امروز پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۰
کد خبر: ۲۰۱۵
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۲

به گزارش سایت خبری تحلیلی کانون به نقل از کیهان ، در شماره 21240 روزنامه کیهان روز 06 دی ماه در گزارشی خبری تحلیلی به تشریح وضعیت نمرات دولت در کارنامه عملکرد آن پرداخته است .در کارنامه دولت  نمرات اقتصاد ، محیط زیست ، اشتغال ، صنعت ، تجارت نشان میدهد که باید دوباره این واحدها را گذراند ولی نمره 20 در تبلیغات شاید قدری در نظر مردم التیام دهنده نمرات کم ان واحدها باشد !

گزارش خبري تحليلي كيهان: كارناوال تبليغاتي به جاي كارنامه اقتصادي



هميشه همين طور بوده که در آستانه انتخابات، بعضي صدا ها بلندتر بوده و بر عکس تلاش بر اين بوده که برخي صداها شنيده نشود! اين وسط معمولاآن صدايي که قرار است شنيده نشود، صداي مطالبات مردمي است که چشم اميدشان به دست دولتمردان است. اينکه اين نوع تفکر و زندگي از اساس درست است يا نه و اينکه بايد از خودمان توقع داشته باشيم يا از دولتمرداني که سطح زندگي برخي از آنها، تفاوت ناچيزي در حد صدها ميليارد تومان با مردم عادي دارد، فعلاموضوع بحث ما نيست و يا اينکه اساسا مي توان از کسي که کمترين تصويري از زندگي مردم عادي ندارد، انتظاري داشت يا نه! اما هرچه هست اين نکته را نمي توان انکار کرد که مردم در اثر وعده ها و ادعا هاي نامزدها به آنها راي مي دهند و اينکه از يک کانديدا به ديگري ميل پيدا مي کنند براساس همين وعده هاست.
    اما امروزه و با گذشت دوسال و اندي از عمر دولت يازدهم، اين گونه به نظر مي رسد که دولتمردان اصلادلشان نمي خواهد کسي به يادش بيايد که دوسال قبل آنها چه گفتند و مردم را به چيز هايي اميدوار کردند! آن قدر از اين موضوع گريزانند که حتي هرگونه درخواست و مطالبه عادي مردم هم زياده خواهي قلمداد مي شود و معاون اول دولت معتقد است نبايد توقعات مردم را بالابرد! او البته نگفت چه کسي زياده خواهي کرده و چه کسي توقع زيادي داشته است اما مرور وعده هاي خوش آب و رنگ آن روزها و وضع موجود نشان مي دهد که مردم توقع زيادي دارند يا کار نابلدي و بي برنامگي باعث بدتر شدن اوضاع مردم شده و به خاطر همين هر روز سرگرمي تازه اي برپا مي شود تا کسي ياد وعده ها نيفتد! به عنوان نمونه، همين انتخابات مجلس را در نظر بگيريد. دولتمردان و رسانه هاي حامي آنها آن قدر از گسترش نشاط سياسي سخن مي گويند که گويي تاکنون در ايران ديکتاتوري بوده و اکنون به يمن حضور دولت يازدهم، دموکراسي تمام عيار در کشور حاکم است و به همين خاطر، روي ثبت نام بيش از 12 هزار نفر براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي مانور مي دهند. آنها نمي خواهند به ياد بياورند که در جريان انتخابات گذشته مجلس، هزاران نفر داوطلب نمايندگي ثبت نام کردند و مردم از بين آنها براساس سلايق و باور هاي گوناگون دست به انتخاب زدند. اما دولتمردان علاقه اي به شنيدن حرفي به جز حرف خودشان ندارند وصد البته حرفهاي امروزشان! وگرنه همه توان خود را به کار بسته اند که حرف هاي ديروزاصلابه ياد نيايد! کدام حرف ها!؟
    
    ارزش از دست رفته!
    مثلانبايد کسي به ياد بياورد که در گرما گرم رقابت هاي انتخاباتي، همان روزهايي که حرف زدن هزينه اي نداشت و حتي احتمال ضرورت اجراي حرف ها و وعده ها هم به ذهن برخي نمي رسيد، دکتر روحاني در استاديوم شهيد شيرودي تهران در خيل انبوه حاميانش اعلام کرد «اگر مي خواهيد ارزش پول ملي بارديگر به جايگاه واقعي خود باز گردد، به من راي بدهيد» اين وعده با غريو خوشحالي حاضران روبرو شد. دولت زماني مستقر شد که دلار 2900 تومان بود و همه وعده ها هم حاکي از تک نرخي شدن ارز«به زودي» بود. اکنون دلار حدود 3700 تومان است! تلاش دولت براي بازگرداندن ارزش پول ملي همچنان ادامه دارد تا آنجا که در بودجه سال آينده هم دلار دولتي 2997 تومان پيش بيني شده و البته اين پيام به بازار کار خودش را کرد و همين دو روز قبل دلار ناگهان سي تومان گران شد! طبيعي است که در چنين شرايطي، دولتي ها سعي مي کنند کسي اين وعده را به ياد نياورد!
    
    اعتباري که بازنگشت!
    همان ايام و اتفاقا همان روزي که پيش از اين اشاره شد، از رفتار دولت پيشين در مناسبات بين الملل گلايه هاي آنچناني مي شد و اين گونه به مردم گفته مي شد که اين رفتار ها باعث از دست رفتن اعتبار پاسپورت ايراني در سراسر جهان شده و اکنون ايراني ها در جهان بي اعتبارند! و اگر مي خواهيد اعتبار به پاسپورت ايراني باز گردد، به من راي بدهيد.اين وعده هم مورد استقبال جوانان و حاضران در مراسم قرار گرفت و همه سر مست از اينکه به زودي و در اثر دوستي با کدخدا، اعتبار پاسپورت ايراني بازمي گردد و با ثروت افسانه اي که در اختيارشان قرار مي گيرد، مي توانند تعطيلات آخر هفته را در هر کشوري که مي خواهند بگذرانند، در انتخابات شرکت کردند. اندکي بعد آثار بازگشت اعتبار به پاسپورت ها معلوم شد و آمريکا نماينده معرفي شده دولت يازدهم براي تصدي کرسي نمايندگي ايران در سازمان ملل را راه نداد! آنها در حالي که پيش از اين هر ايراني آزادانه به هرکجاي جهان سفر مي کرد، به پاس احترام پاسپورت ايراني، نماينده مارا به اتهام تروريست بودن راه ندادند! دولتمردان مدتي به روي خودشان نياوردند و سرانجام و با طولاني شدن پروسه جلب رضايت کدخدا و بي نتيجه ماندن مذاکرات مربوطه، خيلي خونسرد و راحت، نماينده ديگري را معرفي کردند و چشم خود را به اين گستاخي آمريکايي ها بستند! اما ماجرا به همين جا ختم نشد و تاثير وعده بازگشت اعتبار آن قدر زياد بود که سر ريز آن نصيب چهل کشور ديگر هم شد!يعني آمريکا به اتباع چهل کشور اعلام کرد که در صورت سفر به ايران، براي سفر به آمريکا دچار مشکل شده و در فهرست امنيتي مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت! 38 کشور از اين کشورها، آنهايي بودند که پيمان ترک رواديد با آمريکا داشتند و اين بي سابقه ترين رفتار آمريکا با دوستان خودش بود! در چنين شرايطي، همه زير ساخت هاي گردشگري کشور، بي استفاده و معطل مي ماند و بالاتر ازآن ،هيچ شريک تجاري و بازرگاني نمي تواند براي يک مذاکره ساده، يک معامله معمولي يا يک سرمايه گذاري ناقابل، پايش را به ايران بگذارد! واقعا انتظار داريد دولت علاقه مند باشد مردم خاطره اين وعده را هم به ياد بياورند!؟
    
    همه چيز مي چرخد!
    در يکي از مناظره هاي انتخاباتي، سخن از چرخيدن چرخ سانتريفيوژها و چرخ زندگي مردم به صورت همزمان به ميان آمد وخوب چه بهتر از اينکه هم شرف و عزتمان حفظ شود و هم زندگي مردم آسان و راحت بچرخد. هرکس به اين وعده اعتماد کرده بود، با همين نگاه در انتخابات شرکت کرد. اکنون آن گونه که رسما اعلام شده، و آن گونه که دانشمندان سابق اتمي کشورمان مي گويند، باد با سرعت زيادي در تاسيسات اتمي مي چرخد، از اين جهت وعده دولت محقق شده و اگر سانتريفيوژنمي چرخد، سرعت باد کم نيست و چرخش خوبي دارد!چرخ زندگي مردم هم که معلوم است و چنان مي چرخد که هرچه مردم مي دوند، به آن نمي رسند! شايد بهتر بود مسئولان در وعده خود تجديد نظر مي کردند و اندکي سرعت چرخ زندگي را کم مي کردند تا ازاين همه خوشي به عده بيشتري از مردم نصيبي برسد و جاماندگان و واماندگان،بي بهره نمانند! اکنون و با اين سرعت، به نظر مي رسد که دولت دوست ندارد مردم در خاطرات وعده هاي انتخاباتي بمانند و از پيشرفت و سرعت چرخ، عقب بمانند!
    
    تورم تک رقمي، بنزين سه رقمي!
    هنوز به ياد داريم که وعده داده شد که قرار است کاري کنند که به جاي اينکه مردم دستشان را پيش دولت دراز کنند، دولت دستش را پيش مردم دراز کند و از مردم کمک بگيرد. چقدر اين وعده شيرين و لذت بخش بود! يا مثلاتورم بالادر شان ملت فرهيخته ايران نيست و بايد تورم را تک رقمي کرد و البته رئيس جمهور محترم افزوده بود: «معيار و ملاک تورم هم، آمار و ارقام نيست بلکه معيار جيب مردم است» حقيقتا چه وعده و قول و قراري از اين بهتر!؟ مردم باور کردند و راي دادند. اکنون حسب اعلام مراکز آماري، تورم کم شده! آن قدر که احتمالاتا نوروز سال آينده دچارتورم منفي بشويم و ناچار، براي رفع مشکل تورم منفي، چند همايش بين المللي برگزار کنيم! چشم اندازهاي کنوني که اين گونه مي گويد !مثلاتورم نقطه به نقطه –که معلوم نيست از کدام يک از اجرام آسماني نازل شده- يک رقمي و زير ده درصد شده و در هر سخنراني کمتر و کمتر هم مي شود! تورم غيرنقطه به نقطه – همان تورم اصلي و واقعي- هم که زير پانزده و چهارده درصد شده و آن هم هرروز کمتر مي شود. اين وسط يکي دو اشکال کوچک وجود دارد که بزودي برطرف مي شود و اصلاجاي نگراني نيست! مثلاو از جمله اين اشکالات کوچک، گراني تقريبا فصلي شير و محصولات لبني است که مهم نيست و برطرف مي شود! يا گران شدن پنج باره قيمت بليط قطار که البته به قول جناب وزير راه با مقاومت عده اي نامسلمان مارکسيست و... مواجه شده و هنوز به آزادي کامل نرسيده است! از جمله چيزهاي بي ارزش ديگر هم موضوعاتي مثل گراني آب و برق، يا اقلام خوراکي و مايحتاج مردم است که بنظر نمي رسد هيچ يک مهم باشد! آنچه اکنون مهم است، تک رقمي شدن تورم است که بايد براي آن جشن گرفت! البته نبايد بپرسيم چرا تورم و قيمت ها رابطه عکس دارند و هرچه اين کمتر مي شود، آن ديگري بيشتر و بيشتر!؟ نبايد بپرسيم اگر تورم تک رقمي شده، اگر نفت يک سوم قيمت سال قبل شده، چرا بايد بنزين- که به شهادت همه انديشمندان و دانشمندان، يکي از مشتقات نفت است و قيمت آن ارتباط مستقيمي با بهاي نفت دارد- هوس گران شدن بکند و ژنرال کابينه از يکي از بزرگ ترين طرح هاي ملي و حتي بين المللي براي فروش بنزين با سه نرخ سخن بگويد!؟ بنزين خالي! بنزين با طعم تنظيم باد و بالاخره بنزين با طعم تميز کردن شيشه خودرو! آيا مسئولان محترم موفق شده اند همان اتفاق مذکور در بحث تورم- يعني پايين آمدن نرخ تورم همزمان با بالارفتن قيمت ها – را در عرصه نفت هم تکرار کنند و کاري کنند که هرچه قيمت نفت پايين تر مي آيد، قيمت بنزين بالاتر برود!؟ اين يعني پيوند جديد علم اقتصاد دولت يازدهم با نفت که بي ترديد جاي تقدير و ستايش دارد! صرف نظر از اينکه جيب مردم چه مي گويد.
    
    هوا خوب است، نفس بکشيد!
    مثلاوعده شده بود که با آمدن ما آسمان آبي تر مي شود و اين چيزهايي که به اسم بنزين به خورد ماشين مردم داده مي شود را جمع مي کنيم و به جاي آن بنزين خوب و پاک تحويل مي دهيم. چه کسي است که هواي خوب دوست نداشته باشد!؟ به اين وعده هم اعتماد شد و به اميد هوايي تازه و سالم، انتخابات برگزار شد و مردم راي دادند. دوسال گذشته و شهرها يکي پس از ديگري از نفس مي افتند. تابستان ها ريزگرد ، زمستان ها آلودگي و وارونگي و مه دود فتو شيميايي. نفس شهرهابه شماره افتاده و کسي حالي از مردم نمي پرسد! اوائل که همه گرم بودند،کلي هياهو و جنجال شد بر سر بنزين پتروشيمي و آن قدر گفتند و نوشتند تا ريشه کن شد و خيال همه راحت شد. اما امروز کسي نمي پرسد شما که منشا آلودگي را حذف کرديد و پا روي توليد ملي گذاشتيد، حالاچرا آلودگي داريم!؟ صد البته معاون محترم رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست، در همين دوره تصدي خودشان خدمات زيادي داشتند که کوشيدند با سفر به قطب شمال، اين تجربه را در اختيار مردم آن سامان هم قرار دهند!يا در همين ايام به شدت آلوده تهران، براي بررسي آب و هواي خليج فارس، به جزيره زيباي کيش رفتند و از نزديک با مشکلات اقليمي آنجا و آب و هواي آن ديار در اين فصل سال هم آشنا شدند! ايشان البته در ايام طوفان هاي تمام نشدني که چهره استان کشور را درهم نورديده بود، ترجيح دادند در تهران بمانند و با شيوه کنترل از راه دور امور را پيگيري کنند اما در همين ايام اخير،آلودگي را ارث دولت قبل دانستند! به نظر ميرسد عده اي چند بادکنک پر از هواي سالهاي گذشته دارند که هر از گاهي براي بدنام کردن مسئولان دولت يازدهم ،آنها را در شهرها باز مي کنند و هوا را آلوده مي کنند! و معلوم نيست چرا مسئولان امنيتي با دارندگان اين بادکنک ها برخوردي نمي کنند!
    
    فراواني اشتغال، پايان رکود
    همان ايام وعده داده مي شد که بايد براي اشتغال جوانان کاري کرد و نمي شود ما با واردات گسترده از چين، براي کارگران آن سامان شغل ايجاد کنيم.اين حرف منطقي و نويد بخش، بارقه هايي از اميد در دل مردم و بخصوص جوانان ايجاد کرد. بالاخره سرکار بودن بهتر از بيکاري است و نمي توان تا هميشه بيکار بود، لذا به اميد رفتن به سرکار، به اين وعده هم اعتماد شد. اکنون معاون وزير صنعت از تعطيلي هشتاد درصد صنايع سخن مي گويد! واردات از کشور هاي دوست و برادر مثل آمريکا و چين، افزايش ناچيزي گاه تا حد صد در صد در اقلامي خاص داشته و دولت همچنان در حال اشتغال آفريني است و حال اگر عده اي تنگ نظر ناراحتند، مشکل خودشان است! چه فرقي مي کند کجا شغل ايجاد شده!؟ همه جهان وطن ماست و مرزهاي جغرافيايي نبايد ما را از برادران آمريکايي و اروپايي و چيني و...جدا کند! اينجا و آنجا ندارد، مهم اشتغال است که ايجاد شده. حال اگر جوان ايراني بيکار است، لابد از بي هنري خودش است يا شايد به قول جناب معاون اول رئيس جمهور، توقع زيادي دارند و نمي دانند در اين شرايط سخت، نبايد از دولت توقع زيادي داشت! اکنون رکود پايان يافته، چهار وزير نامه اي به رئيس جمهور ننوشتند و هشداري ندادند، صنايع بزرگ و کوچک به يارانه توليد - که گفته مي شود حتي يک ريال هم به کسي داده نشده- نيازي ندارند! و خلاصه تدبير دولت درباره اقتصاد کاملاجواب داده است و اوضاع روز به روز بهتر مي شود.
    ده ها وعده ديگر را مي توان برشمرد که هرگز عملي نشد و نخواهد شد، افتخاراتي که از دست رفت و مي رود مثل رشد پر شتاب و تاريخي علمي کشور که با تدبير مسئولان، معکوس شده است.
    در چنين شرايطي، هر چه مردم چيزي به ياد نياورند بهتر است، هرچه از گذشته و از آن همه وعده داده شده سخني نگويند، بهتر است و هرچه سرشان به چيزهاي ديگر گرم باشد، مطلوب تر است اين روزها بهتر است به جاي کارنامه اقتصادي، کارناوال انتخاباتي به راه انداخت تا اصلاح طلباني که موفق شدند در طول دوسال، اين همه هنرنمايي در قوه مجريه بکنند، افتخار هنر نمايي در قوه مقننه را هم بدست بياورند!
    گزارش خبري تحليلي كيهان: كارناوال تبليغاتي به جاي كارنامه اقتصادي
    


 روزنامه كيهان، شماره 21240 به تاريخ 6/10/94، صفحه 1 (صفحه اول)      

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها