امروز شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۹
کد خبر: ۳۰۵۲
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۱
 اين روزها شهردار تكنوكرات تهران علني تر از هميشه خود نمايي مي‌كند.
‎مانور او براي مطرح شدن نامش تنها به سخنراني ها و جلساتي كه حضور میابد منحصر نمي شود. قالي باف با يك دورخيز كليشه اي، كليه ابزار خود را جهت مطرح شدن بسيج كرده است. از حمله تند رسانه هاي وابسته اش به دولت گرفته تا جنجال هاي تمرين شده در فضاي مجازي .
‎اما آنچه بيش از پيش براي مردم نمايان شده ، نيت پس پرده اين اقدامات تكراري سرهنگ است. ‎

"كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري سال 96"

همين جمله كافيست تا علت بيش فعالي قالي باف در اين ايام مشخص شود .
‎اما ایده حمله به یکی از سران فتنه - بخوانید هاشمی رفسنجانی- در حالی در دستور کار اتاق فرمان عمليات رواني شهردارتهران قرار گرفت كه رسانه هاي وابسته به وی نمي توانند عملكرد سياسي و مذبذب این کاندیدای همیشگی انتخابات ریاست جمهوری را از اذهان ملت پاك كنند .
رسول بابایی از استراتژیست های رسانه ای قالی باف که این روزها رسانه تحت مدیریتش در پیشانی حمله به هاشمی قرار گرفته، روزگاری نه چندان دور، رفسنجانی را "مگابرند" خوانده بود. تمایل شهردار برای حرکت روی مرز اصولگرایان و اصلاح طلبان کار را به جایی رسانده بود که برخی اصلاح طلبان از جمله صادق زیباکلام پیش از انتخابات 92 و در فقر کاندیدا، به حمایت از او راضی شده بودند. فردی مانند صادق خرازی با سابقه مشخص هم که حامی قالی باف بود امروز حزبی اصلاح طلب راه انداخته و در ابراز ارادت به هاشمی کم نگذاشته است.

قالي باف كه روزي خود را شديدا نزديك به هاشمي رفسنجاني نشان داده و بدون اجازه او به سختي آب از گلويش پايين مي رفت، در فتنه ٨٨ با اقداماتي عجيب و سكوتي مشكوك در نهايت مشخص نكرد كه چه موضعي را اتخاذ كرده است. آنروزها كه بسيجي هاي بي دفاع در برابر پرتاب سنگ و آجر فتنه گران ايستاده بودند هرگز مشخص نشد چرا تمامي خيابانهاي محل تجمع اغتشاش گران در آن بازه زماني سنگفرش شد و چرا به طور اتفاقي! مهمات لازم براي آشوب، توسط شهرداري تهران تهيه شده بود!؟

شاگرد رفوزه کلاس هاشمی
(عاشورای 88 و سنگفرش هایی که در اختیار فتنه گران بود!)

در فتنه ٨٨ مواضع روزنامه وابسته به شهردار تهران، كم شباهت به مخالفان نظام نبود و مي شد در پاره ای از موارد، حمايت از اقدامات سران فتنه را در آن ديد.

اما بعد تر و با خاموش شدن آتش آشوب ها، قالي باف با روش هايي كه مشاورانش به او آموخته بودند، تلاش كرد با بغض و اشک و زاری، واقعيت را طور ديگري نشان دهد.

او بعد از اينكه آبها از آسياب افتاد به ياد موضع گيري عليه فتنه افتاد اما باز هم دو پهلو و نرم!

چرا كه هرگز دوست نداشت هواداران سران فتنه را دل آزرده كرده و راي خود براي انتخابات بعدي را با ريزش مواجه كند!

در نهايت با ادامه سياسي كاري هايش ، ناهار را بر سر سفره اصولگرايان غنیمت گرفته و شام  را با اصلاح طلبان تقسيم غنائم مي كرد.

در شوراي شهر با نماينده هاي هر دو طيف تعامل خوبي برقرار و تهران را بين آنها تقسيم كرد تا مبادا به كسي بر بخورد.
وی اين رويه را تا انتخابات رياست جمهوري گذشته توانست ادامه دهد. شگرد خوابيدن وسط لحاف و دست دوستی دادن با همه طيف ها و جريانات تاثير گذار و نمك گير كردن آنها هم مفيد فايده واقع نشد و سرهنگ با تيمي از مشاوران ارادتمند به هاشمي و نزديكاني كه بعدها به دولت یا همان کاندیدای رقیب پيوستند- از جمله سخنگوي ستادش- نه تنها شكست خورد، بلكه متوجه شد كه مردم فريب رفتارهاي سياست زده اش را نخورده اند.

با این وجود، قالي باف براي خودنمايي و احتمال قريب به يقين حضور در انتخابات رياست جمهوري ٩٦ ، بازي تكراري خود را اينبار با شدت بيشتري آغاز كرده است.
او كه به خوبي مي داند داراي هيچ گفتماني نيست و تا همينجا مطرح شدن نامش در فضای سیاسی کشور را مديون برخي از زدوبندهايش در گذشته است، اينروزها با مواضع تکراری در برابر دولت و موضوع غیر قابل دفاع برجام و حمله به هاشمي رفسنجاني -البته در ظاهر- قصد دارد تا نمايندگي امت حزب الله و اصولگرايان را بر عهده گرفته و در نهايت كانديداي اين جريان شود. اما چه كسي است كه نداند قالي باف در پس پرده شاگرد رفوزه هاشمي در سياست بازيست؟


چه كسي است كه نداند او همواره يك تكنوكرات بوده و روش و منش مديريتش هم همچون هاشمي با ريخت و پاش هاي ميليوني و ميلياردي همراه است؟
چه كسي است كه نداند اقاي شهردار چندي پيش چه لابي ها و فشارهايي را برای مسکوت ماندن ماجراي نفوذ پسر بزرگش در بسياري از امور شهرداري اعمال کرد؟
چه كسي است كه نداند فرزندان وي با چه شباهتي به فرزندان اكبرهاشمي رفسنجاني زندگي مي كنند؟
جالب است بدانيم در رويه تحصيلات هم فرزندان قالي باف راه فرزندان هاشمي را رفتند اما با کمی اختلاف جغرافیایی!  اقازاده كوچك شهردار به جاي انگليس سر از استراليا در آورده است! البته شايد بعدا مشخص شود كه اسحاق قالي باف هم در استراليا، سري به شعب دانشگاه زده. همانطور كه مهدي هاشمي به گفته پدرش، براي سركشي به شعب دانشگاه آزاد به لندن رفته بود!
حالا با همه اين تفاسير، چرا سرهنگ علاقه دارد تا خود را قطب مقابل اشرافي گري و در راس آن هاشمي رفسنجاني نشان دهد؟
ايا واقعا سبك مديريت غبار آلود، غير انقلابي، پر هزينه و سركوبگر اقاي شهردار را مي توان جداي از اموزه هايي كه قبل تر از هاشمي گرفته است دانست؟
صراط نیوز
مدیر مسئول / علی غفاریان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها