امروز شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۷
کد خبر: ۱۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۶

ظهور و سقوط قدرت های بزرگ و قلمروهای امپراتوری آنها، قرن ها یکی از واقعیت های محوری تاریخ بشر بوده است. این مقوله یکی از چهارچوب های حساس و مکررا تایید شده برای اندیشیدن درباره سرنوشت سیاره زمین محسوب می شود. بنابراین وقتی با کشوری مواجه می شویم که زمانی مرتبا با عنوان «یگانه ابرقدرت»، «واپسین ابرقدرت» یا حتی «فراقدرت جهانی» از آن یاد می شد و اکنون به شکلی غریب دیگر هیچ چیز نامیده نمی شود، انسان به سختی شگفت زده می شود که آیا بار دیگر باید به «افول» اندیشید؟ آیا ایالات متحده چنین است یا خیر؟ آیا باید اکنون آن را در سراشیب عظمت امپراتوری خود بدانیم یا نه؟

یک قطار کندرو را – هر قطاری که شد- در هر جای آمریکا و بعد قطاری پر سرعت را در هر جای زمین در نظر بگیرید تا متوجه شوید که تصور افول آمریکا کار سختی نیست. یعنی این بزرگ ترین قدرت تاریخ بشر، این قدرت تک قطبی نمی تواند حتی یک کیلومتر ریل قطار پر سرعت احداث کند؟ واقعا؟ این در حالی است که کنگره آن اکنون در جر و بحثی پیرامون این موضوع فرو رفته که آیا می توان بودجه لازم را برای حفظ همین  آزادراه های پر چاله و چوله آمریکا افزایش داد یا نه.

گاهی اوقات خودم را در حال حرف زدن با پدر و مادرم که مدت ها پیش درگذشته اند تصور می کنم، چون می دانم که این واقعیت ها چه اندازه مایه حیرت این دو تن می شد که دوران رکود بزرگ، جنگ جهانی دوم و یک دوره پسا جنگ نیم بند را از سر گذرانده اند که در آن ثروت و قدرت عظیم این کشور جای چون و چرا نداشت. چه می شد اگر می توانستم به آنها بگویم که چگونه زیرساخت های حیاتی چنین کشور همچنان ثروتمندی – پل ها، لوله کشی ها، راه ها و از این قبیل- از یک کمبود بودجه وخیم رنج می برند، در یک حالت عدم تعمیر و نگهداری روز افزون به سر می برند و اندک اندک روند فروریزی آنها آغاز شده است؟ چنین حرفی بی شک آنها را عمیقا شوک زده می کرد.

یا از دانستن این موضوع چه فکر می کردند که با روانه شدن اتحاد جماهیر شوروی به زباله دان تاریخ از یک چهارم قرن پیش تاکنون، ایالات متحده تک و تنها و پیروزمند، نتوانسته است قدرت نظامی و اقتصادی بی رقیبش را به شکلی موثر به کار بگیرد؟ مطمئنم که آنها از فهمیدن این موضوع شاخ درمی آوردند، چرا که از لحظه فروپاشی شوروی، آمریکا مداوما با کشوری دیگر در جنگ بوده (سه کشمکش و نزاع بی پایان)؛ از جمله عراق و اینکه ماموریت در این کشور هیچگاه به درستی پایان نیافته است. چقدر این حرف برای آنها نامحتمل است؟ وآنها چه فکر خواهند کرد اگر به دیگر کشمکش بزرگ پس از دوران جنگ سرد با افغانستان (دو جنگ با یک دهه وقفه بین آنها) و گروه های نسبتا کوچک بازیگران غیر دولتی که اکنون آنها را تروریست می نامیم اشاره کنم؟ و از فهمیدن نتایج این درگیری ها چه واکنشی نشان خواهند داد: ناکامی در عراق، ناکامی در افغانستان و تکثیر گروه های ترور در سطح بخش اعظمی از «خاورمیانه بزرگ تر» (از جمله استقرار یک خلافت ترور واقعی) و بخش های فزاینده ای از آفریقا؟

 به نظرم آنها چنین نتیجه خواهند گرفت که آمریکا که بر بلندای یک تپه قرار داشته، دیر یا زود به شکلی افول می کند و این سرنوشت هر قدرت بزرگی بوده است. و چه می شود اگر به آنها بگویم که در این قرن جدید حتی یک اقدام نظامی آمریکا که اکنون آن را «بهترین نیروی رزمی جهان که تاکنون شناخته شده» می نامند، در انتها هیچ چیز جز یک ناکامی مفتضحانه در پی نداشته اند یا اینکه رؤسای جمهوری، نامزدهای ریاست جمهوری و سیاستمداران در واشنگتن  ملزم به تاکید بر چیزی شده اند که در روزگار آنها هیچ کس مجبور به گفتن آنها نمی شد؛ اینکه ایالات متحده هم کشوری استثنایی است و هم کشوری ضروری  یا اینکه آنها (همچنین شهروندانمان)  باید به شکلی پایان ناپذیر از سربازان ما به خاطر موفقیت هایی که هیچ کس رنگ آنها را ندیده، بلکه برای آنها معلولیت های جسمانی یا روانی یا جان باختن در این مناطق جنگی به همراه داشته تشکر کند!

چرا بزرگ ترین قدرت تاریخ بشر با صدها پادگان پراکنده شده در سطح جهان، به نظر می رسد که فارغ از اینکه ارتش خود را به کجا گسیل می دارد، نمی تواند به شکلی کارآمد قدرت خود را اعمال کند، یا کشورهایی نظیر ایران یا روسیه پس از دوران شوروی را با طیف کاملی از تهدیدات، تحریم ها و از این قبیل به زانو درآورد یا یک دولت خودخوانده ترور متوسط را در خاورمیانه سرکوب کند؟

والدین حیرت زده من به گور خود بازگردید، تمام این حرف ها را به ذهن بسپارید و افول یک قدرت بزرگ بی همتا را تصویر کنید.

نوشته: تام انگلهاردت[1]

ترجمه: هادی سعادت

منبع:http://www.huffingtonpost.com/tom-engelhardt/the-superpower-conundrum_b_7713372.html

1- Tom Engelhardt یکی از موسسان «پروژه امپراتوری آمریکا» و نویسنده «ایالات متحده هراس» و نیز تاریخچه جنگ سرد تحت عنوان «پایان فرهنگ پیروزی» است.

انتهای متن/

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها