پنجشنبه / ۶ دی / ۱۴۰۳
×
سید رضی عمادی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا؛

یک‌سالگی عملیات طوفان الاقصی؛ چرایی و پیامدهای راهبردی

طوفان الاقصی در حالی به یک سالگی رسیده است که رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنان آن را «یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بین‌المللی» و در راستای حق دفاع مشروع فلسطینی‌ها از خود می دانند.
  • کد نوشته: 1578
  • منبع: مهر
  • اکتبر 7, 2024
  • 36 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها

    عملیات طوفان الاقصی به یک سالگی رسیده است. در یک سالگی این عملیات، سؤال مهم این است که اساساً چرا رزمندگان حماس طوفان الاقصی را طرح‌ریزی و اجرا کردند و پیامدهای این عملیات چه بود؟

    ۱. چرایی انجام طوفان الاقصی

    ۷ اکتبر ۲۰۲۳ روز طغیان فلسطینی‌ها علیه رژیم اشغال‌گر قدس است. رزمندگان حماس در حالی در این روز از زمین، هوا و دریا به اراضی اشغالی حمله کردند که باریکه غزه از سال ۲۰۰۶ به بعد به مدت ۱۷ سال تحت محاصره صهیونیست‌ها قرار داشت. رزمندگان حماس روز ۷ اکتبر به حیثیت نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ضربه‌ای وارد کردند که در تاریخ ۷۵ ساله این رژیم سابقه نداشته است.

    حسین رویوران، کارشناس مسایل فلسطین درباره اهمیت طوفان الاقصی عنوان می‌کند: این عملیات، چند خط قرمز رژیم صهیونیستی را زیر پا گذاشته است. اولین خط قرمز آن تلفات جانی است که برای صهیونیست‌ها زیاد بوده، دومین خط قرمز امنیت پایتخت آن که تل‌آویو است به خطر افتاده و سومین خط قرمز آن زیر سؤال بردن اعتبار اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی بود. با توجه به این شرایط، دلایل متعدد و مهمی را می‌توان در خصوص دلایل وقوع طوفان الاقصی مطرح کرد، اما مهم‌ترین دلایل را می‌توان در محورهای زیر بیان کرد.

    الف: اوضاع در غزه غیرقابل تحمل شده بود

    رژیم جعلی صهیونیستی که با اشغال جغرافیا و تمامیت ارضی فلسطینی‌ها تأسیس شد، روز به روز زندگی را بر فلسطینی‌ها سخت‌تر کرد و شرایط غیرقابل تحمل انسانی را بر آنها تحمیل کرد. اشغالگری در قالب شهرک‌سازی‌های متعدد و مکرر تداوم پیدا کرد. در نتیجه شهرک‌سازی، فلسطینی‌های بیشتری مجبور به کوچ اجباری از سرزمین و منزل‌شان شدند، محاصره غزه فشار و محرومیت سنگینی بر مردم غزه تحمیل کرد، غزه برای مدت ۱۷ سال به بزرگ‌ترین زندان روباز جهان تبدیل شد و حتی بیماران نیز برای مداوا راهی برای خروج از این زندان نداشته‌اند، ارسال کمک‌های بشردوستانه به خصوص دارو به غزه یا غیرممکن بوده و یا به ندرت انجام می‌شد.

    ناصر ابوشریف، نماینده جهاد اسلامی فلسطین در تهران در این خصوص عنوان کرد: «محاصره ۱۷ ساله نوار غزه است. این منطقه از ۱۷ سال قبل محاصره شده و کمک‌ها به صورت قطره‌چکانی به طوری که مردم فقط زنده بمانند وارد این منطقه می‌شود. در مورد اوضاع اجتماعی و اقتصادی ۶۰ درصد فلسطینی‌های ساکن غزه بیکار هستند و ۴۰ درصد هم کودک و نوجوانان هستند.» جنگ‌های مکرری نیز رژیم صهیونیستی بر فلسطینی‌ها به خصوص مردم غزه تحمیل کرد که هزاران شهید و زخمی و میلیون‌ها آواره داشته است. حماس پس از طوفان الاقصی در بیانیه‌ای یکی از دلایل انجام این عملیات را تحمیل این جنگ‌ها عنوان و اعلام کرد: «نوار غزه از پنج جنگ ویرانگر رنج برد و هر بار اسرائیل آغازگر آن بود. از سال ۲۰۰۰ تا سپتامبر ۲۰۲۳، رژیم اشغالگر ۱۱ هزار و ۲۹۹ فلسطینی را شهید و ۱۵۶ هزار و ۷۶۸ نفر دیگر را زخمی کرد که اکثریت آنها غیرنظامی بودند.»

    ب: طوفان الاقصی، عملیاتی برای «وجود» بود

    علاوه بر شرایط سخت انسانی که رژیم صهیونیستی بر مردم غزه تحمیل کرده بود، این رژیم به یک تهدید «وجودی» برای فلسطینی‌ها تبدیل شده بود. اشغالگری طی ۷۵ سال متوقف نشد بلکه حتی به سمت اشغال کامل سرزمین فلسطین حرکت کردند. ایتمار بن گویر، وزیر امنیت داخلی و اسموطریج، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی از جمله افرادی در کابینه جدید محسوب می‌شوند که حتی بر این باور هستند باید فلسطینی‌ها وطن دوم داشته باشند و به طور کامل از فلسطین اخراج شوند. در همین حال، رژیم صهیونیستی به یهودی‌سازی بیت‌المقدس شدت بخشیده بود.

    بیت‌المقدس هویت دینی و تاریخی فلسطینی‌ها است، اما صهیونیست‌ها در راستای یهودی‌سازی آن از هیچ تلاشی دریغ نکردند. صهیونیست‌ها گام به گام در جهت از بین بردن آرمان تشکیل کشور مستقل فلسطین حرکت کردند. در همین راستا، در بیانیه حماس درباره دلایل اجرای عملیات مهم طوفان الاقصی آمده است: «عملیات طوفان الاقصی گامی ضروری و پاسخی طبیعی برای رویارویی با نقشه‌های طراحی‌شده برای از بین بردن مسئله فلسطین است. طوفان الاقصی برای مقابله با برنامه‌های تل‌آویو جهت تسلط بر سرزمین فلسطین و اعمال حاکمیت آن بر مسجدالاقصی به انجام رسید. طوفان الاقصی برای پایان دادن به محاصره ظالمانه نوار غزه اقدامی ضروری بود و گامی طبیعی در چارچوب رهایی از اشغالگران به شمار می‌آید.»

    ج: روی کار آمدن کابینه افراطی‌ترین کابینه در اراضی اشغالی

    در سال ۲۰۲۲ پس از ۵ بار برگزاری انتخابات از سال ۲۰۱۹، کابینه جدید بنیامین نتانیاهو با مشارکت افرادی تندرو، افراطی و نژادپرست روی کار آمد. با روی کار آمدن کابینه افراطی و نژادپرست نتانیاهو در سال ۲۰۲۲، فشار بر فلسطینی‌ها افزایش زیادی داشته است. روی کار آمدن افراطی‌ترین، نژادپرست‌ترین و تندروترین کابینه تاریخ رژیم صهیونیستی به رهبری بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۲۲، یعنی یک سال قبل از وقوع عملیات طوفان الاقصی به انگیزه‌ای مهم برای طوفان الاقصی تبدیل شد. این کابینه که حتی به اذعان مقامات کاخ سفید، افراطی‌ترین کابینه تاریخ اسرائیل بود، از اولین روز روی کار آمدن خود با سیاست‌ها و اقدامات ضد فلسطینی و ضد اسلامی خود که غایت نژادپرستی و بی‌رحمی در آنها نمایان بود، اقدام به آزار و اذیت اعراب فلسطینی و مسلمانان در سرزمین‌های اشغالی کرد.

    با روی کار آمدن این دولت، حجم تنش‌ها میان فلسطینیان و صهیونیست‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. هر روز خشونت علیه فلسطینی‌ها در سرزمین مادری‌شان افزایش بیشتری یافت. در آستانه طوفان الاقصی، در محله شیخ جراح در قدس، هر روز درگیری‌های تازه‌ای میان فلسطینیانی که حاضر نشده بودند خانه‌های خود را به صهیونیست‌ها بفروشند و مأموران اسرائیلی رخ می‌داد.

    رژیم صهیونیستی ساکنان این خانه‌ها را به بهانه توسعه شهر مجبور به تخلیه منزل‌شان می‌کرد. در کابینه افراطی نتانیاهو و با حمایت وزرای تندرو نظیر ایتمار بن گویر، ظلم و ستم شهرک‌نشین‌های صهیونیست که از جنایتکارترین و منفورترین افراد هستند علیه فلسطینی‌ها به اوج رسید. این جنایت‌ها عزم رزمندگان حماس برای اجرایی کردن عملیات طوفان الاقصی را به اوج رساند. بنابراین فلسطین و به خصوص باریکه غزه در هفتادوپنجمین سالروز اشغال توسط صهیونیست‌ها عملاً قابل سکونت نبود. آنچه رزمندگان حماس انجام داده‌اند، مصداق بارز دفاع مشروع تصریح شده در ماده ۵۱ منشور ملل متحد بود.

    د: ناامیدی فلسطینی‌ها از جامعه جهانی برای احقاق حق و اجرای عدالت

    نظام جهانی در مواجهه با جنایت صهیونیست‌ها و دفاع از حقوق فلسطینی‌ها عملاً ناکام بوده است. جنگ و محاصره همه‌جانبه غزه سبب نشد سازمان ملل متحد و قدرت‌های جهانی برای دفاع از حقوق بشر در غزه به خود آیند و اقدامی برای متوقف کردن جنایت‌های متعدد صهیونیست‌ها انجام دهند. عملکرد سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی در قبال فلسطینی‌ها و نادیده گرفتن نقض فاحش حقوق بشر از سوی رژیم صهیونیستی که حتی «حق حیات» که از حقوق بدیهی و غیرقابل نقض انسان‌ها است را از فلسطینی‌ها گرفته بود، مصداق بارز تبعیض در اجرای حقوق بشر از سوی سازمان‌های بین‌المللی و قدرت‌های جهانی بود. این در حالی است که جنایت‌های مهمی نظیر کوچ اجباری و تبعید، اخراج از سرزمین و منازل، تخریب منازل، از بین بردن زمینه‌های اشتغال، ممانعت از ورود دارو و غذا به غزه، قتل و کشتار، گرسنگی عمدی و … علیه فلسطینی‌ها رخ داد.

    نه تنها قدرت‌های جهانی به حقوق بشر فلسطینی‌ها توجهی نکردند بلکه در جهت تأمین منافع صهیونیست‌ها اقدام‌های مختلفی انجام دادند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا طرح نژادپرستانه معامله قرن و سپس طرح عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را پیگیری و اجرا کرد. بنابراین، نه تنها اقدامی در دفاع از فلسطینی‌ها از سوی قدرت‌های مدعی حقوق بشر انجام نشد بلکه خارج کردن رژیم صهیونیستی از انزوای امنیتی و سیاسی و به حاشیه بردن و اعتبارزدایی از مسئله فلسطین نیز به طور جدی از سوی این قدرت‌ها و با همراهی برخی از کشورهای عربی پیگیری شد. این وضعیت نیز یکی از دلایل مهم اجرایی شدن طوفان الاقصی بود. در واقع، فلسطینی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که برای نجات فلسطین باید خود اقدامی اساسی علیه صهیونیست‌ها انجام دهند.

    ۲. پیامدهای یک سال جنگ علیه غزه

    درباره پیامدهای طوفان الاقصی می‌توان به موارد متعددی اشاره کرد، اما مهم‌ترین موارد پیامدها را می‌توان در سه سطح داخلی (برای طرفین جنگ)، منطقه‌ای و جهانی بیان کرد.

    پیامدها برای طرفین جنگ

    یک سال جنگ در غزه برای حماس و رژیم صهیونیستی پیامدهای مهمی داشته است. این پیامدها برای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) به شرح زیر است:

    الف: نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه

    رژیم اشغالگر قدس در نهایت قساوت و درندگی، طی یک سال گذشته بیش از ۴۲ هزار فلسطینی را به شهادت رسانده و بیش از ۹۶ هزار نفر را مجروح کرده است. بیش از ۲ میلیون فلسطینی در غزه آواره شده‌اند. فقر و گرسنگی و بیماری نیز در غزه شیوع پیدا کرده است. این اتفاقات ناگوار در حالی است که غزه از سال ۲۰۰۶ تاکنون یعنی برای ۱۸ سال در محاصره همه‌جانبه قرار دارد. بدون شک، شهادت و مجروح شدن حدود ۱۴۰ هزار نفر که دست کم یک سوم آنان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند، ضربه روحی بزرگی برای خانواده‌های فلسطینی خواهد بود.

    ب: از بین رفتن زیرساخت‌ها

    یکی دیگر از پیامدهای جنگ یک ساله برای حماس این است که رژیم صهیونیستی به طور کامل زیرساخت‌های غزه را تخریب کرده است. مراکز درمانی و بیمارستان‌ها، مدارس و منازل، اردوگاه‌های آوارگان، جاده‌ها و راه‌ها و … در اثر بمباران روزانه و استفاده از بمب‌های ممنوعه تخریب شده است. بازسازی این زیرساخت‌ها هزینه زیادی را بر حماس تحمیل می‌کند.

    ج: شهادت شمار زیادی از فرماندهان حماس

    یکی دیگر از پیامدهای جنگ یک ساله برای حماس این بود که رژیم صهیونیستی دست به ترور فرماندهان حماس زده و شمار زیادی از فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی جنبش حماس را به شهادت رسانده است. نکته‌ای که باید درباره جنبش حماس به آن اشاره کرد این است که با وجود ضرباتی که این جنبش در یک سال گذشته متحمل شده، اما همچنان زنده است، به فعالیت خود ادامه می‌دهد، از پشتوانه مردمی برخوردار است و راه مبارزه و مقاومت با صهیونیست‌ها را ادامه می‌دهد. اقدام یحیی السنوار، رهبر حماس در ارسال پیام به رهبران مقاومت و برخی از کشورها و تقدیر از آنها به دلیل حمایت از فلسطین در همین راستا قابل ارزیابی است.

    د: بازگشت مسئله فلسطین به دستور کار جهانی

    یکی از پیامدهای مهمی که جنگ یک ساله غزه برای حماس و فلسطینی‌ها داشته، این است که بار دیگر مسئله حقوق فلسطینی‌ها به کانون اصلی توجه‌ها بازگشت و واکنش‌های منطقه‌ای و جهانی به جنگ چالشی دیپلماتیک برای اسرائیل ایجاد کرد. در حالی که تا پیش از طوفان الاقصی، مسئله فلسطین در حال فراموشی یا دست کم در حال تبدیل شدن به موضوعی حاشیه‌ای بود، یک سال جنگ و خشونت بی‌سابقه صهیونیست‌ها سبب شد مسئله فلسطین بار دیگر به عنوان یکی از دستورکارهای اصلی نظام جهانی تبدیل شود. کشورهایی نظیر الجزایر و آفریقای جنوبی پرونده جنایت صهیونیست‌ها را در دیوان بین‌المللی کیفری و دیوان دادگستری بین المللی مطرح کرده‌اند و این محاکم در حال بررسی جنایات صهیونیست‌ها هستند. موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطین جدی‌تر از گذشته در سطح جهانی پیگیری می‌شود و حتی افکار عمومی جهانی نیز در حمایت از فلسطین در قلب اروپا و آمریکا بسیج شده است.

    پیامدها برای رژیم صهیونیستی

    یک سال جنگ در غزه برای رژیم اشغال‌گر صهیونیستی نیز پیامدهای مهمی داشته است که برخی از مهم‌ترین این پیامدها عبارتند از:

    الف: شکست در دستیابی به اهداف نظامی جنگ

    رژیم اشغالگر قدس که با وقوع طوفان الاقصی شاهد شکست اطلاعاتی و نظامی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی شکستی غیرقابل ترمیم بود. روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: «فیلم‌های منتشر شده از فلسطینی‌ها حاکی از فروریختن دیوارها و حصارهایی است که طی ۱۶ سال گذشته ۲.۳ میلیون نفر را در نوار غزه محصور کرده بود و این فیلم‌ها که منتشر شده غیرقابل تصور بوده‌اند. در این میان فیلم‌های دیگری هم منتشر شده که نیروهای اسرائیلی را در محاصره و با دست‌وپای بسته نشان می‌دهند.» سردبیر نشریه صهیونیستی «جویش کرانیکل» در پستی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «اسرائیل شکست بزرگ نظامی و اطلاعاتی خورد. هرگز در عمرم شاهد چنین چیزی نبودم.»

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی نیز عنوان کردند: «در این قضیه، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به غیر قابل ترمیم بودن است. من می‌گویم این زلزله ویرانگر توانسته است بعضی از سازه‌های اصلی حاکمیت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازه‌ها به این آسانی امکان‌پذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همه های‌وهویی که می‌کند، با همه حمایت‌هایی که امروز در دنیا از سوی غربی‌ها از او می‌شود، بتواند آن سازه‌ها را ترمیم کند. من عرض می‌کنم از شنبه‌ پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربه‌ای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.»

    علاوه بر شکست در روز ۷ اکتبر، رژیم صهیونیستی در یک سال جنگ نیز شاهد سنگین‌تر شدن شکست اطلاعاتی و نظامی بود. این رژیم در ابتدای جنگ سه هدف مشخص را برای خود تعریف کرده بود که عبارت بودند از: آزادی اسرای صهیونیست، از بین بردن حماس و غیرنظامی کردن باریکه غزه. پس از یک سال هنوز هیچ‌کدام از این اهداف اعلام شده، محقق نشده است. اساساً یک هدف اصلی بنیامین نتانیاهو و کابینه‌اش برای روی آوردن به خشونت گسترده و ترورهای دسته جمعی نیز سرپوش گذاشتن بر این شکست بزرگ نظامی و اطلاعاتی در طول یک سال جنگ علیه غزه است.

    ب: تلفات نظامی سنگین

    اگرچه رژیم صهیونیستی در غزه مرتکب نسل‌کشی شده است، اما تلفات انسانی زیادی نیز به این رژیم تحمیل شده است. ارتش اشغالگر در آگوست گذشته گزارش داد که اداره توان‌بخشی وزارت جنگ این رژیم، به شکل میانگین هر ماه بیش از ۱۰۰۰ مجروح جدید پذیرش می‌کند و بیش از ۳۷۰۰ نظامی اسرائیلی دچار معلولیت شده‌اند. ارتش رژیم صهیونیستی آمار کشته شدگان خود را تا ماه یازدهم جنگ بیش از ۷۱۰ نظامی و افسر اعلام کرد که البته آمار تلفات صهیونیست‌ها طبق اذعان محافل و رسانه‌های این رژیم بسیار بیشتر از چیزی است که ارتش اعلام می‌کند. طبق آمار گردان‌های عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش حماس در فوریه گذشته، بیش از ۱۱۰۸ خودروی نظامی ارتش اشغالگر هم از زمان آغاز جنگ در نوار غزه توسط نیروهای مقاومت منهدم شده‌اند.

    ج: هزینه‌های اقتصادی سنگین

    یکی دیگر از پیامدهای جنگ یک ساله برای رژیم صهیونیستی این بود که هزینه‌های اقتصادی سنگینی بر این رژیم تحمیل کرد. مقامات صهیونیستی تخمین زده‌اند هزینه جنگ تا پایان سال ۲۰۲۵ میلادی به حدود ۶۶ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت که بیش از ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی این رژیم است. این تخمین براساس وارد شدن اسرائیل به جنگ با حزب‌الله بوده است نه یک جنگ کامل منطقه‌ای. کسری بودجه ۱۲ ماهه رژیم صهیونیستی در ماه آگوست به ۳.۸ درصد تولید ناخالص داخلی رسید. شکاف مالیِ تمام سال بدون احتساب همه‌گیری کووید -۱۹، بزرگ‌ترین شکاف مالی این رژیم در قرن ۲۱ خواهد بود. در این ماه، وزارت دارایی رژیم پیش‌بینی رشد اقتصادی ۲۰۲۴ خود را از ۱.۹ درصد به ۱/۱ درصد کاهش داد.

    علاوه بر این، جایگاه رژیم صهیونیستی در رتبه‌بندی اقتصادی نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. شرکت «مودیز ریتینگز» برای دومین بار در سال جاری میلادی رتبه این رژیم را با کاهش همراه کرد، چراکه هزینه‌های اقتصادی ۱۲ ماه جنگ در غزه و یک مناقشه رو به وخامت با حزب‌الله، هزینه‌های اقتصادی قابل توجهی برای تل‌آویو به همراه داشته است. این شرکت رتبه‌سنجی در بیانیه‌ای اعلام کرد اسرائیل تنها سه سطح با «رتبه غیرقابل سرمایه‌گذاری» فاصله دارد. چشم‌انداز اقتصاد اسرائیل نیز منفی باقی مانده است.

    د: علنی شدن شکاف‌های سیاسی در درون کابینه و میان مردم و کابینه

    یکی دیگر از پیامدهای جنگ برای رژیم اشغالگر قدس این بود که شکاف‌های سیاسی در درون کابینه علنی شد. بارها و بارها اختلاف‌ها میان بنیامین نتانیاهو و وزیر جنگ یوآو گالانت آشکار شده است. اختلاف‌ها میان وزرا به خصوص میان ایتمار بن گویر، وزیر تندروی امنیت داخلی و دیگر وزرا علنی شده است. علنی شدن اختلاف‌ها نشان داد که حتی جنگ نیز سبب کاهش شکاف‌های سیاسی نشده است. در کنار این موضوع، یک سال جنگ نه تنها سبب نشد مردم در اراضی اشغالی به خیابان‌ها نیایند بلکه اعتراض‌ها ادامه پیدا کرد و حتی در دوازدهمین ماه جنگ بیش از نیم میلیون نفر تنها در تل‌آویو تظاهرات ضد نتانیاهو و کابینه وی برگزار کرده و از سیاست‌های جنگی کابینه حمایت نکرده و خواستار پایان جنگ و آزادی اسرا شدند.

    و: چهره بدون روتوش رژیم صهیونیستی برای افکار عمومی جهان آشکار شد

    طی چند دهه، رسانه‌های صهیونیستی و غربی با ادعاهای ِپوشالی، تلاش کرده‌اند، ارتش اسرائیل را اخلاقی‌ترین ارتش دنیا جا بزنند. آنها با عملیات رسانه‌ای تلاش کرده‌اند مردم جهان را فریب دهند که اسرائیل تنها نیروهای نظامی مقاومت را مورد حمله قرار می‌دهد، اما تصاویری از جنایات این رژیم به جهان مخابره شد که جای هیچ تردیدی برای انسان‌های مستقل و آزاده باقی نمی‌گذاشت. حتی بدبین‌ترین و غربی‌ترین و لیبرال‌ترین افراد در میان افکار عمومی به این باور رسیدند که اقدامات وحشیانه صورت گرفته توسط ارتش رژیم صهیونیستی در طول تاریخ نمونه‌ای نداشته است به‌طوری که تعداد زیادی از یهودیان جهان و حتی ساکنان سرزمین‌های اشغالی از اینکه به این رژیم منصوب می‌شدند، احساس شرمندگی کردند.

    به طور مثال «آویگیل بارنال» که فعال و نویسنده یهودی است، در ویدئویی اعلام کرد: «وقتی فهمیدم شرورِ داستان، ما هستیم، ملیت اسرائیلی خود را لغو کردم.» جهان شاهد شکل‌گیری تظاهرات بی‌سابقه ضد رژیم صهیونیستی بود، تظاهراتی که حتی در قلب اروپا صدها هزار نفر به خیابان آمدند و در آمریکا دانشجویان و اساتید دانشگاه پرچم حمایت از فلسطین برداشتند. این تظاهرات آشکارا ثابت کرد که افکار عمومی جهان چهره بدون روتوش و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی را دیده‌اند.

    پیامدهای جنگ در سطح منطقه‌ای

    یک سال جنگ علیه غزه، علاوه بر پیامدهایی در سطح داخلی در سطح منطقه‌ای نیز واجد پیامدهای مهم و راهبردی بوده است که برخی از این پیامدها عبارتند از:

    الف: تبدیل جنگ فلسطینی- صهیونیستی به جنگ چندجبهه‌ای

    همه جنگ‌هایی که در گذشته میان فلسطینی‌ها و رژیم صهیونیستی رخ داد، جنگ فلسطینی- صهیونیستی بود. برخلاف دوره‌های قبلی جنگ‌های فلسطینی- صهیونیستی که فلسطینی‌ها به تنهایی با دشمن می‌جنگیدند، این بار مقاومت فلسطین تحت حمایت کامل کل محور مقاومت قرار گرفت. علاوه بر مقاومت فلسطین، حزب‌الله لبنان در جبهه شمالی، یمنی‌ها از سوی دریای مدیترانه و مقاومت عراق نیز از خلیج فارس، رژیم صهیونیستی را هدف حملات موشکی قرار دادند تا هم وحدت میدان‌ها در محور مقاومت را نشان دهند و هم این رژیم را تحت فشار قرار دهند.

    به این ترتیب رژیم اشغالگر از یک سال گذشته خود را در محاصره حلقه‌های مقاومت می‌بیند و این درگیری چند جبهه‌ای، آن را مجبور کرده تا نیروهای خود را میان جنوب و شمال توزیع کند. این وضعیت موجب شده تا علاوه بر شهرک‌های اطراف غزه، شهرک‌های شمالی فلسطین اشغالی به ویژه الجلیل علیا به طور کامل تخلیه شود و صهیونیست‌ها برای نخستین بار طعم آوارگی را بچشند. همچنین بندر ایلات اشغالی که منطقه اقتصادی راهبردی برای صهیونیست‌ها محسوب می‌شود نیز به طور مداوم در معرض حملات موشکی و پهپادی مقاومت لبنان، یمن و عراق قرار گرفت.

    ب: رویارویی مستقیم جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی

    یکی از مهم‌ترین پیامدهای یک سال جنگ علیه غزه این بود که جمهوری اسلامی ایران از خاک خود علیه اراضی اشغالی اقدام نظامی انجام داد. رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته بارها تلاش کرد جمهوری اسلامی ایران را مستقیماً وارد جنگ کند تا شاید از این طریق آمریکا نیز درگیر جنگ شود، اما جمهوری اسلامی ایران راهبرد «خویشتن‌داری و صبر» را اتخاذ کرد تا صلح و امنیت منطقه غرب آسیا بیش از این با ناامنی و جنگ مواجه نشود. با این حال، دو جنایت صهیونیست‌ها دو اقدام نظامی ایران علیه اراضی اشغالی را در پی داشته است.

    حمله به کنسول‌گری ایران در سوریه و شهادت شماری از فرماندهان ایران در فروردین گذشته و شهادت اسماعیل هنیه در تهران و شهادت سید حسن نصرالله و سردار نیلفروشان در بیروت سبب شد ایران اقدام نظامی مستقیم علیه اراضی اشغالی انجام دهد. اقدام نخست صرفاً هشداری به تل آویو بود مبنی بر اینکه ایران از توانمندی نظامی برای هدف قرار دادن اراضی اشغالی برخوردار است.

    بر همین اساس، پس از اینکه خویشتن‌داری ایران در مقابل جنایت ترور شهید هنیه در تهران، از سوی صهیونیست‌ها به ضعف تعبیر شد و آنها سید حسن نصرالله دبیرکل فقید و شجاع حزب‌الله لبنان و سردار سرلشگر نیلفروشان را در ضاحیه جنوبی بیروت به شهادت رساندند، جمهوری اسلامی ایران اقدام نظامی بی‌سابقه و شدیدی را علیه اراضی اشغالی انجام داد. در شرایطی که نتانیاهو، ارتش رژیم صهیونیستی، مقامات این رژیم و شهرک‌نشینان صهیونیست در حالت سرخوشی و سرمستی به خاطر ترورهای اخیر بودند، ناگهان باران موشک‌های ایران در تل‌آویو همه آنها را بهت زده و وحشت زده کرد و نتانیاهو اولین کسی بود که به سمت پناهگاه دوید.

    اول اکتبر، برای دومین بار در سال جاری، ایران مواضع رژیم صهیونیستی را هدف ۲۰۰ موشک قرار داد. این بار، تهران در بمباران مواضع اسرائیلی از موشک‌های پیشرفته‌تر استفاده کرد و حمله برخلاف گذشته بدون هشدار انجام شد. علاوه بر این ایران قصد داشت بدین گونه نشان دهد تنها کشوری در غرب آسیا است که در رویاروی رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد. موشک‌های پرتابی نشان‌دهنده اراده و توانایی ایران برای حمله به سرزمین‌های اشغالی و نفوذ به سیستم‌های دفاعی این رژیم به روش‌های بالقوه مخرب بودند. بنابراین آنچه رخ داد نقطه عطف بزرگ در جنگ یک ساله غزه و همچنین امنیت و ثبات غرب آسیا در آینده است.

    جمهوری اسلامی ایران در حالی اراضی اشغالی را زیر باران موشک‌های «ابرفراصوت» خود قرار داد که رژیم صهیونیستی دارای سلاح هسته‌ای است و این اولین بار در جهان بود که یک کشوری که سلاح هسته‌ای ندارد، علیه رژیمی که دارای سلاح هسته‌ای است اقدام نظامی گسترده انجام داد. اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران که مطابق گزارش‌ها مقر موساد، سکوی گازی عسقلان، پایگاه نظامی نواتیم و حتی جنگنده‌های اف ۳۵ را هدف قرار داد، نظم ادعایی جدید بنیامین نتانیاهو را که در آن مقاومت و ایران تضعیف شده و جایگاهی نداشتند، باطل کرد و نشان داد که هیچ نظمی در غرب آسیا بدون جایگاه برجسته مقاومت و جمهوری اسلامی ایران شکل نخواهد گرفت. هشدار مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه روز ۱۳ مهرماه نیز نشان داد که جمهوری اسلامی ایران از جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی ابایی ندارد.

    رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به اقدام نیروهای نیروهای مسلح خاطرنشان کردند: «کاری که نیروهای مسلح ما کردند کمترین مجازات رژیم غاصب در مقابل جنایت‌های حیرت‌آور رژیم گرگ صفت، سگ هار آمریکا در منطقه بود. جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه داشته باشد با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد. نه تعلل و کوتاهی می‌کنیم و نه دچار شتابزدگی می‌شویم. آنچه که منطقی و درست است از نظر تصمیم‌گیران سیاسی و نظامی انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم باشد انجام می‌شود.»

    پیامدهای جنگ در سطح جهانی

    یک سال جنگ در غزه، پیامدهایی نیز در سطح جهانی داشته است که برخی از مهم‌ترین این پیامدها عبارتند از:

    الف: بی‌اعتبارسازی سازمان ملل متحد و به خصوص شورای امنیت

    نسل‌کشی رژیم اشغالگر صهیونیستی در غزه و جنایت علیه لبنان به خصوص ریختن ۸۰ تُن بمب تنها در یک لحظه در ضاحیه جنوبی با هدف ترور دبیرکل و فرماندهان حزب‌الله لبنان، نشان داد سازمان ملل متحد در انجام وظایف اصلی خود ناتوان است، حق وتو مانع مهمی برای متوقف کردن جنایت و ایجاد صلح است، حقوق بشر هیچ معنایی برای قدرت‌های غربی ندارد و در اجرای اصول حقوق بشر نیز نگرش نژادپرستانه وجود دارد. یک سال نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه حتی با یک قطعنامه محکومیت شورای امنیت سازمان ملل متحد مواجه نشد. اعضای غیردائم شورای امنیت پیشگام ایجاد صلح و متوقف کردن جنایت صهیونیست‌ها علیه غزه شدند، اما وتوی مکرر آمریکا مانع تصویب قطعنامه‌ای جدی در این خصوص شد.

    فاجعه غزه ثابت کرد که سازمان ملل متحد ابزار دست قدرت‌های بزرگ به خصوص آمریکا است و ناتوان‌تر از آن است که بتواند مستقلانه و عادلانه و به دور از نگاه گزینشی و تبعیض‌آمیز اقدامی انجام دهد. نسل‌کشی در غزه بیش از هر رخدادی نشان داد که منطقه غرب آسیا رئالیستی‌ترین منطقه جهان است چراکه صرفاً داشتن قدرت نظامی می‌تواند امنیت در پی داشته باشد. نسل‌کشی در غزه جامعه جهانی را بی‌آبرو و بی‌اعتبار کرده و هنجارها و ارزش‌های اخلاقی و انسانی را که در اسناد و پیمان‌های متعدد حقوق بین‌الملل آمده، کاملاً زیر سؤال برده است.

    ب: تغییر در راهبرد خاورمیانه‌ای آمریکا

    یکی از مهم‌ترین پیامدهای یک سال جنگ علیه غزه این بود که ضمن اینکه بر ادعاهای حقوق بشری و هنجاری ایالات متحده خط بطلان کشید، سبب افزایش مجدد توجه آمریکا به منطقه غرب آسیا شد. در سال‌های گذشته آمریکا سعی داشت از حضور در غرب آسیا بکاهد و به شرق آسیا و رقابت با چین متمرکز شود، اما در سایه تشدید جنگ و تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی، ایالات متحده حضور نظامی خود در غرب آسیا را برای حمایت از این رژیم در برابر حملات ایران و حزب‌الله افزایش داده است.

    ممکن است اگر رویارویی رژیم صهیونیستی، حزب‌الله و ایران به رویارویی فراگیر تبدیل شود، واشنگتن به حمایت از این رژیم وارد میدان جنگی دیگر در غرب آسیا شود؛ جنگی که متفاوت از همه جنگ‌های آمریکا در این منطقه خواهد بود زیرا جمهوری اسلامی ایران نشان داد که هم جسارت و هم توانایی ضربه زدن به آمریکا و رژیم صهیونیستی را دارد. اگرچه دولت ایالات متحده تلاش دارد تا از درگیری نظامی پرهزینه دیگری در غرب آسیا جلوگیری کند، اما تاکنون ثابت کرده است که قادر به متوقف کردن رژیم صهیونیستی نیست. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری نوامبر، دولت بایدن به سان «اردک لنگ» عمل می‌کند و خود را در مقابل سرعت عجیب تحولات غرب آسیا ناتوان نشان می‌دهد.

    نتیجه‌گیری

    طوفان الاقصی در حالی به یک سالگی رسیده است که رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنان آنرا «یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بین‌المللی» و در راستای حق دفاع مشروع فلسطینی‌ها از خود در مقابل رژیم صهیونیستی می‌دانند. یک سال پس از طوفان الاقصی، غرب آسیا شاهد اقدام نظامی مستقیم و شدید ایران علیه رژیم صهیونیستی در واکنش به جنایت‌های این رژیم بود و به نظر می‌رسد همچنان تحولات این منطقه روی دور تند باشد و شاهد تداوم خشونت رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت و احتمالاً رویارویی تل آویو با جمهوری اسلامی ایران خواهیم بود؛ رویارویی که می‌تواند آسیب‌پذیری‌های ناشی از ضعف عمق راهبردی رژیم صهیونیستی را آشکارتر نشان دهد.

    سید رضی عمادی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *