیاستمداران اسرائیلی ندارد.
آشکار است که تا زمانی که اسرائیل این مجوزها را رد میکند و سازهها را به شکلی دائمی غیرقانونی میخواند، میتواند ادعا کند که «قانوناً» این روستاها را تخریب میکند و در بسیاری موارد به گسترش شهرکسازی یهودی ادامه میدهد. در واقع جامعۀ جهانی- این شهرکسازیها را غیرقانونی و مانعی در برابر صلح میدانند. پاسخ اخیر اسرائیل این بوده است که آنها را به شکل یکجانبه «قانونی» اعلام کند. بنابراین میتوانیم این نبرد را بخشی از جنگ دیپلماتیک بر سر این موضوع ببینیم که چه چیزی در واقع قانونی است و چه چیزی صرفاً بهخاطر منافع یکی از طرفهای درگیر قانونی در نظر گرفته میشود.
یکی از محورهای استدلال اسرائیل این است که اراضی مورد سؤال هیچوقت به شکلی واقعی محل زندگی فلسطینیها نبودهاند و اینجاست که نقشهها نقشی حیاتی بازی میکنند. نتانیاهو در نامۀ ۱۱ اوت ۲۰۱۵ به فاینستاین ادعا میکند: «برخلاف ادعاهای فلسطینیها که منطقه برای دههها مسکونی بوده است، تنها تعداد انگشتشماری از سازهها، با استفاده از حکم توافقی که به شکل موقتی اسرائیل را از تخریب این سازهها منع میکرد، به توسعۀ ساخت غیرقانونیشان ادامه دادند.» در برابر این ادعا، میچل پلیتنیک، نایب رئیس بنیاد صلح خاورمیانه، میگوید:
به گفتۀ گروه حقوق بشری اسرائیل بتسلم۲ «روستای فلسطینی خربهسوسیه حداقل یک قرن عمر دارد. این روستا در نقشههایی
چه کسی راست میگوید؟ و چه سندی برای حمایت از دو ادعا وجود دارد؟
نقشهها شاهدانی اساسی برای فرهنگ، تاریخ، و حضور انسانی هستند. ضمناً نقشهها تا حد زیادی سیاسیشده هستند و بر اساس بینش سیاسی نقشهساز ترسیم میشوند. این بینش است که خطوط، ابعاد، فضاها، و وضعیت هر مورد یا حتی موجودیتش را مشخص میکند. در جهانی با فناوری پیشرفتۀ ما، که بسیار به رسانههای دیجیتال متکی هستیم، تا خودمان را در محیط مکانیابی کنیم، تصاویر با یک ضربه به کلید ظاهر و غیب میشوند، و این خطرناک است. همین اواخر بود که کرانۀ باختری و غزه ناگهان از نقشههای گوگل «غیب» شدند. گوگل اصرار کرد که این صرفاً نتیجۀ یک «اشکال» نرمافزاری بوده است.
اما آنچه در مورد نابودی این روستاها جریان دارد کاملاً متفاوت است، زیرا اقدامی حسابشده است.
در اکتبر ۲۰۱۶ گروهی از فلسطینیهای همکار در «اتحاد بازسازی»۳ در برلینگیمِ کالیفرنیا نامههایی را به دفاتر گوگل و اپل در سیلیکونولی تحویل دادند و تقاضا کردند هر دو نقشههایشان را با دادههای گمشده بِروز کنند. دانا بارنسکی واکر، بنیانگذار و مدیر اجرایی اتحاد، به مجلۀ اینترنتی تروثآوت توضیح داد که «در نقشههای اپل، حداقل ۵۵۰ روستا از دید جهان مخفی شدهاند. نقشههای گوگل ۲۲۰ روستا (در منطقۀ سی۴) را نشان نمیدهد». در حال حاضر نقشههای گوگل و اپل شهرکهای بامجوز و بیمجوز اسرائیلی را نشان میدهند، که همه بر اساس حقوق بینالملل غیرقانونی هستند و سیاست رسمی آمریکا را نقض میکنند، و همزمان مناطقی حومهای را خالی نشان میدهد که در واقع دربرگیرندۀ صدها روستای فلسطینی است.
نقشۀ بالایی چیزی است که نقشۀ گوگل در تپههای الخلیل در نزدیکی شهرک اسرائیلی سوسیه نشان میدهد. نقشۀ پایینی، که شامل روستای فلسطینی سوسیه و روستاهای همسایه میشود، نشان میدهد که منطقه در واقع چه شکلی دارد.
در یک بیانیۀ مطبوعاتی،
هزاران کودک و خانواده در منطقۀ سیِ کرانۀ باختری نمیتوانند خانهشان را در نقشههای گوگل یا اپل یا ویز (زیرمجموعۀ گوگل) مکانیابی کنند... اینها مکانهایی واقعی هستند. اما در دنیای نقشهکشیشدۀ مجازی وب پیدا نمیشوند. در جامعۀ آنلاین امروزی، این به معنی آن است که وجود ندارید.
خاخام اشرمن اصرار میکند که این نه مسئلهای برای امنیت اسرائیل که مسئلهای حقوق بشری است. او به تروثآوت گفت: «این مسئلهای حقوق بشری است، زیرا تمام توان اسرائیل روی حذف سوسیه از کرۀ زمین متمرکز شده است.» و سوسیه فقط یکی از صدها روستای اینچنینی است. به گفتۀ اشرمن، این وضعیتی دیرینه است، بعضی روستاها بارها و بارها نابود شدهاند و این بخشی از پروژۀ سیاسی بزرگتری است که سالهاست با نتایجی وخیم در حال اجراست. اشرمن میگوید:
این آدمها بارها و بارها و بارها منتقل و جابهجا شدهاند. عوارض روانی روی این آدمها ویرانگر است. مسیر افراد به روانکاوی منتهی میشود و بچهها... دچار آسیبهای روانی برای کل زندگیشان میشوند. آدمها باید بفهمند که اول، این فرایندی مهربانانه و بیطرفانه نیست، که فرایندی شدیداً سیاسی است و دوم، این ماجرا ربطی به امنیت ندارد... بخشی از تلاش عمدی سیاسی برای ازجاکندن فلسطینیهاست تا امکان گسترش شهرکها را فراهم کند.
در یادداشتی جدید، خاخام اشرمن تأکید کرد که تلاشهای مردمی عنصری کلیدی در مبارزه برای مرئیکردن چهرۀ انسانی فلسطینیها هستند:
اینجاست که شهروندان معمولی وارد میشوند. علاقۀ جدیِ نشاندادهشده از سوی بعضی دولتها نتیجۀ مستقیم فشارآوردنِ رأیدهندهها به نمایندگانشان برای نشاندادن نگرانیهای آنهاست. این بهترین امید ما برای ادامۀ تلاش برای حفظ روستاهای فلسطینی است. شهروندان همچنین تلاش میکنند این روستاها را مرئی کنند و هویتشان را به آنها بازگردانند.
در این مورد خاص، ما دربارۀ پاک شدن گروهی از مردم و فرهنگشان صحبت میکنیم، که بر این پایه استوار شده است که اصلاً وجود ندارند. این کار انجام میشود تا بهجای آنها شهرکهایی غیرقانونی ساخته شود و، در راستای پروژۀ استعماری دیرینهای، جمعیتی جدید راهی این سرزمین شود. در جهان پساحقیقتی که واقعیتها و حقیقت اغلبِ اوقات صرفاً تولیدات قدرتمندانی است که بخشی بزرگتر از جهان را تحت کنترل میخواهند، این اقداماتِ انجامشده از سوی اتحاد بازسازی و حقل نمونههایی قوی است از اینکه مردم میتوانند مبارزه کنند و در برابر تحریف و پاکسازی، چه روی نقشهها و چه در خود جهان، دست به مقاومت بزنند.