در انتهای ماه تیر هستیم! تیر و تیرباران!
توفیق داشتم، در نیمه ی این ماه پر مصیبت با خانواده به نظاره تآتری با موضوعیت ماجرای عجیب و جانسوز 7 تیر و نقش شهید متفکر و تشکیلاتی، جناب جواد سرافراز، و همسر فداکار و پا به رکابشان باشم...
تآتری بنام 7 روز از تیر 60
به نویسندگی و کارگردانی آقای شهلایی
که از ایشان و همکاران شان نیز تشکر می کنم و امیدوارم کارهای بهتری از ایشان را شاهد باشیم انشاءالله...
البته یکی از شگفتی های انقلاب سترگ ما هم، شرمندگی مان از شهیدان این واقعه، و نسل آینده میهن مان است!
چون بیاد ندارم، در رابطه ی قتل عام خدمتگزار مخلص و بی ریا، در 7 تیر 60، کار فاخر یا حتی متوسط و کوچکی در عرصه ی هنر انجام شده باشد!!
و مدیران ارشد فرهنگی و تربیتی ما در این 36 سال به غفلت تآمل برانگیز، روزگار سپری کرده ولی از مواهب مدریتی شان و...
سخت بهره مند شده اند و خاک بر سر و جیب نهاده اند...
براستی چرا؟ در باره ی این قتل عام پژوهش و حتی کار حقوقی درباره مجرمان پیدا و پنهانش انجام نشده و نمی شود؟!
این ماجرای راز آلود را هیچ دانشجوی رشته علوم سیاسی و یا اجتماعی و یا حقوق و... نیز در پایان نامه تحصیلی اش بکار نگرفت و برای مردم مظلوم مان روشنگری نشد!؟
چرا؟! چه دست هایی دراین غفلت سازمان یافته دخیل هستند؟!
همانطور که از عاملان به حزب آوردن کلاهی نیز سخنی گفته نمی شود!
ماجرای شگفت انگیز و عبرت آلود 7 تیر سال 1360 دیگر برای بسیاری از دولت مردان، فقط خاطره ی کاری شده...
اما دشمن جلاد، بر کفر و نفاق خود، با افتخار می بالد!
و هر ساله، سعی می کند تعدادی حسرت بدل ماندگان، آمریکایی را به سن صحنه بیاورد!!
و اصلا بروی خود هم، نیاورد که عضوگیریش از میان نوجوانان و جوانان بی اطلاع و ساده دل و احساساتی، در سال 60، این بود که:
تنها تشکیلاتی هستند که با امپریالیسم آمریکا در ستیز بودند و هستند و خواهند بود!!
لذا انقلابیون وجوانان باید به اینها به پیوندند، و راه شهدای اولیه سازمان را ادامه دهند!!
و امروز همان جلادان به کار گرفته شده از سوی ساواک مولود اسراییل، در قبل از انقلاب اسلامی ایران، افتخار می کنند که دولتمردان و صاحب نفوذان امپریالیسم، پیوسته، برایشان کف می زنند!!
و به این خوش رقصان ترسو، شاباش جنایت و جلادی می دهند!!
تا همواره، با دلار آنها، انفجار و کشتار و تبلیغات کنند...
و تعداد دیگری از شیفتگان چرب و چیلی دنیا را به وسوسه ی همکاری با نهاد های اطلاعاتی و تبلیغی و هنری و تشکیلاتی آمریکا، سمبل و ابرقدرت جنایت و تزویر، ترغیب و تشویق، کنند...
تا دلار بیشتری کسب کنند...
از طرفی، دوست و دشمن نیز معترفند که:
یکی از لژهای فراماسونری قدرتمند منطقه در جنوب غرب آسیا، قبل از پیروزی انقلاب الهی ایران قهرمان،
به ریاست شخص محمد رضا پهلوی عاری از مهر، در ایران بشدت فعال بود...
تحت نظر لژهای آمریکا و انگلیس و اسراییل و فرانسه...
خوب سوال اساسی نسل جوان و متفکر و رشید ما در عصر حاضر اینست:
آن تشکیلات قوی و صاحب نفوذ در همه ی ورطه های سرزمین مان کجاست؟ چه می کند؟ چه برنامه ای را پی می گیرد؟...
آیا آن تشکیلات نابود شد؟ با کدام بینه؟
یا اینکه هرچند تعدادی از سران آن اعدام شدند، ولی تشکیلات که نیست نشد؟
همه افرادش، کشته یا نادم که نشدند؟...
خوب طی قریب به 4 دهه، این ها چه کرده و چه می کنند؟
مهمتر از این، چه تعداد نیرو، در رده های گوناگون را توانسته اند، جذب کنند؟ و به قدرت برسانند؟
آیا از میان انقلابیون و دولتمردان قدرت طلب نیز توانسته اند جذب کنند؟
و با نفوذشان عده ای را بفریبند و همراه و همسازکنند؟!...
همانند فعالیت هاشان در دیگر انقلاب ها و قیام های مردمی...
یا با توجه به تاریخ، مثل یاران بزدل و جاه طلب امام حسن مجتبی علیه السلام...
وقتی نیک می نگریم، سخت تعجب می کنیم:
که در ایران، از همه چیز حرف زده می شود، ولی کسی راجع به ماسون ها و تشکیلات جهنمی و پر تجربه فراموش خانه یا فراماسونری ایران، سخنی نمی گوید!!...
پس باید، بیشتر تیز هوشی به خرج دهیم، و بترسیم که از پشت، باز تیر نخوریم! مانند:
6 تیر یا 7 تیر یا 8 شهریور یا 31 شهریور و...
خصم تشکیلاتی و با حوصله و پرنفوذ، عجله ندارد...
در کل دنیا و علیه انقلاب های مردمی نیز چنین رفتاری داشته و پیروز هم شده!
7 تیر 60، یک ضرب شصت قوی و موثر دشمن تشکیلاتی، علیه تنها تشکیلات منسجم جوان دوست، به رهبری روحانیت اصیل با تفکر نو و همپای ولی فقیه بود...
آیا می توانم از شمای فرهیخته در خواست کنم:
نام کسانیکه با شهید مظلوم بهشتی و حزبش مخالف بودند را لیست کنید و ببینیم فرجامشان چه شد؟
نقش این مخالفان و حسودان در ماجرای تیر 1387چه بود؟
جام زهر را که به محبوب مان دادند،
او در سال 1368 رحلت کرد و به رحمت پروردگار عالمیان شتافت...
و ده سال بعد در 1378 عده ای خاص و