باستان شناسی میراث مشترک هند وایران(قسمت سوم)

در بهار ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای شهرستان جلفا به نام هلق در یک خانواده کشاورز به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به اتمام رساندم پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به دلیل نبود امکانات آموزشی در سطح بالاتر ناگزیر برای ادامه تحصیل و همزمان اشتغال به تهران مهاجرت نمودم در تهران همراه با کار به صورت شبانه تحصیلاتم رو ادامه دادم و در سال ۱۳۵۶ موفق به اخذ دیپلم شدم و پس از آن به سربازی اعزام شدم . پس از انقلاب و پس از بازگشت از سربازی در مجلس شورای اسلامی استخدام شدم و به عنوان کارشناس اداری در مجلس ادامه دادم در سال ۱۳۶۲ پس از انقلاب فرهنگی در آزمون کنکور سراسری شرکت نموده و در رشته باستان شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم . همراه با کار در مجلس شورای اسلامی تحصیلاتم را در دانشگاه تهران ادامه دادم و در سال ۱۳۶۶ موفق به اخذ لیسانس شدم. بلافاصله پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه تهران در کارشناسی ارشد رشته باستان شناسی در دانشگاه تربیت مدرس شرکت نموده و پس از گزینش‌های علمی و اخلاقی و زبان انگلیسی در سال ۱۳۶۷ وارد دانشگاه تربیت مدرس شدم و در رشته باستان شناسی ادامه تحصیل دادم . از آنجا که به دانشگاه تربیت مدرس تعهد داده بودم تا پس از فارغ التحصیلی به عنوان مدرس در خدمت وزارت علوم باشم ، لذا از مجلس شورای اسلامی که در آنوقت رئیس اداره دبیرخانه مجلس شورای اسلامی بودم استعفا دادم و به وزارت فرهنگ آموزش عالی انتقال یافتم. و از این وزارت‌خانه نیز به دانشگاه تربیت مدرس مامور به تحصیل شدم و در سال ۱۳۷۲ پس از ۵ سال تحصیل در دانشگاه تربیت مدرس از پایان‌نامه خود تحت عنوان فرهنگ پیش از تاریخ در حاشیه غربی دریاچه ارومیه و تدریس یک درس دو واحدی برای اخذ مدرسی در حضور اساتید دانشگاه موفق به کسب کارشناسی ارشد و مدرسی در دانشگاه مذکور شدم . در سال ۱۳۷۲ پس ازپس از فارغ التحصیلی از دانشگاه تربیت مدرس با نامه وزیرعلوم وقت به سازمان میراث فرهنگی منتقل شدم و به عضویت هیئت علمی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی درآمدم . در این مرکز که معاونت این مرکز را نیز به عهده داشتم ، تدریس دروس مختلف از جمله موزه‌داری را نیز به عهده گرفتم .علی رغم علاقه‌ای که به رشته باستان شناسی داشتم چون تدریس در حوزه موزه‌داری بود و این حوزه هم فاقد متخصص بود ، علاقمند شدم که در این رشته مطالعات بیشتری داشته باشم . به همین منظور در سال ۱۳۸۳ برای اخذ دکترا به کشور هند مسافرت نمودم و از انستیتوی موزه ملی هند پذیرش دوره دکترا را پس از مصاحبه دریافت نمودم . در این انستیتو که فقط رشته‌های تخصصی مربوط به میراث فرهنگی از جمله موزه شناسی ، تاریخ هنر و حفاظت و مرمت تدریس می‌شد رشته موزه شناسی را در این انستیتو انتخاب نمودم و تز خودرا تحت عنوان “بررسی تطبیقی نظام آموزشی موزه در ایران و هند، مشکلات و چشم اندازها” ادامه دادم.

پس از مطالعات و تحقیقات در موزه‌های هند و ایران در سال ۱۳۸۹ و ارائه شش سمینار از تز خود دفاع نمودم و پس از بازگشت به ایران با مرتبه علمی استادیاری مدیریت گروه آموزشی موزه‌داری رو به عهده گرفتم و در این گروه دروس موزه‌داری را تدریس نمودم . در سال ۱۳۸۴ به عضویت شورای راهبردی تخت جمشید ، پاسارگاد و چغازنبیل در آمدم و در سال ۱۳۹۲ در راستای تحصیلاتم در رشته موزه شناسی مدیریت کاخ موزه سعدآباد را به مدت دو سال به عهده گرفتم و یافته‌های علمی خود را در این حوزه تا حدی توانستم عملی نمایم . و در سال ۱۳۹۴ به مدت چهار سال سرپرستی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی را عهده دار شدم. در سال ۱۳۹۲ رشته کارشناسی ارشد مطالعات موزه در دانشگاه هنر تاسیس شد از اینجانب برای تدریس در رشته موزه شناسی دعوت به همکاری شدم و تا امروز همکاری‌ام را درزمینه موزه شناسی با گروه مذکور ادامه می‌دهم و در این دانشگاه ضمن تدریس دروس موزه شناسی راهنمایی پایان نامه‌هایی را نیز به عهده دارم . نهایتا در مهر ماه ۱۳۹۹ به عنوان دانشیار پایه ۳۲ با چهل سال سابقه کار بازنشسته شدم.

تهیه وتدوین: کمیته فرهنگی کانون شبه قاره