غفلت از نفوذ دشمن يا تلاش در مسير تغيير باورها!

نفوذ، شكلي ظريف و نامرئي از قدرت است كه از طريق تسخير و تسلط دستگاه محاسباتي و نظام تصميم‌گيري بر يك فرد، گروه، دولت و... اعمال مي‌شود.

واكاوي جريان نفوذ و اثرگذاري آن بر رجال مذهبي، سياسي و فرهنگي كه مقدمه تأثيرگذاري بر جامعه و سياست‌ها و رويكردهاي آن كشور در حوزه‌هاي داخلي و خارجي مي‌باشد، نه تنها يكي از ضروريات اصلي شناخت پروژه نفوذ است، بلكه افزون بر آن، مي‌تواند چشم‌انداز مؤثري براي مقابله با آثار و پيامدهاي منفي نفوذ در پيش روي نخبگان و خواص جامعه اسلامي و انقلابي ايران قرار دهد.

به يقين تعمق در عمق ماجراها و نگريستن با عينك حقيقت‌بين بر همه اين رخدادها، مي‌تواند راهگشاي خواص و عوام، حتي رجال غافل و فريب‌خورده باشد.

ما در اين نوشتار به دنبال تبيين حقيقت نفوذ، تاريخچه نفوذ در كشور ايران، انواع و چگونگي نفوذ و در نهايت به دنبال بيان راه‌هاي مقابله با نفوذهاي امنيتي، اقتصادي، فرهنگي وسياسي هستيم.

آن‌چه نوشتار حاضر را از ساير نوشتارها جدا مي‌سازد و به اين نوشته امتياز مي‌بخشد، بيان همه مباحث از زبان مقام معظم رهبري؛ حضرت امام خامنه‌اي است.

* تاريخ نفوذ در ايران

تاريخ ورود و نفوذ دولت‌هاي بيگانه در كشور ما از سال 1800 ميلادي است؛ يعني 212سال است كه اولين نفوذ خارجي از طريق حكومت انگليسي هند اتفاق افتاد؛ جان ملكم انگليسي آمد ايران–كه حالا تاريخش را كساني كه ملاحظه كردند، مي‌دانند– و تبعاتي كه پيش آمد. ضعف آن دولت‌ها در مواجهه با نفوذ و تهاجم فرهنگ غربي و سياست غربي و حكومت‌هاي غربي، موجب انفعال كشور و همين‌طور رفته‌رفته ما دچار ضعف شديم، هزيمت‌هايي داشتيم؛ اين هم يك واقعيتي است. ما در برآورد مسائل كشور و شناخت وضعيت كنوني كشور نمي‌توانيم اين دوره را نديده بگيريم. ضربه‌هاي سختي به ما زدند؛ هم نفوذ سياسي پيدا كردند، هم نفوذ فرهنگي پيدا كردند، هم منابع ما را غارت كردند.(30/4/1392)

از سال 1800 انگليس‌ها اول‌بار در دستگاه سياسي كشور ما وارد شدند و دخالت كردند و نفوذ كردند و يارگيري كردند و همراه آن‌ها يا قريب به آن‌ها، بعضي از كشورهاي ديگر اروپايي هم در اين مدت همين كار را كردند. سال كه1800 اولين سفير انگليس وارد كشور شد– كه از هند هم آمد؛ يعني آن وقتي بود كه حكومت هند در اختيار انگليس‌ها بود و نايب‌السلطنه در آن جا بود– از همان بوشهر كه از كشتي پياده شد، شروع كرد به رشوه‌دادن و خريدن افراد و راحت توانست افراد را خريداري كند. اين همه شاهزاده و امير و اسم‌هاي دهن پركن، همه در مقابل اين آقا خاضع و تسليم شدند! روند تطاول دشمنان در اين كشور، از آن زمان شروع شد. اين خاك نرم و خاكريز بي‌بنياد ملي آن روز اجازه داد دشمن نفوذ كند و نفوذ كردند.(26/5/1390)

* مذاكره و نفوذ

مذاكره امريكا با جمهوري اسلامي يعني نفوذ... در اين مذاكرات، طرف مقابل، تلاش داشت، از هر فرصتي براي نفوذ استفاده كند و حركتي بر خلاف منافع ملي كشور انجام دهد، البته مذاكره‌كنندگان ايراني، حواسشان جمع بود، اما بالاخره امريكايي‌ها در جاهايي فرصت پيدا كردند.(15/7/1394)

نفوذ خيلي مسأله مهمي است... از اصل واقعيت نفوذ غفلت نشود؛ غفلت نكنيم كه دشمن در صد نفوذ است... دشمن دارد براي نفوذ طراحي مي‌كند.(4/9/1394)

بيش‌ترين تمركز آن‌ها براي دشمني، نظام جمهوري اسلامي است و هر كار بتوانند[مي‌كنند‍] و اين هم كه دم از مذاكره و گفت‌و‌گو مي‌زنند، براي نفوذ است.(15/7/1394)

مذاكره با اين‌ها يعني راه را بازكردن براي اين كه بتوانند، هم در زمينه اقتصادي، هم در زمينه فرهنگي، هم در زمينه‌هاي سياسي و امنيتي كشور نفوذ كنند.(15/7/1394)

مذاكره بهانه است، مذاكره وسيله براي نفوذ است، مذاكره وسيله براي تحميل خواست‌ها است.(18/6/1394)

نيت آن‌ها اين بود كه از اين مذاكرات و از اين توافق، وسيله‌اي پيدا كنند براي نفوذ در داخل كشور.(26/5/1394)

خواسته حقيقي آن‌ها از جمهوري اسلامي– كه بارها هم آن را تكرار كرده‌اند– اين است كه جمهوري اسلامي... نفوذ امريكا را در قضاياي كشور ايران بپذيرد! اين، خواسته حقيقي رژيم امريكاست.(14/8/1376)

* راه‌هاي نفوذ

يكي از راه‌هاي ورود و نفوذ... ايجاد خلل در باورها است؛ باور انقلابي، باور ديني. در معرفت‌هاي انقلابي و ديني اختلال ايجاد مي‌كنند؛ رخنه‌كردن در اين‌ها است و از همه طرق هم استفاده مي‌كنند و آدم‌هاي گوناگوني هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعال دانشجويي هم دارند، نخبه فكري و علمي هم دارند؛ همه‌جور آدمي براي ايجاد اين رخنه‌ها هستند.(25/6/1394)

اين رخنه از جاهاي مختلفي ممكن است باشد؛ مواظب باشيد. يك وقت آدم خبر مي‌شود كه فرض بفرماييد فلان سازمان آمده يك بخشي از مجموعه فرهنگي ما را– مثلاً فرض كنيد مهدكودك‌ها را– به يك شكل خاصي دارد هدايت مي‌كند؛ اين را آدم مي‌فهمد، بعد كه نزديك مي‌شود مي‌بينيد كار خطرناكي و كار بزرگي است[اما‍] آدم توجه نداشته؛ اين‌ها رخنه است.(4/6/1394)

يكي از كارهاي مهم آن‌ها اين است كه با روش‌هاي موذيانه و موريانه‌وار، بين ما اختلاف بيندازند؛ اين جزو كارهاي رايج اين‌هاست، اين كار را از قديم انجام مي‌دادند. البته متبحر و كارشناس كامل اين كار، انگليسي‌هاي خبيث‌اند؛ آن‌ها در زمينه ايجاد اختلاف، از همه كارشناس‌ترند؛ امريكايي‌ها پيش آن‌ها شاگردي مي‌كنند، از آن‌ها ياد مي‌گيرند! ايجاد اختلاف از راه‌هاي نفوذ، مثل موش‌هاي دزد، مثل موريانه، وارد شدن ونفوذ كردن؛ اين‌ها جزو كارهاي متعارف آن‌هاست.(10/8/1391)

بزرگ‌ترين هدفشان... تلاش در جهت تسلط بر اتاق فرمان انقلاب‌ها و نفوذ به درون احزاب مؤثر... يا تلاش براي خريدن برخي افراد و گروه‌ها... يا درگيركردن مردم با مسائل فرعي و با يكديگر... تلاش براي سازش پشت پرده با برخي خواص با وعده‌هايي دروغ هم‌چون كمك مالي... است.(14/11/1390)

با همه توان سياسي و امنيتي و مالي، براي برقراري دوباره نفوذ و قدرت خود... به ميدان مي‌آيند. ابزار آنان، تطميع و تهديد و فريب است. تجربه‌ها نشان داده است كه در ميان خواص، هستند كساني كه اين ابزارها در آنان كارگر مي‌شود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته يا ندانسته به خدمت دشمن در مي‌آورد.(14/8/1390)

بعضي، از دشمن رو دربايستي دارند؛ بعضي، ملاحظه دشمن را مي‌كنند. ملاحظه ملت را بايد كرد، ملاحظه خدا را بايد كرد، نه ملاحظه دشمن را. دشمن، دشمن است، هرچه ملاحظه كني، هرچه عقب بنشيني، او جلو مي‌آيد. اگر خاكريز شما در مقابل دشمن خاكريز مستحكمي نباشد، او نفوذ مي‌كند.(22/12/1386)

دشمن به‌طور ويژه، بر روي جريان‌هاي دانشجويي، سرمايه‌گذاري مي‌كند؛ تا بتوانند در محيط‌هاي دانشجويي نفوذ و رخنه مي‌كنند و براي خودشان سربازاني را در آن‌جا تدارك ببينند. اين كار با نام‌هاي مختلف دارد انجام مي‌گيرد.(25/7/1385)

وجود رابطه براي امريكايي‌ها– نه امروز، هميشه اين‌طور بوده– وسيله‌اي بوده است براي نفوذ در قشرهاي مستعد مزدوري در آن كشور. انگليسي‌ها هم همين‌طور بودند. انگليسي‌ها هم در طول ساليان متمادي سفارتخانه‌شان مركز ارتباط با سفلگان ملت بود؛ كساني كه حاضر بودند خودشان را به دشمن بفروشند. سفارتخانه‌ها يكي از كارهايشان اين است... اين‌ها اين خلأ را در ايران دارند؛ احتياج به پايگاه دارند، و پايگاه ندارند؛ اين را مي‌خواهند. احتياج به رفت و آمد آزاد و بي‌دغدغه مأموران جاسوسي و مأموران اطلاعاتي‌شان و ارتباطات نامشروع آن‌ها با عناصر سفله و مزدور دارند؛ اما اين را ندارند. ارتباط، اين را براي آن‌ها تأمين مي‌كند. حالا مي‌نشينند آقايان وراجي كردن و حرف زدن و استدلال كردن، كه نبود رابطه با امريكا براي ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه با امريكا براي ما مفيد است.(13/10/1386)

هرچيزي كه ديديد دشمن روي آن حساسيت نشان مي‌دهد، شما هم روي آن حساس بشويد و بفهميد كه دشمن از اين‌جا مي‌خواهد رخنه كند.(7/9/1369)

دشمن مستكبر، سراسيمه و شتاب‌زده همه راه‌هاي نفوذ فرهنگي و سياسي و اقتصادي را در مدنظر قرار داده و اميدوار است بتواند از اين راه‌ها ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي را محاصره كند و پنجه شوم خود را همانند دوران پيش از انقلاب در جسم و جان كشور عزيز ما فرو برد.(1/3/1381)

* نفوذ امنيتي

دشمن... از لحاظ فرهنگي، از لحاظ سياسي، از لحاظ امنيتي، از جاسوس‌پروري، از رخنه در اعتقادات و ايمان راسخ مردان و زنان مؤمن اين مرز و بوم ممكن است بخواهد وسيله‌اي براي رسيدن به اهداف شوم خودش پيدا كند. اين، امنيت ما را تهديد مي‌كند.(24/2/1388)

دشمن در صدد نفوذ است. هر پنجره‌اي پيدا كند، وارد خواهد شد؛ هوشياريتان را بيش‌تر كنيد. دشمن، امنيت ملي ما را هدف گرفته است. امنيت ملي براي يك ملت، از همه چيز واجب‌تر است. اگر امنيت ملي نباشد هيچ دولتي نمي‌تواند كار كند... وقتي كه هرج و مرج و ناامني باشد، هيچ مشكلي از مشكلات مملكت حل نخواهد شد؛ نه اقتصاد مردم، نه فرهنگ مردم، نه مسائل اجتماعي مردم، نه مسائل سياسي مردم. وقتي امنيت نبود، همه اين‌ها از بين خواهد رفت. دشمن اين را هدف گرفته است. اين را ملت ايران در همه جاي كشور بايد بفهمد؛ كه البته مي‌فهمد و مي‌داند.(21/4/1378)

به هيچ وجه اجازه داده نشود كه به بهانه نظارت، اين‌ها به حريم امنيتي و دفاعي كشور نفوذ كنند؛ مطلقاً. مسؤولين نظامي كشور به هيچ وجه مأذون نيستند كه به بهانه نظارت و به بهانه بازرسي و مانند اين حرف‌ها، بيگانگان را به حريم و حصار امنيتي و دفاعي كشور راه بدهند.(20/1/1394)

نفوذ امنيتي چيز كوچكي نيست اما در مقابل نفوذ فكري و فرهنگي و سياسي، كم اهميت است. نفوذ امنيتي عوامل خودش را دارد، مسؤولين گوناگون– از جمله خود سپاه– جلوي نفوذ امنيتي دشمن را با كمال قدرت ان‌شاءا... مي‌گيرند.(25/6/1394)

* نفوذ اقتصادي

دشمن حتي با كساني كه خيلي هم دشمني ندارد، در زمينه اقتصادي به صورتي عمل مي‌كند ‌كه آن‌ها را به خودش وابسته كند. اين كشورهاي منطقه كه نوكرهاي استكبار امريكايي هستند؛ امريكا از لحاظ اقتصادي با آن‌ها چه مي‌كند؟... آنان را مي‌دوشد و به خودش وابسته‌تر مي‌كند. دشمن در زمينه اقتصادي با دوستش نيز اين‌گونه است.(20/6/1374)

در زمينه‌هاي اقتصادي، چشم‌هاي بيناي مسؤولين اقتصادي بايستي باز باشد و مواظب باشند كه ‍[دشمنان] نفوذ اقتصادي پيدا نكنند؛ چون نفوذ دشمن پايه اقتصاد محكم را متزلزل مي‌كند، آن‌جاهايي كه نفوذ اقتصادي كردند، آن‌جاهايي كه توانستند خودشان را بر اقتصاد كشورها و ملت‌ها مثل يك بختكي سوار بكنند، پدر آن كشورها درآمد... اين هم البته خيلي مهم است، اما در قبال نفوذ سياسي و نفوذ فرهنگي اهميتش كم‌تر است و از همه مهم‌تر، نفوذ سياسي و نفوذ فرهنگي است.(25/6/1394)

* نفوذ فرهنگي

دشمن سعي مي‌كند در زمينه فرهنگي، باورهاي جامعه را دگرگون كند و آن باورهايي را كه توانسته اين جامعه را سر پا نگه دارد جابه‌جا كند، خدشه در آن‌ها وارد كند، اختلال و رخنه در آن‌ها به وجود بياورد. خرج‌ها مي‌كنند؛ ميلياردها خرج مي‌كنند براي اين مقصود، اين رخنه و نفوذ فرهنگي است.(25/6/1394)

تمركز دشمنان بر روي فرهنگ بيش‌تر از همه‌جاست؛ چرا؟ به‌خاطر همين تأثير زيادي كه فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرك دشمنان در زمينه فرهنگ، عبارت است از ايمان مردم و باورهاي مردم. مسؤولان فرهنگي، بايد مراقب رخنه فرهنگي باشند؛ رخنه‌هاي فرهنگي بسيار خطرناك است.(1/1/1393)

عده‌اي اين‌قدر وقاحت ورزيدند كه نام شهدا و اصل شهادت را زير سؤال ببرند. شما ببينيد توطئه‌هاي دشمن تا كجا از لحاظ فرهنگي و سياسي نفوذ مي‌كند و چقدر من و شما بايد هوشيار باشيم كه جلوي اين توطئه‌ها را بگيريم.(27/2/1386)

امروز قدرت‌هاي جهاني، حتي با زور نظامي، مي‌خواهند فرهنگ خودشان را منعكس و منتقل كنند. امريكايي‌ها به شيوه‌اي كه در مورد دولت و حكومت و نظام اجتماعي و اقتصادي قائلند، به اين‌جا و آن‌جاي دنيا لشكر‌كشي مي‌كنند؛ يعني اين طغيان نفوذ نامشروع فرهنگ بيگانه، به اين‌جاها هم مي‌رسد.(12/5/1372)

* نفوذ سياسي

نفوذ سياسي هم اين است كه در مراكز تصميم‌گيري، و اگر نشد تصميم‌سازي، نفوذ بكنند. وقتي دستگاه‌هاي سياسي و دستگاه‌هاي مديريتي يك كشور تحت تأثير دشمنان مستكبر قرار گرفت، آن‌وقت همه تصميم‌گيري‌ها در اين كشور بر طبق خواست و ميل و اراده مستكبرين انجام خواهد گرفت؛ يعني مجبور مي‌شوند. وقتي يك كشوري تحت نفوذ سياسي قرار گرفت، حركت آن كشور، جهت‌گيري آن كشور در دستگاه‌هاي مديريتي، برطبق اراده آن‌ها است؛ آن‌ها هم همين را مي‌خواهند.(25/6/1394)

هدف اين بود و هست كه كاري كنند كه اگر نظام اسلامي باقي مي‌ماند، از عناصر ضعيف‌النفسي كه مي‌توان در آن‌ها نفوذ كرد، استفاده كنند و اين‌ها را در مسائل كشور، در واقع طرف‌هاي اصلي خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامي به وجود بيايد و ادامه پيدا كند كه قدرت كافي نداشته باشد، ضعيف باشد، مطيع باشد– عمده اين است كه سرسپرده باشد، مطيع باشد– در مقابل امريكا نايستد، قد علم نكند. اهداف اين‌هاست.(15/11/1389)

دشمن ما دستگاه عظيم استكبار است كه مهم‌ترين تصميم‌گيرهايش سرمايه‌داران صهيونيست و كمپاني‌دارها و تراكت‌دارها و كارتل‌دارهاي گردن‌كلفت دنيايند. اين، در مقابل نظام اسلامي ايستاده است و البته از همه شيوه‌ها هم استفاده مي‌كند... و اگر دستش برسد در متن مسؤولين بالا و نيمه بالاي جمهوري اسلامي هم نفوذ بكند، اين كار را هم مي‌كند.(23/2/1388)

روند غرب‌باوري و غرب‌زدگي... متأسفانه داشت در بدنه مجموعه‌هاي دولتي نفوذ مي‌كرد... حالا يك عد‌ه‌اي در جامعه، ممكن است به هر دليلي شيفته يك تمدني يا يك كشوري باشند؛ اما اين وقتي به بدنه مديران انقلاب و مجموعه‌هاي انقلاب نفوذ مي‌كند، چيز خيلي خطرناكي مي‌شود.(2/6/1387)

مدت‌هاي مديدي تلاش كردند تا شايد بتوانند در دولت‌هايي كه در نظام جمهوري اسلامي با رأي مردم سر كار مي‌آيند، نفوذ كنند؛ شايد بتوانند برخي از عناصر مؤثر در دولت‌ها را از خود كنند و بخرند و مقاصد و نيات خودشان را از آن راه تأمين كنند.(17/8/1385)

امروز سياست استكباري، استعمار فرانو است؛... يعني دستگاه استكباري كاري كند كه عناصري از ملتي كه اين مستكبر مي‌خواهد آن را قبضه و تصرف كند، بدون اين‌كه بدانند، به او كمك كنند. دشمن، ايمان شما را سد مستحكم خود مي‌بيند و دلش مي‌خواهد اين سد برداشته شود. حالا عناصري از ميان خود ما بيايند و بنا كنند اين ديوار را تراشيدن يا سوراخ كردن. اين‌ها گرچه خودي هستند، اما دارند براي دشمن كار مي‌كنند؛ دشمن هم روي اين‌ها سرمايه‌گذاري مي‌كند. ديديد كه امريكايي‌ها حتي در كنگره‌شان تصويب كردند كه به عناصري در داخل كشور ما پول بدهند تا براي آن‌ها كار كنند.(12/2/1384)

* نفوذ موردي

نفوذ موردي... معنايش اين است كه فرض كنيد شما يك دم و دستگاهي داريد، يك مسؤولي هستيد؛ يك نفر را با چهره آرايش شده، بزك شده، با ماسك در مجموعه شما بفرستند؛ شما خيال كنيد دوست است در حالي كه او دوست نيست، تا او بتواند كار خودش را انجام بدهد؛ گاهي جاسوسي است كه اين كم‌ترينش است؛ يعني كم‌اهميت‌ترينش جاسوسي است، خبركشي و خبردهي است؛ گاهي كارش بالاتر از جاسوسي است، تصميم شما را عوض مي‌كند. شما يك مديري هستيد، يك مسؤولي هستيد، تصميم‌گير هستيد، مي‌توانيد يك حركت بزرگ يا مؤثري انجام بدهيد، اگر چنان‌چه اين حركت را اين‌جور انجام بدهيد اين به نفع دشمن است، او مي‌آيد كاري مي‌كند كه شما حركت را اين‌جور انجام بدهيد.(4/9/1394)

* نفوذ جرياني

از اين خطرناك‌تر، نفوذ جرياني است. نفوذ جرياني؛ يعني شبكه‌سازي در داخل ملت؛ به وسيله پول كه نقش پول و نقش امور اقتصادي اين‌جا روشن مي‌شود. عمده‌ترين وسيله دو چيز[است]؛ يكي پول، يكي هم جاذبه‌هاي جنسي.

افراد را جذب كنند، در هم جمع كنند؛ يك هدف جعلي و دروغين مطرح كنند و افراد مؤثر را، افرادي كه مي‌توانند در جامعه اثرگذار باشند، بكشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر... عبارت است از تغيير باورها، تغيير آرمان‌ها، تغيير نگاه‌ها، تغيير سبك زندگي؛ كاري كنند كه اين شخصي كه مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثير نفوذ قرار گرفته، همان چيزي را فكر كند كه آن امريكايي فكر مي‌كند؛ يعني كاري كنند كه شما همان‌ جوري نگاه كني به مسأله كه يك امريكايي نگاه مي‌كند... همان جوري تشخيص بدهي كه آن مأمور عالي‌رتبه سيا تشخيص مي‌دهد؛ در نتيجه همان چيزي را بخواهي كه او مي‌خواهد. بنابراين خيال او آسوده است؛ بدون اين‌كه لازم باشد خودش را به خطر بيندازد و وارد عرصه بشود، شما براي او داري كار مي‌كني؛ هدف اين است، هدف نفوذ اين است... اگر اين نفوذ نسبت به اشخاصي انجام بگيرد كه اين‌ها در سرنوشت كشور، سياست كشور، آينده كشور تأثيري دارند... آرمان‌ها تغيير پيدا خواهند كرد، ارزش‌ها تغيير پيدا خواهد كرد، خواست‌ها تغيير پيدا خواهد كرد، باورها تغيير پيدا خواهد كرد.(4/9/1394)

* نقطه‌هاي نفوذ

امروز جبهه عظيمي در مقابل اسلام گسترده شده است... چرا بعضي اين جبهه عظيم را نمي‌بينند؟!... فرق مختلف ضد اسلامي، ضد معنويت، ضد حقيقت، در مقابل اسلام دست به دست هم دادند؛ موشكافي مي‌كنند تا نقطه ضعف‌ها را پيدا كنند، از آن نقطه ضعف‌ها استفاده كنند؛ نقاط نفوذ را پيدا كنند، از آن نقاط نفوذ به ما ضربه بزنند.(17/7/1389)

دشمن مستكبر، سراسيمه و شتاب‌زده همه راه‌هاي نفوذ فرهنگي و سياسي و اقتصادي را مدنظر قرار داده و اميدوار است بتواند از اين راه‌ها ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي را محاصره كند.(1/3/1381)

دشمن در صدد نفوذ است. هر پنجره‌اي پيدا كند، وارد خواهد شد؛ هوشياريتان را بيش‌تر كنيد.(21/4/1378)

دشمن وقتي در مقابل نظامي مثل نظام جمهوري اسلامي قرار گرفت و ديد كه نمي‌تواند از جبهه، بر اين انقلاب و بر اين ملت پيروز بشود، سعي مي‌كند كه در داخل ملت رخنه كند و از درون، كار را مشكل نمايد.(5/9/1369)

* موانع نفوذ

[دشمنان] با هركسي در ميان ملت كه در مقابل دشمن ايستادگي بيش‌تري داشته باشد، بيش‌تر مخالفند. با عناصر مؤمن بيش‌تر مخالفند، با سازمان‌ها و نهاد‌هاي انقلابي بيش‌تر مخالفند، با عناصر حزب‌اللهي بيش‌تر مخالفند؛ چون مي‌دانند اين‌ها سدهاي محكم و مستحكم در مقابل نفوذ دشمنان هستند.(14/3/1394)

آن ملتي كه آمادگي خود را، حضور خود را، عزم راسخ خود را در همه ميدان‌ها به نمايش مي‌گذارد، دشمن را از نفوذ در خود و غلبه بر خود مأيوس مي‌كند.(15/10/1386)

استقلال به معناي... ايجاد كردن سدي در مقابل نفوذ كشورها است كه نتوانند منافع آن كشور را، منافع[آن] ملت را تحت‌الشعاع منافع خودشان قرار بدهند.(19/11/1392)

وقتي كه عزت شامل حال يك انسان، يك فرد يا يك جامعه مي‌شود، مثل يك حصار عمل مي‌كند، مثل يك بازوي مستحكم عمل مي‌كند؛ نفوذ در او، محاصره او، نابودكردن او براي دشمنان دشوار مي‌شود؛ انسان را از نفوذ و غلبه دشمن محفوظ نگه مي‌دارد. آن وقت هر چه اين عزت را در لايه‌هاي عميق‌تر وجود فرد و جامعه مشاهده كنيم، تأثيرات اين نفوذ‌ناپذيري بيش‌تر مي‌شود؛ كار به جايي مي‌رسد كه هم‌چنان كه انسان از نفوذ و غلبه دشمن سياسي و دشمن اقتصادي محفوظ مي‌ماند، از غلبه و نفوذ دشمن بزرگ و اصلي؛ يعني شيطان هم محفوظ باقي مي‌ماند.(14/3/1391