امروز جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۵
کد خبر: ۲۳۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۷
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در چهارمين همايش سراسري علوم و مهندسي دفاعي در سپاه که در دانشگاه امام حسين(ع) برگزار شد، ضمن اشاره به نمونه اي از نفوذ عوامل سرويس هاي جاسوسي غرب در دوران پسا برجام و مسافرت اخير مشاور و دستيار رئيس سازمان «سيا» که مسئول نفوذ در ايران شده، اظهار داشت که وي خرداد ماه به ايران آمد و از تمام دانشگاه هاي کشورمان بازديد داشت و آنها را شناسايي کرد.
    اما شگفتي آنجا بود که وب سايت راديو تلويزيون سلطنتي انگليس (بي بي سي) خيلي سريع به اين خبر واکنش نشان داد و با گزارش مفصلي از سفر اين عامل مهم سرويس جاسوسي آمريکا (سيا) به ايران، مسافرت وي و ديگر عوامل امنيتي همراهش (تحت پوشش هيئت علمي) به ايران را صرفا، سفري علمي و پژوهشي وانمود کرد و او را رئيس موسسه اي به نام آموزش بين المللي ( با نام اختصاري آي آي اي) معرفي کرد که در اواخر خرداد سال جاري همراه دو نفر ديگر از اعضاي اين موسسه و ۵ نفر از ۵ دانشگاه آمريکا به ايران سفر کرد و از ۱۱ دانشگاه و ۲ موسسه تحقيقاتي ايران در تهران، اصفهان و شيراز ديدن کردند.
    اما علي رغم تمامي اين قصه پردازي علمي براي گودمن در گزارش فوق، «بي بي سي» نتوانسته مقامات و پست هاي امنيتي و جاسوسي وي را پنهان ساخته و در سطوح بعدي ناگزير اشاره مي کند که : «...او هماهنگ کننده جلسات و تنظيم کننده گزارش هاي رئيس سازمان سيا و همچنين دستيار ويژه مدير مرکز ملي ارزيابي هاي امور خارجه، يکي از دفاتر تحقيقاتي سيا... بوده است...»!
    و در ادامه ضمن اشاره به مشاورت براي بنيادهاي صهيونيستي مانند وودرو ويلسون، وي را مشاور آژانس اطلاعاتي آمريکا (سيا) نيز مي خواند!!
    از جمله اهدافي که «بي بي سي» از زبان آلن گودمن و موسسه اش براي ارتباط با مراکز دانشگاهي جهان ذکر کرده «تحقيقات براي سياست گذاري، تامين منابع براي تبادل فرصت و کمک به دانشگاهيان در معرض خطر» است!!
    اما رئيس دانشگاه تهران که از ميزبانان آلن گودمن و هيئت همراه وي بود، وقتي اهداف سفر آنها را تبادلات علمي خواند، متذکر نشد که آيا وي و همکاران وي نيز از جمله «دانشگاهيان در معرض خطر» مورد نظر گودمن بوده اند که از وي براي مسافرت به ايران دعوت کرده اند تا از خطر نامبرده خلاصشان کند؟!
    واقعا اين کدام خطر بوده که آقاي رئيس دانشگاه از خوف آن به مشاور سازمان جاسوسي آمريکا پناه برده است؟!!!
    البته پيوستگي سرويس هاي جاسوسي آمريکا و مراکز آکادميک و به اصطلاح علمي ايالات متحده آمريکا، موضوع تازه اي نيست. هم در کتاب خاطرات ريچارد هلمز( يکي از روساي اسبق سيا) و هم در اسنادي که اين سازمان در شصتمين سالگرد تاسيسش انتشار داد، آمده بود که تعدادي از دانشگاههاي معتبر آمريكا مانند كلمبيا ، استانفورد، نيويورك و هاروارد و ... زير نفوذ مستقيم سيا اداره مي شوند و بنيادي همچون « فارفيلد» در دانشگاه كلمبيا از مهم ترين مراكزي بوده که بودجه عمليات فرهنگي سيا از طريق آن به نهادهاي فرهنگي انتقال مي يافت. در ظاهر اين بنياد را يك ثروتمند يهودي به نام «جوليوس فليستمن» ايجاد كرده بود ولي در واقع با بودجه سيا تامين مي شد. هدايت اين بنياد را «جك تامپسون» مامور سيا و استاد دانشگاه كلمبيا به عهده داشت.
     ديويد گيبس محقق و انديشمند معروف آمريکايي در مقاله « انديشمندان و جاسوسان، سكوتي كه فرياد مي زند» (لس آنجلس تايمز 28 ژانويه 2001 ) از رسوايي بزرگي سخن مي گويد كه به دليل فاش شدن اسناد ارتباط سيا با نهادهاي آكادميك در دوران جنگ سرد پديد آمد. گيبس در اين مقاله به رابطه تنگاتنگ سيا با نهادهاي علوم اجتماعي ايالات متحده اشاره مي كند.
    ريچارد هلمز نيز در خاطراتش از پروژه اي در دهه 70 ميلادي نام مي برد که در آن پيوستگي سرويس هاي جاسوسي، موسسات دانشگاهي و آکادميک و مراکز رسانه اي در آمريکا تحقق مي يافت.
    در سندي راهبردي که در ميان اسناد لانه جاسوسي آمريکا به چشم مي خورد و تاريخ آن به21 دسامبر 1963 برابر با 30 آذرماه 1342 برمي گردد (يعني دوران پس از سرکوب و کشتار 15 خرداد همان سال و دستگيري و زندان حضرت امام خميني -رضوان الله تعالي عليه- که تا فروردين سال 1343 به طول انجاميد)، يکي از کارشناسان اطلاعاتي سفارت آمريکا به نام استيورات راکول در بخشي از گزارشي مفصل و دقيق خود که در کنار ارزيابي اوضاع سياسي اجتماعي و فرهنگي ايران، پيشنهاداتش را براي نفوذ در جامعه ايراني مطرح مي سازد، ضمن تاکيد نخست بر دانشگاه تهران به عنوان مرکز و محور نفوذ، مسافرت به اصطلاح انديشمندان و دانشگاهيان اطلاعاتي آمريکايي به ايران و ارتباط با دانشگاهيان ايراني يا برگزاري دوره هاي درسي براي آنها را از مهمترين راههاي اين نفوذ به شمار مي آورد!! يکي از اين عناصر سيدني هوک، از دانشگاه نيويورک بود که در دوران جنگ سرد پروژه هاي متعددي را براي سازمان سيا اجرا کرد.
    جاسوسي در شکل مدرن و امروزي خود تنها به کسب اطلاعات محرمانه و طبقه بندي شده از مراکز اطلاعاتي و امنيتي کشور هدف اختصاص ندارد، بلکه نفوذ و حضور در مراکزي که با کانون هاي تصميم ساز يک نظام سياسي رابطه مستقيم يا غيرمستقيم دارند، يکي از اصلي ترين اهدافي است که عوامل و ماموران حريف در کشور هدف دنبال مي کنند. «توماس فريدمن» در کتاب معروف خود با عنوان «دشمن خود را بشناس» مي نويسد، «اگر جنگ جهاني دوم و جنگ سرد را نبرد عليه نازيسم و کمونيسم بدانيم بايد گفت جنگ جهاني سوم نبردي است عليه يک گرايش ديني که مي خواهد سلطه خود را برجهان تحميل کند(!)
    جنگ با اين دشمن تنها با ارتش ممکن نيست بلکه بايد در مدارس، دانشگاه ها و مساجد به رويارويي با آن پرداخت».
    هدف نهايي در اين نمونه از نفوذ، کسب اطلاعات سري و محرمانه نيست، بلکه اين قماش از نفوذي ها، در پوشش «تامين منابع براي تبادل فرصت» و يا آنگونه که «آلن گودمن» درباره اهداف خود از سفر به ايران و رايزني با دانشگاهيان کشورمان مطرح کرده است؛ «کمک به دانشگاهيان در معرض خطر»! اهداف مهم تر و سرنوشت سازتر ديگري را دنبال مي کنند و آن، تغيير افکار براي تغيير باورها و نهايتاً تغيير محاسبات، در اين حالت به قول رهبر معظم انقلاب، کساني که تحت تاثير اين نوع از نفوذ قرار گرفته اند؛ همان چيزي را مي خواهند که دشمن مي خواهد و «بنابراين، خيال او آسوده است و بدون اين که لازم باشد خودش را به خطر بيندازد، شما براي او کار مي کنيد».
    بديهي است که نفي روابط علمي و آکادميک و مشاوره و رايزني دانشگاهيان با يکديگر مورد نظر نيست، بلکه موضوع مشاوره و کساني که طرف مقابل اين مشاوره و رايزني قرار مي گيرند حائز اهميت است.
    بايد خاطرنشان کرد که طي چند سال قبل از فتنه 88، تعداد قابل توجهي از مشاوران و نظريه پردازان سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا (CIA) و انگليس (MI6) در پوشش هاي آکادميک و تحت عنوان اساتيد برجسته دانشگاه هاي آمريکا، انگليس، فرانسه و... به ايران سفرکرده و با کساني که بعدها در فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 نقش موثري بر عهده داشتند، نشست هاي پنهان داشته و حتي کارگاه هاي آموزشي چند روزه داير کرده بودند که شرح آن به درازا مي کشد و پيش از اين در کيهان با ذکر پاره اي از جزئيات درج شده است.
    و بالاخره، قرار بود در مرحله پسابرجام، سرمايه گذاران خارجي به ايران بيايند که نيامدند و به جاي آنها، سرمايه دزدان آمريکايي را فرستاده اند!
    یادداشت میهمان: سرمايه گذار يا دزد سرمايه؟!
    


 روزنامه كيهان، شماره 21296 به تاريخ 13/12/94، صفحه 2 (اخبار كشور)      
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها