امروز سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۵
کد خبر: ۱۱۵۱
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۵

بحث این هفته مقاله ای است با عنوان "هارولد پینتر: مردی از جنس هنر و سیاستاین مقاله توسط سینا توسلی دانشجوی دکتری ادبیات انگلیسی از دانشگاه جامیا ملیا اسلامیا دهلی نو نوشته شده است. دانشجویان تمامی رشته ها می توانند با حضور خود در بحث این هفته در هر چه بهتر شدن این بحث و مقاله مشارکت کنند. عزیزان دانشجو از طریق بخش نظرات در ذیل همین مقاله میتوانند نظرات خود را درج بنمایند.


نویسندگان این بخش می توانند مقاله هایی را با رویکرد های علمی ترویجی برای سامانه ارسال نمایند. این مقالات جنبه عمومی دارند و لازم نیست که حتما بیش از این در مجلات و همایش ها منتشر شده باشند در ضمن ضروری است که مباحث مطرح شده با رشته دانشجو متناجس باشد.  لازم به ذکر است که مباحث مطروحه صرفا برای بحث علمی و تبادل نظرات علمی است و توسط تیم علمی مقالات بررسی نمی شود و صحت و تمامی اطلاعات و مطالب ارائه شده بر عهده نویسنده مقاله خواهد بود. برای هر بحث هفته در صورت تایید بخش بحث هفته سامانه نویسندگان مبلغ 1000 روپیه به عنوان حق التالیف دریافت خواهند کرد. همچنین برای دانشجویانی که در این بخش مشارکت نمایند امتیاز ویژه ای در جشنواره تجلیل از دانشجویان برتر در نظر گرفته خواهد شد.

 

 

هارولد پینتر: مردی از جنس هنر و سیاست

سینا توسلی دانشجوی دکتری ادبیات انگلیسی از دانشگاه جامیا ملیا اسلامیا دهلی نو 

 

 

هارولد پینتر بیش از آنچه نامش با شعر و بازیگری و کارگردانی تئاتر درارتباط باشد، در دنیای ادبیات از وی به عنوان نمایشنامه نویسی متبحر و صاحب سبک یاد می شود. پینتر در خانواده ایی یهودی در سال 1930 میلادی در منطقه هاکنی[i] واقع در شمال شرقی لندن چشم به جهان گشود. وی در سال های ابتدایی زندگی خود که مصادف با جنگ جهانی دوم بود، خاطرات غم انگیزی همچون دوری از خانواده و ترس و اضطراب بمباران را تجربه نمود. چنین خاطراتی بی تاثیر در شکل گیری تفکرات وی نبود. بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و با ورود پینتر به مرحله جوانی وی شاهد تبعیض طبقاتی و نژادی بین مهاجرین یهودی انگلستان و آدم کشان فاشیست ساکن در منطقه هاکنی بود. در چنین فضایی ذهن و تفکرات پینتر جوان برای نوشتن شعر و رمان شکوفا شد. دغدغه ذهنی او در این سال ها متشکل از فضایی تهدید آمیز و حس رقابت بر سر مالکیت فضا، قدرت و تمایلات جنسی بود. پینتر در سال 1948 میلادی اولین و تنها ترین رمان حیات ادبی خود را با نام "کالوس"[ii] به رشته تحریر درآورد که موضوع آن پیرامون تمایلات انسانی و دغدغه او درباره تسلط و قدرت بود.

از هرولد پینتر می توان به جرات با دو عنوان هنرمند ادبی و فعال سیاسی ضد جنگ نام برد. بطور کلی زندگی وی در این دو مرحله به رشد و تکامل رسید. پینتر بعنوان یک نمایشنامه نویس انگلیسی که محصول دوره بعد ازجنگ جهانی می باشد، با تیرگی های جنگ و سیاست های تزویرکارانه قدرت های جنگ طلب به مقابله پرداخت. وی مانند همه بزرگان ادبیات معاصر اروپا، ابتدا با الهام گرفتن از آثار متئاخران دوره خود و ادغام مقوله های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با موضوعات زمان حاضر دست به نوشتن برد.

یکی از ویژگی های بارز این نمایشنامه نویس انگلیسی پرداختن به اصل موضوع مورد نظر بدون ارائه راهکار و پیام برای مخاطب می باشد.  پینتر اساسا موضوع مورد نظر را بصورتی که برای همه در زندگی روزمره اتفاق می افتد، به تصویر می کشد و حوادث را همانطور که بصورت طبیعی برای هر شخص رخ می دهد بیان می کند. این شیوه به مخاطب یک حس طبیعی را القاء می کند که خود شاید جایی در زندگی، مشابه آن را تجربه کرده باشد. این حس، اقدام برای تصمیم را برعهده مخاطب می گذارد و در واقع حاوی هیچگونه پیام و موعظه ای نمی باشد.

با توجه به حیات ادبی پینتر که در "بحث هفته" [iii] ماه های گذشته نشر شد و دوران ادبی وی به سه دوره تقسیم شد، در این مطلب برای علاقه مندان به نمایشنامه و آثار تئاتر سعی شده است یک نمایشنامه از دوره ابتدایی با عنوان "جشن تولد"[iv] و یک نمایشنامه از دوره انتهایی وی با عنوان "پیک آخر"[v] بطور کاملا مختصر بازخوانی شود و رشد و توسعه ذهنی و دوره گذار پینتر از یک هنرمند ادبی تا یک فعال سیاسی ضد جنگ در قالب این دو درام بررسی شود.

نمایشنامه جشن تولد در سال 1957 میلادی توسط پینتر نوشته شد و یک سال بعد در سالن هنر شهر لندن[vi]به نمایش درآمد که با هجمه ای از انتقادات ادبی همراه شد چرا که داستان برای نقادان و مخاطبان انگلیسی نا مانوس بود. استنلی[vii] به دلایل نامعلومی که از کار بیکار و از جامعه سرخورده شده در یک مسافرخانه ساحلی دور به مدت یک سال ساکن شده است. زن و شوهری که صاحب این مهمانخانه هستند، با استنلی رابطه ای صمیمی برقرار کرده اند. اما  ورود دو فرد مشکوک به مهمانخانه موجب تغییر رفتار و وضعیت استنلی می شود. این دو که مشخص نمی شود از چه کسی دستور می گیرند و از کجا آمده اند، قصد دارند تا با آزار کلامی از نوع بازجویی و ایجاد فضای ارعاب استنلی را مجاب کنند تا با آنها برود و تبدیل به فردی جدید با آینده ای جدید شود.

این داستان به ظاهر ساده، بعد ها به یکی از بهترین شاهکارهای ادبی پینتر در دنیای درام تبدیل شد. فضای دلهره آوری که در این نمایشنامه سایه افکنده است موجب آزار مخاطب می شود و عدم ارائه اطلاعات در مورد شخصیت ها و گذشته آنها فضای کلی درام را گنگ می کند. اما در حقیقت، درام انسانی سرخورده را نشان می دهد که در جامعه به دلیل وجود عوامل بیرونی شکست خورده و تحقیر شده است. لذا وی برای گرفتن انتقام از خود و جامعه به محلی دوراقتاده پناه برده و سعی می کند هویت خود را انکار کند. در این خلال، دو عنصر از یک سازمان ناشناخته برای تغییر هویت و ساختن مجدد او سعی دارند تا شخصیت وی را از نو بازسازی کنند. شخصیتی که دلخواه سیستم و نظام مورد نظر آنهاست.

در یک نگاه ساده موضوع درام پینتر بنظر موضوعی است اجتماعی که با موضوعات فرعی مثل مشکلات ادیپی و رفتاری گره خورده، اما در حقیقت و در سطح زیرین آن  پینتر دیدگاهی سیاسی به نحوه برخورد نهاد قدرت و فرد در جامعه دارد. از این رو صدای اعتراض و نکته بینی عمیق سیاسی در بطن لایه های زیرین نمایشنامه های وی بطور واضح محسوس است. هرچند پینتر در دوران ابتدایی کار خود است اما مسائل سیاسی را با دیگر موضوعات اجتماعی که محصول ذهنی او و اقتضای دوران جوانی است درهم آمیخته است.

پینتر در دوره ابتدایی حیات ادبی خود بارها تاکید می کند که علاقه ای به سیاست ندارد و هیچ ارتباطی بین نمایشنامه ها و آثار وی با سیاست وجود ندارد. اما در دهه 80 میلادی وی آشکارا پا به صحنه سیاست می گذارد و سه نمایشنامه معروف[viii] و اعتراضی وی نشانگر ایدئولوژی او می شود.

نکته جالب توجه اینکه هنرمندان تئاتر و سینمای کشورمان نیز با الهام گرفتن از "کمدی دلهره آور یا ارعاب" و خواندن آثار رمان نویسان و نمایشنامه نویسان صاحب سبک قرن بیستم، آثاری در خور تقدیر خلق کرده اند. برای نمونه اخیرا فیلمی با عنوان "آفریقا" به کارگردانی هومن سیدی را دیدم که به وضوح این فضای دلهره آور و تهدید از نوع "پینترسک"[ix] بر کل داستان سایه افکنده بود و هر لحظه مخاطب منتظر وقوع حادثه ای بود. در این فیلم مانند نمایشنامه جشن تولد، سه نفر که توسط شخصی نامعلوم اجیر شده بودند و وظیفه داشتند ماموریتی را اجرا کنند. در کل فیلم این شخص نه وارد صحنه می شود و نه صدایی از او شنیده می شود و فقط از نام او با اسم "سعادتی" یاد می شود. شخصیت های داستان دائما در تکاپو و کلنجار با نفس خود هستند و از بحران هویت رنج می برند. داستان با یک شاهکار دراماتیک و غیر قابل پیش بینی به  پایان می رسد و بسیاری از مجهولات داستان در فضای تهدید مجهول باقی می ماند.

بعد از نمایشنامه جشن تولد می توان به دو اثر بینظیرپینتر با عناوین "بالابر خاموش"[x] و "آسایشگاه"[xi]اشاره کرد که در فضای کمدی دلهره آور اجرا شده اند و شخصیت ها به سازمان های معرفی نشده مرتبط هستند و از مشکلات روحی و روانی زجر می کشند. تم سیاسی این نمایشنامه ها با یک نگاه سطحی هویدا نیست و با تجزیه و تحلیل متن و نقد ها می توان به ایدئولوژی فکری  پینتر دست یافت. نکته ای که اینجا لازم به ذکر است اینکه پینتر زمان و شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی خود را که بین دهه 60 و 70 میلادی بوده را چندان مساعد نمی دیده است که اعتراض خود را علنی کند و یا هنوز به اوج پختگی ذهنی برای اعتراض نرسیده بود. اما با گذر از این دو دهه و ورود مدرنیته و دوران سرمایه داری و جاه طلبی قدرت های حاکم، وی از  پیله تردید خارج شد و در دهه 80 و 90 میلادی به خلق آثار قابل توجهی دست زد.

سرانجام در اوایل دهه 80 میلادی پینتر ادبیات را با سیاست بطور صریح پیوند داد و با نوشتن سه نمایشنامه اعتراضی "پیک آخر"، "زبان کوهستان" و "ضیافت" در این دهه و معرفی خود بعنوان یک فعال سیاسی ضد جنگ و معترض به سیاست های جنگ طلبانه آمریکا و انگلستان در عراق و آمریکای لاتین پا به عرصه سیاست گذاشت.

در نمایشنامه پیک آخر، با توجه به اینکه فضای نمایشنامه همچنان از فضای ترس و دلهره  پیروی می کند ولی تم داستان مشخص و نقش افراد تعریف شده است. این نمایشنامه، اعتراضی به سیاست های قدرت های حاکم در اجرای خشونت و سرکوب افراد می باشد و نشان می دهد که چگونه فردی که با قدرت در ارتباط است و برای خطایی که توسط سیستم آنها پذیرفته نیست، شخص و خانواده متهم را شکنجه و اعدام می کند. فضای ارعاب و ترس بی پروا و بدون ملاحظه و با سبعیت تمام در نمایشنامه به اجرا درمی آید. مرد تا سرحد مرگ شکنجه می شود، به زنش تجاوز می شود و فرزند خردسالش به قتل می رسد. این اعمال شکنجه ها صورت می گیرد تا فرد هویت جدیدش را در نظام حاکم بپذیرد و به آرمان های سیستم پایبند بماند.

درام مدرن انگلستان در قرن بیستم مرهون شاهکارهای هنری و ادبی هارولد پینتر می باشد که علاوه بر معرفی سبک منحصر به فردش بنام پینترسک، گرفتاری انسان معاصر را بتصویر می کشد و راهکار و اقدام به تصمیم را برعهده وجدان انسان می گذارد. پینتر در حقیقت ادامه رو سبک مردان بزرگی در عرصه تئاتر و رمان مثل ساموئل بکت، یوجین آینسکو، کافکا و جیمز جویس بود و هرگز منکر این قضیه نشد تاجاییکه خود را شاگرد مکتب بکت می دانست.

در سال 2005 میلادی جایزه ادبیات نوبل به وی اهدا شد و تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان بابت دریافت این جایزه برزگ به وی تبریک گفت. هر چند خطاب به پینتر نوشت از سیاست های ما دل خوشی نداری! و پینتر با وجود تضاد فکری با سیستم حاکم مودبانه و ضمن تشکر پاسخ داد که راه ما یکی نیست! بلاخراه در سال 2008 میلادی پینتر بعد از چند سال مبارزه با سرطان  در لندن درگذشت. 

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نیازمندیها
مطبوعات و خبرگزاریها