امروز پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۸
کد خبر: ۳۳۷۶
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۶ - ۰۱:۰۴

محمد، بزرگترین فرزند همسر سوم ملک سلمان فهدة بنت فلاح بن سلطان بن حثلین است. وی از دانشگاه ملک سعود در شهر ریاض لیسانس حقوق گرفت و بلافاصله وارد حکومت شد. وی در سال در 24 سالگی مشاور ولیعهد (پدرش) شد که آن زمان استاندار ریاض بود.بن سلمان از تنها همسرش چهار فرزند، دو دختر و دو پسر دارد. ولیعهد جوان سعودی برخلاف بسیاری از دیگر مردان در این کشور، بنا به گفته خودش، تک ‌همسری را برگزیده است.


ورود بن سلمان به عرصه قدرت، حدود چهار سال پیش بود، وقتی به عنوان رئیس دفتر ولیعهد با رتبه وزیر انتخاب شد. پدرش که آن زمان ولیعهد بود، درسال 2013 (1393) با مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان شد.بعد از به قدرت رسیدن سلمان، محمد به‌ عنوان وزیر دفاع، رئیس دفتر پادشاهی و مشاور ویژه پدرش با رتبه وزیر تعیین شد ودر سال 2015 با دستور پادشاه به‌ عنوان جانشین ولیعهد برگزیده شد؛ وبالاخره در21 ژوئن 2017 جانشین ولیعهد عربستان که پله های ترقی را یکی پس از دیگری با سرعت نجومی طی کرده بود، با دستور پدر، محمد بن نایف ولیعهد این کشور و بزرگترین رقیب خود را از سر راه برداشت تا علاوه بر سمت های قبلی به عنوان ولیعهد رویای پادشاهی را محقق شده ببیند.


با دستور جدید پادشاه سعودی، بند 'ب' در ماده پنج اساسنامه حکومتی عربستان نادیده گرفته شده است. در این بند آمده است که منصب پادشاهی عربستان تا پیش از فوت تمامی فرزندان پسر عبدالعزیز بن عبدالرحمن فیصل آل سعود، بنیانگذار پادشاهی سعودی از برادر بزرگتر به برادر کوچکتر به ارث می‌رسد. بنابراین این اولین بار در تاریخ عربستان از زمان تأسیس پادشاهی آل سعود است که قدرت بطور عمودی از پدر به پسر منتقل می‌شود.این تغییر و تحول با توجه به اینکه پادشاه سعودی دارای سن و سال بالایی است و درعین حال از بیماری های مختلفی رنج می برد، اهمیت بسیاری دارد. البته پیش از این نیز نفوذ و اثرگذاری محمد بن سلمان در سیاست داخلی و خارجی عربستان به خوبی مشهود بود؛ اما رسمیت یافتن جانشینی او به عنوان ولیعهد، مشروعیت بخشی اساسی به همه آن چیزی است که تاکنون درجریان بوده و به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت.


ازآن جایی که محمد بن نایف ازهمه مناصب خود علاوه بر ولیعهدی کنار گذاشته شد به نظر می رسد که هدف ملک سلمان خلع ید کامل محمد بن نایف و قطع ارتباط کامل او با دستگاه های حکومتی بود تا هیچ قدرتی برای مقابله با بن سلمان، نداشته باشد و از همین رو نمی توان تصور کرد که مسأله ولیعهدی محمد بن سلمان بدون حمایت های خارجی صورت گرفته باشد و جای هیچ شکی نیست که در پشت پرده، حمایت های بی دریغ آمریکا نهفته است.کارشناسان امورعربستان عقیده دارند که ولیعهدی بن سلمان نتیجه پروژه ای دو ساله بود و ارتقای تدریجی پست‌های سیاسی و نظامی وی نشان می دهد که برنامه بلند مدتی برای ایجاد زمینه‌های لازم برای پادشاهی بن سلمان انجام شده است. از انجا که بن نایف با تمامی طرح های بزرگ بن سلمان از جمله حمله به یمن، رویکرد اقتصادی 2030 و طرح محاصره قطر مخالف بود، برکناری وی نیازمند مقدمات داخلی و بین المللی بود که با توجه به سفر دونالد ترامپ به عربستان بهترین موقعیت برای این برکناری فراهم شد.


محمد بن سلمان بانی پروژه هزاران میلیاردی 'چشم‌انداز 2030' و مبتکر تأسیس 'بزرگ‌ ترین صندوق سرمایه‌گذاری دولتی جهان' به ارزش 2 تریلیون دلار است. عربستان سعودی در نظر دارد با این طرح بلندپروازانه وابستگی خود به درآمد نفتی را در دهه‌های آتی به شکل چشمگیری کاهش داده و جامعه را مدرنیزه کند.مجتهد فعال افشاگری سعودی با اشاره به تغییرات صورت گرفته درهرم قدرت عربستان اعلام کرد که شاه عربستان به زودی به نفع پسرش از قدرت کناره گیری خواهد کرد.عبدالباری عطوان سردبیر 'رای الیوم' نیزعقیده دارد که ملک سلمان به زودی به نفع پسرش کنار خواهد کشید. به گفته وی نوادگان عبدالعزیز از مدتها قبل به دلیل کهولت فرزندان عبدالعزیز خواستار انتقال قدرت از فرزندان به نوادگان بودند اما انتخاب محمد بن سلمان که تنها 32 سال دارد، جای تعجب دارد درحالی که نوادگان با تجربه تر و بالغ تری نظیر محمد بن نایف، بندر بن سلطان، متعب بن عبدالله و ترکی الفیصل درخاندان آل سعود حضور دارند.


این موضوع سبب شد با وجود تلاشی که حکومت سعودی برای به تصویر کشیدن بیعت آرام شاهزادگان سعودی با محمد بن سلمان انجام دهد، خیلی زود نشانه های مخالفت آشکار شد و در اولین واکنش داخلی موج اعتراض ها و نارضایتی ها را میان شاهزادگان سعودی به دنبال داشت.به گزارش پایگاه خبری العهد، 21 شاهزاده سعودی که خود از مقامات بلندپایه عربستان به شمار می روند با نوشتن نامه ای به پادشاه نسبت به پیامدهای خطرناک این امر بر آینده حاکمیت آل سعود درعربستان و ایجاد شکاف و اختلاف در میان سران سعودی و فروپاشی رژیم حاکم بر این کشور هشدار دادند. آنها تاکید کردند که انتخاب محمد بن سلمان به عنوان شاه آینده این کشور حاکمیت آل سعود را با آینده مبهم روبرو خواهد کرد و با نظام و ساختار بیعت در خاندان حاکم برعربستان منافات دارد.


این مخالفت رسمی شاهزاده های سعودی با ولیعهدی محمد بن سلمان اقدام بی سابقه ای در ساختار حکومتی آل سعود به شمار می رود.روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی با اشاره به اینکه خاندان آل سعود از این اقدام ملک سلمان شوکه شده اند، نوشت : به نظر می رسد که محمد بن سلمان به آسانی نمی تواند کرسی پادشاهی آل سعود را از آن خود کند و حتی اگر به عنوان پادشاه جایگزین پدرش شود مانند پدر و عموهای خود دوران آرام و بدون چالش از جانب شاهزادگان دیگر را سپری نخواهد کرد.برخی کارشناسان نیز از احتمال تشدید اعتراضات مردمی درعربستان خبر می دهند؛ سعد الدوسری از شخصیت‌های دانشگاهی مخالف حکومت سعودی در صفحه توئیتر خود با حمله شدید به بن سلمان تاکید کرد که وی عروسکی در دست حاکمان امارات است و منطقه را به جهنم تبدیل خواهد کرد.الدوسری انتخاب بن سلمان را آغازی برای سرنگونی آل سعود توصیف کرد و نوشت : انقلاب برای ریشه‌ کن کردن آل سعود در راه است و خرس خودسر و خرابکار (بن سلمان) باعث این کار خواهد شد، اگر مردم قیام نکنند فجایع، جنگ‌ها و ماجراجویی‌های بیشتری انتظار عربستان را می‌کشد.

* تغییرات عربستان پس از به قدرت رسیدن بن سلمان
خانم مضاوی الرشید حقوقدان مشهور و از مخالفان سرسخت حکومت عربستان در سایت امریکایی 'میدل إیست آی' توضیح می دهد که این کشور پس از تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد شاهد چهار تغییر خواهد بود.به گفته الرشید، بن سلمان نه مرد صلح طلبی است و نه سیاستمدار باهوشی بنابراین انتظار می رود کشور را با شیوه مشت آهنین اداره کند؛ سیاست های اقتصادی اشتباه در پیش گیرد و برای محقق کردن رویاهایش حتی منطقه را به آتش بکشد.این مخالف سعودی افزود: سوال مهمی که هنوز بی پاسخ مانده این است که با وجود این که هیچ یک از پادشاهان سعودی تاکنون به طور داوطلبانه از تاج و تخت کناره گیری نکرده اند و حتی ملک سعود در سال 1964 در قصر خود محاصره و به یونان تبعید شد؛ آیا ملک سلمان بزودی و پیش از مرگ به نفع پسرش کناره گیری خواهد کرد یا خیر؟


به گفته وی با تعیین محمد بن سلمان شاهد چهار تغییر اساسی در عربستان خواهیم بود :


اول: حکومت به شیوه مشت آهنین و با خفه کردن صدای مخالفان اداره خواهد شد وهمزمان کمیته جدید التاسیس تفریحات و سرگرمی، آزادی های محدود فردی برای شهروندان سعودی بدون مزاحمت پلیس مذهبی تعریف خواهد کرد.معمولا نظام های دیکتاتوری برای پیشگیری از انفجار داخلی به مردم اجازه می دهند تا با تفریحات معینی که نظام تعیین می کند سرگرم شوند.زنان سعودی در دوره بن سلمان به نماد جدید فرهنگ مصرفی نوین درعربستان تبدیل خواهند شد وبرای بزک کردن چهره حقوق انسان در این کشور بزودی به آنها اجازه رانندگی داده خواهد شد. همچنین انتظار می رود با بازگشت اتباع سعودی - که در سوریه وعراق به داعش پیوسته بودند- به کشورشان، بن سلمان با چالش های زیادی مواجه شود؛ همانطور که درسال 2001 (1380) بزرگترین بحران امنیتی تاریخ این کشور پس از بازگشت سعودی هایی که به القاعده درافغانستان پیوسته بودند، رخ داد.


تغییر دوم: ادامه سیاست های بی هدف اقتصادی در دوره بن سلمان که قادر نخواهد بود یک اقتصاد آزاد و شکوفا بدون وابستگی به درآمد نفتی تا سال 2020 (1399) وهمچنین خصوصی سازی موسسات دولتی را محقق کند؛ و مهمتر از آن عرضه پنج درصد از سهام شرکت نفتی آرامکوی سعودی در بازارهای جهانی در ماه سپتامبر2017 (1396) است.


تغییرسوم: بن سلمان برای تبدیل عربستان به یک قدرت منطقه ای تاثیر گذار در جهان عرب در کنار ترکیه، ایران و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد. وی پیش از ولیعهدی در اظهاراتی که اعلام جنگ به شمار می رود ایران را تهدید کرده بود که جنگ را به داخل خاک این کشور می کشاند.این طور که به نظر می رسد ولیعهد جوان پیامدهای اظهارات جسورانه خود را به خوبی درک نمی کند و نقطه مشترک دیدگاه وی با گروه تروریستی داعش این است که هر دو فرقه گرا هستند و از این رو می توانند با هم همکاری کنند به خصوص پس از اینکه جاه طلبی های داعش درسوریه وعراق به پایان برسد، آن وقت است که بن سلمان به داعش دستور می دهد معرکه را به خاک ایران منتقل کند.عربستان با تشکیل یک ائتلاف اسلامی گسترده بر ضد ایران و قطر تلاش دارد خود را هر چه بیشتر به رژیم صهیونیستی نزدیک کند و بی گمان بن سلمان به همکاری محرمانه کشورش با تل آویو در مسائل امنیتی و اقتصادی ادامه خواهد داد.


تغییر چهارم: ادامه نزدیکی بن سلمان با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا با امضای قراردادهای جدید خرید اسلحه و دادن وعده افزایش سرمایه گذاری سعودی در آمریکا برای حفظ حمایت واشنگتن.به نوشته الرشید از آنجا که رفتارهای ترامپ نیز همچون بن سلمان غیرقابل پیش بینی است، انتظار می رود هر دو آنها تا تحقق اهداف داخلی و خارجی مورد نظر خود، به توافق صوری با یکدیگر ادامه دهند. درخصوص رابطه عربستان با کشورهای اروپایی در دوره بن سلمان، به نظر می رسد ولیعهد جدید زمانی برای پرداختن به این موضوع ندارد. از نظر وی این قاره پیر، فقط مکانی برای سیاحت و گذراندن تعطیلات و همینطور خرید سلاح هایی است که دسترسی به آن در مکان دیگری ممکن نیست؛ از این رو کارخانه های ساخت سلاح در اروپا و حکومت های انگلیس و فرانسه برای جلب توجه این شاهزاده جوان تلاش زیادی خواهند کرد.


محمد بن نایف ولیعهد سابق عربستان بیش از بن سلمان مورد علاقه انگلیس وفرانسه بود زیرا روابط خوبی با سرویس های جاسوسی غرب داشت؛ اما با وجود از دست دادن بن نایف، ترزا می نخست وزیر انگلیس که کشورش پس از خروج از اتحادیه اروپا با خطر بحران اقتصادی وسیاسی مواجه است، برای تحقق منافع اقتصادی به محمد بن سلمان ولیعهد جوان سعودی نیاز دارد.الرشید نتیجه گیری کرد که می توان گفت آینده عربستان با ولیعهدی بن سلمان پر از مشکل خواهد بود زیرا بن سلمان نه مرد صلح است ونه سیاستمدار کارکشته، او فکر می کند با پول می تواند همه مشکلات را حل کند، اما نمی بیند که نتوانسته است تا کنون با پول در جنگ ها و درگیری هایی که در منطقه به راه انداخته است پیروز باشد. به نظر می رسد وی با وجود ناتوانی درخاموش کردن آتش های شعله ور درمنطقه همچنان به آتش افروزی درمنطقه ادامه دهد.


محمد بزی در نشریه آمریکایی آتلانتیک نوشته است: در دسامبر 2015 گزارش مهمی از سوی سرویس اطلاعات خارجی آلمان به رسانه های خبری درز کرد مبنی بر اینکه رهبران جدید عربستان سعودی درحال بی ثبات کردن خاورمیانه هستند. در این سند اطلاعاتی نوشته شده بود که ملک سلمان و مشاوران او سیاست خارجی محتاطانه دیرین آل سعود را با یک سیاست خارجی مداخله جویانه جایگزین کرده اند؛ ازهمین رو تحکیم قدرت در دستان بن سلمان می تواند به معنای مناقشه بیشتر و بی ثباتی بیشتر درمنطقه باشد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، کارشناسان امور کشورهای عربی و تحلیل ‌گران سرویس اطلاعاتی آلمان، علاوه بر این به این نتیجه رسیده بودند که محمد بن سلمان طرفدار نوعی 'سیاست فعال مداخله‌جویانه' است و تلاش می‌کند فضای تأثیرگذاری خود را درحوزه نظامی نیز گسترش دهد؛ امری که می‌تواند 'مناسبات با دولت‌های دوست و به ‌ویژه دولت‌های متحد در منطقه را به خطر بیندازد.امروزه سیاست خارجی عربستان سعودی در سایه قدرت بن سلمان، بیشتر به تقابل و استفاده از گزینه های نظامی در هرجایی که مقدور باشد، متمایل است. بسیاری از تحلیلگران و ناظران تصمیم‌های سرنوشت‌ ساز عربستان در موضع ‌گیری برابر تحولات منطقه را ناشی از رویکرد شخص شاهزاده بن سلمان می‌دانند. رویکردی که شاید شاخص‌ترین نمود بیرونی آن تشکیل ائتلاف نظامی عربی به رهبری عربستان و دخالت نظامی در جنگ داخلی یمن بود. اکنون با ولیعهدی بن سلمان به نظر می ‌رسد، رویکردهای اخیر ریاض در مسائل منطقه ‌ای و بین ‌المللی به قوت خود ادامه پیدا کند و حتی تقویت شود.


به نوشته روزنامه نیویورک تایمز شاهزاده بی تجربه و تشنه قدرت زمانی به ولیعهدی رسید که عربستان با بهای پایین نفت، رقابت با ایران و درگیری ها و تنش ها در خاورمیانه دست و پنجه نرم می کند و تصمیمات پیشین وی در منصب وزارت دفاع پیروزی چشمگیری برای کشورش به دنبال نداشته است ؛ بن سلمان نقش اصلی را در حمله به یمن ایفا کرد؛ جنگی که در دو سال اخیر پیشرفت کمی داشته و گروه های حقوق بشری به تبع آن، عربستان را به کشتار شهروندان یمنی متهم کرده اند. مواضع افراطی و لحن تند پادشاه آینده عربستان درمورد ایران نیز شهرت دارد. او ایران را متهم به تلاش برای 'تسلط بر جهان اسلام' کرد. وی چند هفته پیش درمقام وزیردفاع درمصاحبه با شبکه تلویزیونی 'ام ‌بی ‌سی' عربستان با لفاظی علیه ایران و بیان اینکه ریاض قصد دارد نبرد را به داخل مرزهای ایران بکشاند، تلاش کرد تا این پیام را به آمریکایی ها مخابره کند که حامی یکی از اصلی ترین سیاست های آنها یعنی مقابله با ایران است. بن سلمان درحقیقت به آمریکا این پیام را داد که ایران هراسی جزو اولویت های اصلی وی درصورت پادشاهی است.


'سایمن تیسدال' درهفته ‌نامه انگلیسی آبزرور بلندپروازی ‌های بین المللی بن سلمان برای جهان را نگران کننده دانست و گفت: وی در سطح دیپلماتیک و نظامی بی‌ پروا عمل می‌کند و انگیزه اصلی وی تحمیل زمامداری عربستان بر جهان عرب و مقابله با ایران است.نویسنده آبزرور افزود: دشمنی با ایران همان مبنای مشترک بین ولیعهد سعودی و ترامپ رئیس جمهور آمریکا است؛ وقتی یک کلاهبردار کار کشته و یک جوان بی ‌پروا با هم دست به یکی کنند عواقب آن بسیار نگران کننده خواهد بود.تقریبا تمام کارشناسان معتقدند آمریکا در ورای ولیعهدی بن سلمان قرار دارد، چرا که دونالد ترامپ در سفر اخیر خود به عربستان و انعقاد قرارداد تسلیحاتی 500 میلیارد دلاری با ریاض به نوعی دستخوش پادشاهی بن سلمان را دریافت کرد.رکس تیلرسون وزیرامورخارجه آمریکا، درباره این قرارداد گفت که این قرارداد تسلیحاتی مشخصا در برابر نفوذ ایران و تهدیدهای مرتبط با آن است.


شبکه تلویزیونی 'الجزیره' روابط رئیس‌ جمهور آمریکا و ولیعهد جدید عربستان سعودی را صمیمانه توصیف کرد و در مورد موضع ترامپ، درباره ولیعهدی بن سلمان نوشت : او از جمله نخستین سران جهان بود که به شاهزاده بن سلمان تبریک گفت. این دو مقام یکدیگر را به خوبی می شناسند. به خاطر داشته باشید که نخستین سفر خارجی رئیس جمهور ترامپ به ریاض بود و پس از آن که ترامپ اوایل امسال به قدرت رسید، بن سلمان از نخستین مقاماتی بود که به واشنگتن آمد. کاخ سفید اعلام کرد که آنها درباره اهداف مشترک با یکدیگر گفت وگو کردند. پروفسور جفری لفور،‌ استاد علوم سیاسی دانشگاه کنتیکت امریکا ایجاد تغییرات سیاسی درعربستان را به سفر دونالد ترامپ به این کشور مرتبط دانست وگفت: ترامپ قبل از این، درماه مارس 2017 ارتباط دوستانه و صمیمی با بن سلمان، درکاخ سفید برقرار کرده بود. باید گفت که ملک سلمان بعد از نشست با ترامپ، اعتماد به نفس بیشتری جهت انتصاب پسرش به عنوان ولیعهد جدید به دست آورد. ولیعهد جدید کسی است که بر ادامه سیاست خارجی تهاجمی و مقابله جویانه عربستان با ایران درمنطقه به برکت وجود ترامپ در کاخ سفید تاکید می کند.'باراک سینر' تحلیلگر راهبردی آمریکایی مسائل خاورمیانه به ' سی ان ان' گفت که تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان برای دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا که مواضع خود را به عربستان نزدیک کرده است، یک انتخاب ایده آل است، زیرا می تواند مواضع آمریکا را در مورد سوریه، عراق، یمن و کشورهای حاشیه خلیج فارس هماهنگ کند.


خبرگزاری آسیا،‌ سندی محرمانه را منتشر کرد که در آن بن سلمان پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به اجرای برنامه‌های انتخاباتی ترامپ متعهد شده بود و درمقابل ترامپ به حمایت از بن سلمان به عنوان پادشاه آتی و تبدیل قانون جاستا به قانونی علیه قطر تعهد داد.این سند محرمانه فاش می کند که بن سلمان، وقتی جانشین ولیعهد عربستان بود، کمی پس از انتخاب ترامپ به ریاست آمریکا طرح کاملی را به وی داده بود که بیشتر بندهایش شامل قراردادها و سرمایه گذاری کلان صدها میلیارد دلاری تحت عنوان هماهنگی با اهداف برنامه‌های انتخاباتی بودند.براساس یکی از بندهای این سند، آمریکا تعهد داد که از انتقال آرام قدرت درعربستان به محمد بن سلمان از طریق تقویت نقش وی درعربستان، منطقه و حمایت از سیاست‌هایش در یمن و منطقه خلیج فارس حمایت کند.


اسرائیلی ها هم همانند آمریکایی ها با شنیدن خبر کودتای نرم محمد بن سلمان نفس راحتی کشیدند؛ روزنامه صهیونیستی هاآرتس انتخاب بن سلمان را خبر خوبی برای تل آویو وواشنگتن دانست و اقرار کرد که مواضع ضد ایرانی و ضد مقاومت فلسطینی و لبنانی بن سلمان او را به شریک مهمی برای ما تبدیل می کند.در دو سال گذشته بارها خبر ملاقات بن سلمان و سایر مقامات سعودی با مقامات اسرائیلی ها منتشر شده است. هاآرتص نوشت: ولیعهدی بن سلمان به علت مواضع قاطعش در قبال ایران مژده ای خوب برای 'اسرائیل' است، وی یک شریک راهبردی بسیار مهم برای ماست، ضمن اینکه مواضعی ضد اخوان المسلمین و حزب الله لبنان دارد.این روزنامه در ادامه به دیدارهای بین افسران سعودی و اسرائیلی در اردن اشاره و تاکید کرد که چراغ سبز بن سلمان -وزیر دفاع عربستان- شرط اصلی برگزاری این نشست هاست و اساسا چنین دیدارهایی مستلزم موافقت وی است.


هاآرتص افزود: یکی از این دیدارها در سال 2015 در ایلات (در جنوب فلسطین اشغالی) و دیدار دیگر در حاشیه نشست سران عرب در اردن در ماه مارس گذشته برگزار شد. این مساله نشان دهنده دیدارهای منظم میان افسران سعودی و اسرائیلی در چارچوب اتاق جنگ مشترک اردن، عربستان و آمریکا با هدف هماهنگ کردن فعالیت های مشترک است.'مجتهد' فعال سعودی معروف توئیتر، چند روز قبل اعلام کرده بود که محمد بن سلمان دستور داده است برای آماده شدن افکارعمومی برای شنیدن خبر رابطه علنی عربستان با رژیم صهیونیستی، تبلیغات گسترده رسانه ای و مطبوعاتی و در شبکه های اجتماعی صورت گیرد و وعده داده هر روزنامه نگار و کاربر توئیتری که بتواند در این زمینه ابتکار به خرج دهد پاداش خوبی دریافت خواهد کرد.به نوشته روزنامه 'رأی الیوم'، یسرائیل کاتس وزیراطلاعات رژیم صهیونیستی دراقدامی که انتظارش می رفت، بلافاصله پس از ولیعهدی محمد بن سلمان خواستار برقراری رسمی روابط با عربستان شد. وی از پادشاه عربستان و ولیعهد جدید خواست تا به تل آویو سفر کنند و یا از نخست وزیر این رژیم برای سفر به عربستان دعوت نمایند.


کاتس از کشورهای عربی خواست تا گام بیشتری برای مذاکره با 'اسرائیل' با رهبری عربستان بر دارند. وی همچنین گفت که ما نیاز داریم تا همکاری امنیتی برای مهار ایران را به عربستان و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس پیشنهاد دهیم.پایگاه آمریکایی 'میدل ایست آی' چند روز قبل فاش کرده بود که به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شرطی بود که دولت آمریکا برای حمایت از ولیعهد شدن محمد بن سلمان و دست کشیدن از محمد بن نایف گذاشت واعلام کرد که در صورت پذیرفتن این شرط حتی حاضر است تاج پادشاهی بر سر بن سلمان بگذارد. در پی تنش اخیر در روابط عربستان با قطر، تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد، چند سناریو برای تعامل با این بحران را محتمل می سازد.


تیرگی در روابط قطر و عربستان از زمانی شروع شد که خبری منسوب به تمیم بن حمد امیر قطر در خبرگزاری رسمی این کشور آمده بود که در آن علیه عربستان و درحمایت از ایران، حزب الله و حماس نقل قول شده بود. هر چند مسئولان قطری پس از ساعاتی این اظهارات را تکذیب و اعلام کردند که سایت خبرگزاری قطر مورد حمله سایبری قرار گرفته است اما ریاض و قاهره قانع نشدند و نهایتاً ریاض و هم پیمانانش در پنج ژوئن 2017 با قطر قطع رابطه کردند.با اینکه عربستان همواره از بیان علت اصلی اختلافش با تمیم بن حمد امیر قطر طفره رفته است؛ اما به نوشته پایگاه مصری فیتو هدف اصلی ریاض از انزوای سیاسی قطر و مسدود کردن سایت ها و فیلتر کردن رسانه های این کشور در واقع برای این بود که طرح کودتا درعربستان وعزل محمد بن نایف به آرامی و به دور از هرگونه جنجال توسط رسانه های قطری انجام شود.


به گفته ناظران، اختلافات بین قطر وعربستان زمانی بالا گرفت که ریاض اطلاعات موثقی از دخالت قطر در امور داخلی خود با هدف ایجاد درگیری بر سر قدرت بین محمد بن نایف و محمد بن سلمان و بسیج شدن رسانه های قطری در حمایت از بن نایف بدست آورد. بن نایف رابطه خوبی با تمیم داشت و در بسیاری از امور با وی هماهنگ بود.سایت 'عربی 21'، سناریوهای برخورد بن سلمان با بحران قطر پس از ولیعهدی را چنین ارزیابی می کند : سناریوی اول این است که بحران به قوت خود باقی بماند. این سناریو محتمل تر است به خصوص که دخالت شخص بن سلمان در آن محرز شده است.ورود شخص بن سلمان به بحران قطر به این معناست که به این زودی ها نمی توان انتظار حل و فصل آن را داشت، بنابر این باید انتظار داشته باشیم از یک سوعربستان وهم پیمانانش از قطر شکایت کنند و از سوی دیگر با پا درمیانی کویت و فشارهای بین المللی این بحران به تدریج رفع و رجوع شود.


سناریوی دوم، شدت گرفتن بحران است که به دلایل خارجی وداخلی بعید به نظر می رسد، از جمله اینکه بن سلمان نمی خواهد کشورش در یک بحران پیچیده درگیر شود بخصوص که در 32 سالگی به قدرت رسیده ونیاز دارد تا جای پای خود را در منصب جدید محکم کند. علاوه بر این، بن سلمان نمی خواهد با اینکار چهره خود را در خارج ازعربستان خراب کند.سناریوی سوم، تسریع درحل بحران است، البته در این مورد پیش بینی می شود که همه طرف های بحران امتیازاتی بدهند، یعنی کشورهای تحریم کننده قطر، سقف درخواست های خود را پایین بیاورند و دوحه نیز در حدی امتیاز بدهد که به حاکمیت و تمامیت ارضی اش خدشه وارد نشود.به نوشته عربی 21، انجام سناریوی سوم ازسوی بن سلمان تا حدی بعید به نظر می رسد، زیرا به معنی تغییرات ریشه ای درموضع عربستان نسبت به بحران قطر است که وی در دوره جانشین ولیعهدی به شدت از این موضع دفاع می کرد.درهرصورت باید گفت که انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی برای جانشینی ملک سلمان نشان می دهد که از این پس نمی توان انتظار فروکش کردن اقدامات افراطی خاندان سعودی درمنطقه را داشت. محمد بن سلمان، شاهزاده ای افراطی، متکبر، ماجراجو و جنگ طلب است که اکنون با افزایش اختیاراتش، بدون شک مسیر تازه ای را برای تحقق اهداف توسعه‌ طلبانه خود درمنطقه پیش خواهد گرفت.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها