امروز جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۲:۵۹
کد خبر: ۲۳۵۳
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳
سفیر پیشین ایران در پاکستان گفت: حاکمان سیاسی هند رفتار مستقل از جریانات مسلط زمان تحریم ایران داشتند و هنوز هم این کشور تلاش می کند تا رفتارش تا حد امکان مستقل باشد.
در نشستی که با حضور «ماشاءالله شاکری» سفیر پیشین ایران در پاکستان و «جعفر حق پناه» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در خبرگزاری مهر داشتیم به بررسی تحولا ت شبه قاره از جمله «روابط ایران و هند درپسابرجام و زمینه های همکاری مشترک»، «روابط دهلی- واشنگتن و تاثیر آن بر روابط تهران- دهلی»، «تاثیرگیری روابط چین، پاکستان، هند و ایران از یکدیگر»، «سفر احتمالی رئیس جمهوری اسلامی ایران دکتر روحانی به پاکستان و بررسی وضعیت خط لوله گاز صلح»، «حضور داعش در افغانستان، لیبی، و آفریقا»، «مذاکرات صلح افغانستان و طالبان و چرایی حضور چین در این مذاکرات»، «اهمیت حضور ایران، روسیه، و هند در مذاکرات صلح افغانستان»، «نقش پاکستان در بهبود روابط تهران-ریاض و مشخص شدن نقش اسلام آباد در ائتلاف جدید ریاض» و... پرداختیم که بخش اول آن در ادامه از نظر می گذرد.

*هند از جمله کشورهایی است که در زمان تحریم روابط اقتصادی خود را با ایران حفظ کرد، این موضوع چه آثاری بر روابط دو کشور درپسابرجام خواهد گذاشت، زمینه های مشترک همکاری ایران و هند در پسا برجام چیست؟

ماشاء الله شاکری: دقیقا درست است چرا که هند یکی از کشورهای بزرگ اقتصادی دنیاست که پیش بینی می شود در ۲۰ سال آینده، بعد از چین تبدیل به اقتصاد دوم شود و در آسیا نیز بعد از چین اقتصاد برتر است و حتی اگر بر فرض مثال ژاپن را دومین اقتصاد آسیا بنامیم، هند سومین اقتصاد بزرگ آسیاست.

علاوه بر این هند جز کشورهای عضو بریکس است، یعنی پنج کشور سریع الرشدی که هم از نظر اقتصاد هم از نظر جمعیت و هم ازنظر زیر ساخت ها و هم از نظر منابع انسانی در حال طی کردن فرایند توسعه باشتاب بسیار بالا هستند و قطعا در سال های آتی بنیه های قوی اقتصادی را تشکیل خواهند داد. هند یکی از این کشورها و بقیه چین، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی هستند.

هم چنین از نظر تاریخی هند بنیانگذار جنبش عدم تعهد بوده و همتی که «جواهر نعل نهرو» برای برپایی نهضتی جدا از ساز و کارهای دو قطبی آن زمان گماشت و با همکاری دیگر رهبران جهانی مثل «سوکارنو» از اندونزی و سران چند کشور دیگر بنیان جنبش غیر متعهدها را گذاشت. در واقع می توان گفت حاکمان سیاسی هند رفتار مستقل از جریانات دو قطبی آن زمان داشتند و هنوز که هنوز است این سنت در فضا و سیره سیاسی هند حفظ شده و این کشور  تلاش می کند که رفتارش تا حد امکان مستقل باشد.


دیگر دلیل این است که هند به لحاظ تاریخی با ایران روابط دیرینه و هزاران ساله دارد و قبل از اسلام تا بعد از اسلام یک پیشینه تاریخی بسیار قوی بین دو کشور برقرار بوده است. یعنی شاید اگر مقطع تاریخی زمان «انوشیروان دادگر» را در نظر بگیریم و زمانی که «بزرگمهر» وزیرانوشیروان سفری به هند داشت و پس از بازگشت خود به ایران، ارمغان هایی از هند برای ایران آورد که کتاب «کلیله و دمنه» از جمله آنها است. به این ترتیب در رفت و برگشت های مختلف این جریان ادامه داشت و بعد از اسلام نیز دوباره دانشمندان دو کشور هند و ایران با هم داد و ستد علمی داشتند که مهم ترین آنها «ابوریحان بیرونی» است که در دوره غزنویان به هند سفر کرد و حدود بیست جلد کتاب در مورد هند یا نوشت یا از سانسکریت به فارسی و عربی  ترجمه کرد. جامعه پارسیان مقیم هند از نمونه های دیگری است که می توان نام برد یکی از همین مردم پارسی به نام «دادا بهایی نوروزجی» دو بار به ریاست جمهوری هند رسیده است.

بنابراین ریشه های عمیق فرهنگی، تمدنی و تاریخی بین دو کشور وجود دارد که به این سادگی در فراز و نشیب های امروزی قابل گسست نیست.

شاید نه آخرین دلیل ولی یکی از مهم ترین دلایل این است که هند به لحاظ توسعه اقتصادی خودش نیازمندی های جدی به ایران دارد. یکی از این نیازمندی ها انژری است و دیگری بازارهایی که وجود دارد و عامل سوم تامین امنیت درمنطقه، بویژه درافغانستان که به عنوان بخشی از موضع امنیتی هند به حساب می آید. پس هند از اینکه در این دوره با ما دوستانه رفتار کرد جای تعجب نیست و همانطور که مشاهده کردید دلایل متعددی در این باره وجود دارد. پس از برجام هم اگر قرار است گشایشی صورت بگیرد و اگر بازاری قرار است باز شود و اگر همکاری های اقتصادی قرار است صورت بگیرد، قطعا طبیعی است که هند از این فرصت استفاده می کند.

*هند روابط راهبردی با آمریکا دارد و از دیگر سو هند نیازمند انرژی از جمله انرژی ایران است، بادر نظر گفتن این موضوع آیا روابط استراتژیک دهلی با واشنگتن بر روابطش با تهران تاثیر گذار خواهد بود؟

شاکری: در واقع هند نوعی چرخش در سیاست های سنتی خودش ایجاد کرده یعنی آن سیاستی که در فضای دو قطبی جهانی بود و به سمت اردوگاه سوسیالیسم گرایش داشت و به هر حال مختصات سیاسی و اقتصادی کشورش برآن اساس تنظیم می شد تغییر کرد و با فروپاشی شوروی و اردوگاه کمونیسم، این کشور نیز دست به یک سلسله محاسبات زد و فهمید که منافع ملی اش به سمت جهان دیگری است، جهانی که  تقریبا زمانی، ساز تک قطبی بودنش را می‌زدند.

 اما حال تا حدودی وضعیت عوض شده و در نتیجه به سمت چند قطبی شدن می رود. به طور مثال چین خودش یک قطب شده، اتحادیه های منطقه ای مثل «بریکس» یا «آ سه آن» یا اتحادیه اروپا هر یک از اینها  تشکیل قطب هایی را می دهند.

 به هر حال هند دید که دیگر آن اردوگاه سوسیالست وجود ندارد و از این رو هم در ماهیت سیاست هند تغییر ایجاد شد و هم در ماهیت علت وجودی جنبش غیر متعدها، یعنی این دو درهمدیگر تاثیر و تاثر داشتند. به هر حال هند منافع خودش را دراین دید که با آمریکایی ها همسو شود.

 هند جمعیتی بالغ بر یک میلیاردو سیصد میلیون نفردارد و در نتیجه یک بازار مصرف بسیار بزرگی است و از این رو قدرت توازنی است علیه قدرت گیری چین در منطقه. طبیعتا هند از این موقعیت استفاده کرد و خودش را به آمریکا نزدیک کرد اما رابطه هند با آمریکا حتی اگر اسمش را هم رابطه راهبردی بگذاریم رابطه ای نیست که براساس تنظیمات بیرونی، جهت پیدا کند. این رابطه براساس تنظیمات دورنی در داخل دستگاه های سیاستگذاری هند صورت می گیرد، هند همزمان منافع خودش را از نزدیک شدن به آمریکا می برد و در عین حال در نزدیکی با تهران و سایر کشورهای منطقه در جستجوی اهداف خاص خودش نیز هست. این را به عنوان یک دینامیزم در سیاست خارجی هند میدانم. در واقع هند یک پویایی بسیار خوبی دارد و بر این اساس چیزی را فدای چیز دیگری نمی کند.

البته همانطور که اشاره کردید هند در دو مقطع (رای علیه ایران درIAEA) بر علیه ایران رای داد که آن هم به دلیل اقتضائاتی بود (آمریکا امضا «موافقتنامه هسته ای صلح آمیز هند- آمریکا» در اکتبر ۲۰۰۸ را منوط به رای منفی هند علیه ایران در شورای حکام کرده بود) که برای خودشان دیدند. و ما هم البته دلخوری و نگرانی خودمان را از سمت و سوگیری هند به سمتی که سوابقش خلاف این موضوع را نشان می دهد، اعلام کردیم و کماکان هم اعلام می کنیم که ما هند مستقل را می پسندیم؛ هندی که خارج از اراده قدرت های دیگر بتواند تصمیم بگیرد. در حقیقت به طور قطع میتوان گفت که این دو تا تصمیم هند، تصمیمات هندی نبودند.

جعفرحق پناه: اصولا باید معنا و مفهوم روابط استراتژیک و پیمان های استراتژیک میان دو کشورو یا چند کشور و پیامدهای آن بر روابطش با سایر کشورها را به درستی بفهمیم. چرا که پیمان استراتژیک میان دو کشور لزوما به این معنا نیست که یکی از این دو واحد به دیگری سر سپرده شود بویژه اگر این دو قدرت به لحاظ مبادی توانمندی خودشان در جایگاه های کمابیش نزدیک به هم باشند. یعنی اگر غیر از این باشد این پیمان استراتژیک اصطلاحا «بندواگن» (bandwagon) خواهد شد یعنی دنباله روی صرف یک قدرت ضعیف از یک قدرت جهانی. اما در مورد هند و آمریکا این طو نیست. چرا که اگر شاخص قدرت هسته ای باشد که هر دو کشور هسته ای هستند. از نظر وسعت، جمعیت و توانایی های فیزیکی هم هند کمابیش حرفی برای گفتن دارد و از لحاظ قدرت اقتصادی و بقییه موارد نیز به همین صورت است. لذا ما نه تنها در مورد روابط هند-آمریکا بلکه در مورد هر پیمان استراتژیکی، باید به جایگاه آن دو کشور در نظام بین الملل توجه داشته باشیم و بر آن اساس پیامدهای روابط استراتژیک کشورها با خودمان را بازبینی کنیم. لذا رابطه استراتژیکی که دولت های حاشیه خلیج فارس با آمریکا منعقد می کنند بر روابطشان با ایران بسیار تاثیرگذارتر از پیمانی است که فرضا پاکستان و یا هند با آمریکا امضا کرده است.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که اصولا این کشورها به درکی از منافع ملی خودشان رسیده اند که هیچ گاه حوزهای مهم دیگری را نادیده نمی گیرند. چون در حال حاضر رابطه استراتژیک با آمریکا داشتن مثل سابق آورده و دستاورد بسیار زیادی برای هیچ کشوری ندارد. اما آمریکا هم کشور بسیار بزرگی است که هند طبیعتا از آن صرف نظر نخواهد کرد. آمریکا یکی از بزرگترین شرکای اقتصادی هند است و درحوزه های مختلف و به ویژه دربحث high tech، فناوری های پیشرفته مناسبات متقابلی دارند.

 اما می بینیم که نه تنها رابطه هند با ایران بلکه روابطش با روسیه و سایر کشورها کمابیش تنظیم شده و البته باید به این نکته هم توجه داشت که رفتاری که هند درخصوص دو موردی که شما اشاره کردید (رای منفی علیه ایران در شورای حکام) تقریبا با فضای اجماع جهانی ضد ایران همراه بود و متاسفانه در شرایطی رخ داد که ایران در انزوا قرار داشت. این اقدامات ضد ایرانی خیلی هزینه ای نداشت و هند احساس می کرد که از این ناحیه آسیبی نخواهد دید بلکه سود بیشتری خواهد برد.

*اوباما در یاداشتی که به مناسبت انعقاد پیمان ترانس پسفیک منتشر کرد اعلام کرد که نظم اقتصادی آسیا در قرن ۲۱ را باید آمریکا تعیین کند و گرنه رقبای این کشور از جمله چین دست به کار خواهند شد. رویکرد هند به این سیاست چیست؟ آیا هند در موضع مهار چین از سوی آمریکا، همراه واشنگتن خواهد شد؟

حق پناه: ازمنظر مطالعات استراتژیک و به زعم بسیاری از نظریه پردازان امروزی، یکی از ویژگی های فرهنگ استراتژیک هند این است که  فاقد استراتژی است و در واقع یک تعمدی هست در این موضع که هندی ها با نوعی ابهام استراژیک پیش می روند.

لذا می بینیم که چرخش های سریع و معناداری درسیاست هند و درقبال خیلی از کشورها رخ داده و اشاره شد که هند بعد از افول سوسیالیسم به سمت غرب گرایش پیدا کرده و الان دیگر مثل سابق غیر متعهد محسوب نمی شود. یا در مورد مسئله افغانستان در دهه ۶۰ و دوران جهاد هند متحد مسکو بود و جریان ضد جهاد را تشکیل داد. اما الان بالاترین نفوذ در میان همسایگان را در کشور افغانستان دارد. بنابراین ما باید در نظر بگیریم که هند اساسا، ظرفیت هایی دارد که به این کشور استعداد بازیگری های چند جانبه و چند لایه و توان چرخش های سریع را می دهد و به طور مثال شما درمورد پاکستان این قابلیت را نمی بینید و این انعطلاف و چالاکی در حوزه سیاست های خارجی در پاکستان وجود ندارد و در این حد مشهود نیست.   لذاا گر چه آمریکا به دنبال این است که ازهند چنین بهره برداری را بکند اما منطق هند منطق متفاوتی است و در واقع در آن فرایند دگرسازی، هند بیش از آمریکا از ناحیه چین احساس خطر و تهدید می کند. بنابراین است که وارد مناسبات راهبردی با آمریکا شده که به نوعی بحث محدود سازی و نه مهار چین را دنبال کند. ضمن این که به هر حال حوزه پاسفیک منطقه جدیدی است که معادلات قدرت جهان قرار است و در اصل گرانیگاه این تحولات خواهد بود. هند نیزبه هر حال در آن منطقه قدرت بی بدیلی خواهد بود و در نتیجه هر قدر بر اهمیت منطقه اضافه شود مناسبات بین هند و چین افزایش پیدا خواهد کرد و طبعا اینجا راهبرد هند با راهبراد چرخش به سوی آسیای آمریکا تلاقی پیدا میکند.

شاکری: اما باید یک نکته هم در اینجا اضافه کرد که رفتار متقابل چین و هند یا نوع  تعاملی که چین و هند با هم دارند تنها از جنس رقابت نیست و از جنس همکاری نیز هست. یعنی این دو کشور درعین حال که از نظر قدرت منطقه ای با هم رقیبند در بخش های اقتصادی خیلی بده بستان های بزرگی دارند، مثل همگرایی در بریکس  و در عین اینکه بر سر مناطق بزرگی مثل تبت باهم اختلاف دارند اما در یک سری ازحوزه ها با همدیگر همکاری های جدی و عمیقی دارند. مثلا درعرصه افغانستان منافع دو کشور یکی است. یعنی مبارزه با افراط گرایی و رادیکالیسم در افغانستان، هم به نفع هند است و هم به نفع چین. اینجا در واقع تا حدودی با سیاستهای کشورهای دیگر مثل پاکستان زاویه پیدا می کند. گزینه هند برای انتخاب رویه سیاسی و یا رفتار در خصوص منطقه و جهان، گزینه آمریکا نیست بلکه این امری درون زا و در داخل خود کشور هند است که به خاطر همان دینامیزمی است که پیش تر به آن اشاره کردم.

*با توجه به اینکه هند روابط خوبی با پاکستان ندارد و هم چنین با توجه به روابط اقتصادی خوبی که پاکستان با چین دارد و در کریدور اقتصادی پکن-اسلام آباد نیز سرمایه گذاری عظیمی کرده آیا سبب نگرانی هند ازقدرت گرفتن چین وهمراهی با قدرت های بزرگ نظیر آمریکا و روسیه برای مهار چین در منطقه را باعث نخواهد شد؟

 شاکری: در واقع این سیاست کریدور اقتصادی چین-پاکستان، که چین تعریف کرده و می‌خواهد فرضا از مناطق مسلمان نشین «سین کیانگ» خودش مسیر جاده ای را طراحی کند، یک مسیر جاده ای، راه آهن و سایر خطوط انتقال انرژی و مخابرات مثل فیبر نوری و چیز های دیگر، این یک تعریف تئوریک است و روی نقشه هم درست است اما به لحاظ بسیاری از حلقه هایی  که در این مسیر مفقودند و بسیاری از سختیهای جغرافیایی که در این مسیر وجود دارد و همچنین به خاطر بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و فقرکه به نوبه خود منجر به افراط گرایی و رادیکالیسم و خرابکاری در پاکستان می شود، بستر مساعدی برای سرمایه گذاری- حداقل در یک چشم انداز محاسباتی- نیست. این  کریدور با چالش های جدی مواجه است وا ینکه گفته می شود چین سرمایه گذاری های عظیم ۴۶ میلیارد دلاری در این مسیر انجام داده فعلا درا ندازه حرف است اما در مرحله عمل این موضوع هنوز تحقق پیدا نکرده است.

 حال حتی اگر این موضوع در مرحله عمل هم تحقق پیدا کند، این را خیلی به زیان هند نمی توان دید. چرا که اگر منطقه مقداری توسعه پیدا کند به نوعی به نفع سیاست این کشور هم خواهد بود.

چرا که مشکل اصلی منطقه توسعه نایافتگی، فقر و جهل است. وقتی که اشتغال ایجاد شود و منطقه از لحاظ اقتصادی رونق گیرد، به یک عبارت به نفع هند هم خواهد بود. درمقیاس روابط خارجی هند و در مقیاس اقتصادی هند این مبالغ  خیلی مبالغ تعیین کننده ای نیست و چین اگر اینجا هم سرمایه گذاری نکند درمنطقه دیگری سرمایه گذاری خواهد کرد و این خیلی نمی تواند تعارضی داشته باشد.

حق پناه: این تبلیغاتی که در مورد روابط و سرمایه گذاری بین چین و پاکستان می شود بیشتر از ناحیه پاکستان است. از این جهت چینی ها خیلی با محاسبه پیش خواهند رفت و خیلی از زاویه زود بازده بودن به این پروژه نگاه نمی کنند و این هدف در واقع  درچارچوب یک راهبرد کلان است که بخش هایی از آن اساسا مربوط به افغانستان است و چرخش به غرب، در برابر راهبرد جدیدی که در برابر راهبرد چرخش به آسیا آمریکا مطرح می شود.

شاکری: برای توسعه این کریدور هیچ دغدغه و هیچ نگرانی از سوی ایران وجود ندارد. اگر کسی بگوید که ما با توسعه کریدور چین-  پاکستان باید نگران شویم باید گفت ایران هیچ نگرانی در این خصوص ندارد و توسعه پاکستان را مساوی با امنیت آن کشور می داند و امنیت پاکستان هم ترجمه می شود به امنیت ایران.

*چندی پیش سرکنسول ایران در لاهور نیز اعلام کرد که بندر گوادر و بندر چابهار رقیب همدیگر نیستند بلکه مکمل هم هستند و اگر بندر گوادر در پاکستان توسعه پیدا کند ما هم در چابهار پیشرفت و توسعه را خواهیم داشت.

شاکری: شاید بعضی ها اینگونه تحلیل کنند که توسعه یافتگی بندرگوادر پاکستان می تواند توسعه در بندر چابهار را تحت الشعاع قرار دهد در حالی که به این صورت نیست. ما می توانیم با سرمایه های دیگری که در منطقه وجود دارد، از جمله  از مبادی هند و چین  و منافعی که آنها  ازاین کریدور می توانند پیدا کنند چابهار را توسعه بدهیم و چون این دو بندر در مجاور هم قرار دارند می توانند در یک داد و ستد تکمیل گر با یکدیگر و در تعامل با هم باشند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها