به گزارش کانون، ماجرا از آنجا شروع شد که «نیکزاد»، نایبرئیس مجلس، اعلام کرد دولت اجازه ندارد قیمت بنزین را افزایش دهد. او گفت مجلس مجوزی برای این کار صادر نکرده و نخواهد کرد. در عین حال، از سختی تخصیص ۶ میلیارد دلار برای واردات بنزین گله کرد و تاکید داشت این راهکار دیگر قابل قبول نیست. در طرف دیگر، وزیر اقتصاد موضوع را از زاویهای متفاوت مطرح کرد. او پرسید: «۵۰ درصد مردم خودرو ندارند، پس از پایینبودن قیمت بنزین چه نفعی میبرند؟» جملهای که بهسرعت سوژه نقدها و بحثهای عمومی شد.
اما بحث به همینجا ختم نشد. رئیس جمهور پا به میدان گذاشت و گفت: «بنزین را گران وارد میکنیم و ارزان میفروشیم.» او از ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه انرژی گفت که هر سال پرداخت میشود و مشکل کسری بودجهای که تورم را به اقشار کمدرآمد تحمیل میکند. «قالیباف» هم به شکلی محتاطانه از کنار این ماجرا گذشت و اعلام کرد مجلس در تعیین قیمت بنزین دخالت نمیکند.
او از قانونی صحبت کرد که دولت را ملزم کرده قیمت فرآوردههای نفتی را بر اساس نرخ جهانی تنظیم کند؛ قانونی که از زمان برنامه پنجم توسعه تاکنون بهدرستی اجرا نشده است. او توپ را به زمین دولت انداخت و گفت: «اجازه بدهید دولت کار خودش را انجام بدهد.» در میان این نظرات متضاد، سخنگوی کمیسیون تلفیق سعی کرد مردم را آرام کند. او گفت: «بنزین سال آینده گران نمیشود، مردم نگران نباشند.»
در همین حال، موضوع کارت سوخت هم به میان آمد. برخی معتقدند که کارت سوخت باید به نام شخص باشد، نه خودرو، تا عدالت بیشتری برقرار شود. اما این پیشنهاد هم به نظر میرسد فعلاً در حد بحث باقی مانده است. در نهایت، داستان بنزین همچنان ادامه دارد. دولت میگوید وقت اصلاحات رسیده و مجلس میگوید فعلاً خبری از گرانشدن نیست. اما در این میان، آنچه مشخص است، سردرگمی مردم است که میان وعدهها و نگرانیها گرفتار شدهاند. این ماجرا به نوعی به بازی شطرنج شباهت دارد که هر حرکت، واکنشی جدید را به دنبال دارد و پایانش هنوز در هالهای از ابهام است.
دیدگاهتان را بنویسید